روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

چرا عاقل کند کاری....

آخرش شد آنچه نباید...

دوست عزیزتر از جانم ، للی بانو سرش به سنگ خورد

صبح زنگ زد

صلوات شمار را دست گرفتم و شروع به دعا کردم

دو ساعت بعد زنگ زد

با گریه ی بسیارشدید

و من که جلوی پدرم هیچ عکس العملی نمیتونستم نشان بدهم

سکوت کردم

گریه کرد و ....

هیچ کاری هم از دستم بر نمی آید برایش...

روابط غلط ... رفتار غلط ... و حالا ....





پ ن 1: امروز را چندین و چند بار به للی بانو تذکر داده بودم

پ ن 2 : دیروز که من بسیار نگران بودم با خنده مساله را لوث میکرد

پ ن 3 : دوره و زمانه عوض شده.. آدمها عوض شده اند... ولی بعضی از چیزها....

پ ن 4 : حق دارید که این پست بسیار نامفهوم و بد است... اما من بسیار غمگینم


نظرات 11 + ارسال نظر
delaram سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 16:43

Mifahmam chi migi

خیلی حالم خرابه
بخصوص که به خاطر حضور بابا نمیتونم باهاش حرف بزنم

محمد سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 16:44 http://www.ramsherbl.blogsky.com

مادر بزرگ 35 ساله. تو قسمت (درباره من) تو اون گوشه بالا سمت راست نوشتی من به بیماریه تریکو تیلو نمیدونم چی مبتلا هستم بعدا میگی که نپرسین چیه و یه آدم هم پیدا نمیشه که بهش مبتلا شده باشه
ببخشید این رو میگن حالا که هیچ آدمی به این بیماری مبتلا نشده و شما به این بیماری مبتلا هستید؛ (بازم ببخشید صمیمانه رو میگم) پس آیا شما نوعی حیوان هستید

یه کم با دقت تر بخون
همه ی ما ها یه حیوان درون داریم کاش بتونیم تربیتش کنیم...
اصلا هم مادربزرگ نیستم بلکه یه دختر جوان و بسیار شاد هستم....در میان میلیونها آدم یکی... زمین چند میلیارد جمعیت داره...
حالا استثتنا شما اگه خواستی مبتلا بشو ببین چی هست

مهسا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 17:02

فکر میکنم فهمیدم چی شده..

کاش هیچکس متوجه نشه
خیلی بده
خیلی بد

مگهان سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 18:14

واااای وای وای
امیدوارم چیزی نباشه که برای دوستم اتفاق افتاد.
همه صحنه های بدش اومد جلوی چشمم......

منم امیدوارم

دلژین سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 19:31 http://delzhin313.blogsky.com

خدا کمکش کنه .... :(

الهی آمین

آنا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 19:37

انشالا که به خیر می گذرد.

فکر نکنم

عابر سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 22:28

خب راه حل داره. گرچه گفتند هر که خربزه بخوره پای لرزش هم می شینه
گرچه سخته ... ولی قبل از این که دیر بشه باید کاری کنه وگرنه بعدا خودش هم دیگه دلش نمیاد

نه راه حلی داره نه میشه کاری کرد

مونا_رد پای شبح عاشق_ چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 01:43 http://3pecter.ir

من واقعا متاسفم امیدوارم زودتر و با موفقیت لین بحران رو پشت سر بذارن

فکر نکنم
ولی منم دعا میکنم براش

خاله ریزه چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 08:23 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

خیلی ناراحت کنندست. کاشکی به حرفت بیشتر گوش میکرد.

آقای محمد شما هم بهتره بجای بی تربیتی و توهین یه سرچ تو اینترنت بزنین جواب سوالتونو بگیرین.

منم خیلی براش نگرانم

دخترشیرازی چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 08:55

ببین آقا محمد حتی اگر این کامنتت جنبه ی شوخی و مزاح داشته باشه
شما اجازه ی همچین مزاحی نداری پس لطفا رعایت کنید و هر چیزی که نسنجیده به دهنتون میاد و پرت نکنید بیرون...
من اجازه نمیدم با دوست من اینجوری رفتار کنید حتی به شوخی که دلیلی نمیبینم تیلو با شما یا شما با تیلو همچین شوخی هایی داشته باشید...
لطفا رعایت کن برادر..ممنون.
...................................................................
سلام عزیزم
خوبی تیلو جان؟

ای جان
چه کیفی میده همچین دوستایی داشتن
الان خیلی حالم خوبه

دخترشیرازی چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 09:05

عزیزم انشاالله هر چیزی هست زودتر رفع و رجوع بشه

انشاله
خیلی ناراحتشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد