روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

شیفت بعدازظهر....

امروز دوباره رنگ بازی داشتم....

4eog_photo_2016-02-08_16-02-58.jpg



گربه ی کوچولوی توی کوچه ... تمام تلاشش را برای بازکردن درب دفتر من و اومدن به داخل کرد....

خدا را شکر درب شیشه ای جلوی دفتر من خیلی سفته....


پ ن 1 : از درست کردن کارهای دستی خیلی خوشم میاد... فقط نمیدونم این نمازهایی که با دستهای چسبی میخونم قبوله؟

پ ن 2 : کاش میشد یک روز بعدازظهر... یک زمانی مثل همین الان... همه ی دوستهای مجازی... جمع میشدیم دفتر من... یک چای و کیک کنار هم میخوردیم

نظرات 7 + ارسال نظر
دندون دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 16:23

نسکافه با کیک میدی من پایه ام...

اتفاقا خودم هم خیلی نسکافه دوست دارم

دندون دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 16:35

خوب دیگه حل زمان و مکان بگو من میام....

مگه شما اصفهان زندگی میکنی؟
واقعا میشه مگه؟
فقط یه آرزو بود که به نظرم خیلی دور از واقعیت اومد

اذر دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 17:30 http://azar1394.blogfa.com

سلام
چقد کارتها قشنگن.چقد حوصله میخوان ایول

الهام دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 18:21

پیشنهاد آخرت فکر نمیکنم نتیجه ی خوبی بده!
خیلی از آدما تو وبهاشون لدمای جالبی به نظر میرسن ولی در واقعیت اینطور نیستن:/

نتیجه ش خیلی مهم نیست
با هرکسی میشه یه چای خورد
در حد یک سلام
یک لبخند
یک دوستی
البته که این پیشنهاد بیشتر جنبه یک آرزو داشت ... اما به نظرم دنیا هنوزم اینقدر تاریک و سیاه نشده

گلشن دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 18:56

این آرزو عاااااالیه من میخواااام

گریه نکن
لبخند بزن
واقعا عالیه

یک زن سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 09:25 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

اووووم به به !!!! چه دعوتی

قدمتون بر چشم

زن عاشق جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 14:57

کاااااااشششش
جالب میشه ها ی کسی ک همیشه میخوندیشو حالا خود واقعیشو ببینی

اوهوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد