روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

دوشنبه ای نزدیک تر به تعطیلی....

سلام

صبح تون لبریز از زیبایی

صبح داخل بی آر تی نشسته بودم که یهو احساس کردم چه بوی خوبی میاد

نگاه کردم دیدم کنار دستیم یه خانوم حدود 50 ساله با یه تیپ فوق العاده خوشگل (تیپ چیز نسبی هست به نظر من خوشگل بود) و بوی عطر بینظیر....

هی نفس عمیق میگشیدم کنارش

اما موندم این خانوم کی رسیده صبح به این زودی اینهمه آرایش کنه....

سایه ... خط چشم ... رژ گونه .... اونم رنگ هلویی...

من که صحبها همین که چشمهام باز شه کافیه...

خلاصه که صبحمان با یک خانوم فوق العاده خوشگلاسیون آغاز شد...




پ ن 1 : خوبه من پسر نشدم

پ ن 2 : از صبح در حال خوردن مویز و کشمش هستم

پ ن 3 : وقتی روزی رسون بخواد روزی را میرسونه.... یا رزاق

پ ن 4 : چقدر همه جا اف زدن... خوش به حالمون

نظرات 10 + ارسال نظر
نفس دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 10:30 http://nafas1367.blogsky.com/

سلاااام عزیزم...صبح شما هم بخیر..
1- واقعا
2-نوش جان.

ممنون

دل آرام دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 10:39


از لحاظ هیزی فرمودین خوبه دختری؟
خوب آدمی زیبایی رو دوست داره

آره دیگه
از بس خانومه را بوکشیدم و نگاهش کردم

سحر خانمممممممم دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 12:27 http://maloosak.69.mu

با سلام خدمت شما وبلاگ نویس محترم

انصافا وبلاگ زیبایی دارین.این رو جدی میگم...

امیدوارم موفق باشین.
898651

ای خدا
ممنونم
چشمای شما خوشگل میبینه
میگما کاش میگفتی این شماره ها چیه مینویسی... کچل شدیم از دستت

یک زن دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 13:01 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

به به !!! چه حالی به حولی بوده اول صبح

فاطمه دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 13:21 http://donyayekoochakeman.blogfa.com

به به چه خانومی!
مویز و کشمش؟ دوست ندارم. نخور!

من همه خوردنیا را دوست دارم

سیما دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 14:45 http://gholak-banoo.persianblog.ir

منم خیلی وقت ها این سوال رو پرسیدم که چطور ملت وقت می کنن. جدی چطوری؟!

آخه کی بیدار میشن که صبح به این زودی اینهمه وقت دارن؟؟

گلشن دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 15:18

همین که چشمهامو باز میکنم کافیه!
من یه عادت بد و زشتی که دارم توی ماشین آرایش میکنم
البته هی کشیک میکشم ماشین کنارمون نباشه اما در اصل کار بسیار ناپسند خودمو انجام میدم

خوبه که
خیلیم خوشگله
من که خوشم میاد از کارای بامزه

تبسم دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 17:07 http://tabasomshadi.blogsky.com

خوش یه حال خانمه :)))
رژ گونه هلویی و ارایش :)
اوج ارایش توی خانواده مادری من( توی سن بالاها) توسط خاله ام انجام می شد.
رژ لب که میزد.
بعدش دستش رو می زد به لبای رژ زده شده اش و می مالید دستش روی لپاش
و همین :)))
نزدیک 90 داشت
مامان من که اصلا ارایش نمی کنه
حتی در حد یه رژ لب ساده :))

چقدر خانمه خوب بودش


کارهات چقدر مرتب چیدی روی میز
کار با کاغذ خیلی عالیه :))

تو خانواده ی ما تقریبا همه از لوازم آرایش در حد معقول و معمول استفاده میکنند غیر از من
من خیلی خیلی کم
ولی خانومه عالی بود... بخصوص بوی عطرش
منم از کار با کاغذ لذت میبرم
اما تبسم جان درست کردن کارهای دستی خیلی فشار زیادی به گردن میاره

گلشن دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 20:10

با مزه ست?

واقعا؟

گلشن سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 09:41

سوالو با سوال جواب میدی?چی واقعا? خب من واقعا تو ماشین آرایش میکنم

الان سوال چی بود؟
جواب چی بود؟
سوال در جواب سوال چی بود؟
خب به نظرم اشکال نداره تو ماشین آرایش کردن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد