روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

مبارک بادت این سال و همه سال

سلام

روزتون بخیر

بهارتون مبارک

امیدوارم فصل تازه پر از اتفاقهای تازه و شاد و دلچسب باشه براتون

خیلی وقته ننوشتم

با بهانه و بی بهانه کارم درست نبوده

اما سعی کردم ریز و کوچولو کوچولو توی اینستاگرام از خودم بهتون خبر بدم

چه اواخر اسفندماه که به شدت با مریضی و انفولانزا و کرونا دست به گریبان بودم و چند بار کارم به سرم و آمپول و کلینیک کشید

چه وقتی هفت سین را آماده کردم

چه گاه گاهی وقت آماده کردن دسر و مهمونی و خوشگذونی...




اسفند را با بدوبدوهایی پر از مریضی و بی حالی به پایان رسوندم

حتی نرسیدم دودوتا چهارتا کنم ببینم با خودم چند چندم

سال را صبح زود تحویل گرفتیم و با مادرجان دوتایی رفتیم به پدرجان سرزدیم

برای روز اول همه را دعوت کردیم خونمون به صرف شام و افطاری

خاله ها و خانواده شون 

دایی و خانواده ... دخترا و دامادها و نوه ی فسقلی که تازه به خانواده اضافه شده 

خواهرا و فسقلیا

خلاصه که بعد از چند روز بدو بدو و تهیه و تدارکات یه مهمونی و دور همی خوبی بود اونم روز اول عید

بعدترش هم چند باری مهمانی داشتیم با خانواده همسر داداش جان ... با عموجان که به طور سوپرایزی اومده بود ایران و ...

تولد مغزبادوم را جمع شدیم خونه خواهرجان 

اوه الان که یادم میاد چقدر حرف دارم برای گفتن

ولی انگار هنوز موتور انگشتام روشن نشده برای یه عالمه نوشتن

باید یه عالمه بنویسم

یه عالمه تعریف کنم

از عیدی که یه مریض توی بیمارستان داشتیم و همش نگران بودیم

کادوها و عیدی ها

باغچه رفتن ها

سرزدنهای هول هولکی

دورهمی های سرصبر و دلچسب

دلتنگی ها

جای خالی پدرجان...

و ...

خیلی حرف دارم





پ ن 1: دیگه فهمیدم که با گوشی نمیتونم وبلاگ بنویسم و تنبلی میکنم

توی اهداف امسال خریدن لپ تاپ جدید را یادداشت کردم

هرچند ، چند سال هست که میخوام این کار را بکنم و هی به تعویض میندازم

دلم برای دنیای وبلاگیم تنگ شده ، هرچند زیرزیر همه را خوندم ... ولی نوشتن با گوشی برام کار دلچسبی نیست



پ ن 2: برای تولد مغزبادوم یه ساز «کالیمبا» خریدم

یه عالمه ذوق کرد

از فرداش هم انلاین ثبت نام کرد و با پشتکار داره یاد میگیره



پ ن 3:به قسمتی از پشت بام نم داده بود روی سقف

نمیخواستم نمای پشت بام خراب بشه

خیلی برو و بیا و تحقیق کردم و در نهایت یه مدل عایق بیرنگ برای آبندی پیدا کردم

کسی را برای اجرا نداشتند و تولید کننده بودند

خریدم و طبق دستورالعمل خودم دست به کار شدم

نمیدونم نتیجه چی هست ... حالا منتظر یه بارون درست و حسابی هستم