روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

تو همانی که رگ خواب مرا میدانی

سلام

عصر پاییزیتون بخیر



عصرای پاییز جون میده برای اینکه 

یه ظرف بزرگ انار دانه کنی

یه ظرف خرمالوی نارنجی بزاری روی میز

دمنوش را بریزی توی قوری وارمر دار و یه شمع روشن کنی

یه عود خوشبو بزاری توی جاعودی کنار سالن

شاید یه کیک کوچولوی هویج

شاید هم کمی مربای خوشرنگ آلبالو

بعد با یه دوست خوب عصرانه را خاطره انگیز کنی

شاید هم کنار اونایی که دوستشون داری ، پاییز را دلچسب کنی

عصرای پاییزی را باید با یه دلخوشی گذروند

پاییز از اون فصلها نیست که خودشون شاد و شنگول باشن

برای عصرای پاییزی باید شعر گفت ... باید ایده داشت

عصرای پاییزی را نمیشه همینطوری سر کرد... باید یه دلخوشی باشه...



سرکار هستم ...

صبح رفتم باشگاه

زمان که تمام شد باورم نشد یک ساعت گذشته

چقدر خوب بود... دوست دارم باشگاه را

آروم آروم با بچه های باشگاه دوست شدم

حالا دیگه صبح ها که میرم اونجا با همه حال و احوال میکنم

وقتی قبل از شروع ساعت ورزشمون دور باشگاه میدوم بچه ها سر به سرم میزارن

میدونید از اون زمانی که سولماز شروع کرد از باشگاه رفتنش بنویسم همه نوشته هاش را با یه حس خاص میخوندم

وقتی از باشگاه میگفت ... وقتی از زحمتی که برای کم شدن گرم گرم وزنش میکرد...

بعد انگار از یه جایی به بعد به خودم گفتم منم باید شروع کنم

البته که آدمهای خوبی که دور و برم هستند در اینکه استارت باشگاه رفتن را زدم خیلی نقش پررنگی داشتند

اما الان خوشحالم... خیلی خوبه ... ولی باید اینو تبدیلش کنم به یه خرده عادت توی زندگیم

باید بشه یه قسمتی از روزمرگیم

روزهایی مثل روزهایی که مهمان داشتیم و صبح ها همه خواب بودن و من با بی خوابیهای شدید شبانه، صبح میشدم و میرفتم باشگاه

یا روز اول مهر که خیلی خیلی شلوغ بودم ولی بازم باشگاه را رفتم ...

این روزها باعث میشن به خودم بگم اگه بخوای میشه...



دیشب یه کوله برای خودم سفارش دادم

کلی لابلای کوله های رنگی رنگی گشتم و آخر دست یه کوله مشکی سفارش دادم

به خودم گفتم کوله رنگی استایلم را نامرتب میکنه

هرچند من همیشه رنگی رنگی لباس میپوشم ...

ولی برعکس اینکه هیچی را مشکی نمیخرم کوله را مشکی سفارش دادم ...

اگه راضی بودم حتما توی اینستا بهتون نشونش میدم و آدرسش را بهتون میدم

اولش یه کوله دیگه پسندیده بودم از مارک بوبو ... ولی هرچی منتظر شدم شارژ نشد

منم که میدونید دل کوچولو هستم ...



پ ن 1: جمعه را هم سرکار بودم و انگار به طور فرسایشی یه دفعه انرژی هام ته کشید

امروز دارم زوری کار میکنم



پ ن 2: دیگه رسیدم به ته سفارشات...

سفارشهایی که مونده از تعداد انگشتای دست کمتره

البته یه کمی وقت گیر هستند و شاید این هفته منو مشغول نگه دارن


پ ن 3: خانم ملیحه...

از اینکه اینجا را میخونی کیف میکنم

از اینکه حواست بهم هست کیف میکنم

از اینکه هستی خیلی خوشحالم

یکی از حسرت های بزرگ زندگیم اینه که نزدیکم نیستی

نظرات 12 + ارسال نظر
ربولی حسن کور شنبه 22 مهر 1402 ساعت 17:26 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
کوله نو مبارک
امیدوارم همیشه سالم و سرحال و پرانرژی باشید.

سلام جناب آقای دکتر
برای اینکه مثل ماموران گاز سابق نشم اومدم کامنتها را جواب بدم
اونم زود زود
شما به جای اینکه بفرمایید کوله نو مبارک
لطف کنید در مورد کوله اطلاعاتتون را با من در میان بگذارید
حدس میزنم در حال بستن بار و بندیل پسرجان هستید

مادر خونه شنبه 22 مهر 1402 ساعت 18:10 Http://n1393.blogsky.com

سلام تیلو
خداروشکر که تلاشت رو میکنی و منتظر نیستی کسی از راه برسه و برات بسازه


کامنت نمیذارم مه سرت از اون چیزی که هست شلوغ تر نشه

سلام به روی ماهت
زندگی به من یاد داده منتظر هیچکس و هیچی نمانم
زندگی ساختنیه باید ساختش... باید به دستش آورد
زندگی را باید زندگی کنیم
نباید بزاریم ثانیه ها از دستمون لیز بخورن
شما کامنت میزاری من ذوق میکنم و قد میکشم

رعنا شنبه 22 مهر 1402 ساعت 18:56

سلام.
تیلوجانم، تو چقدر حس زندگی می‌دی. با هر بار خوندنت پر از شور و شوق می‌شم. عالی هستی تو. این‌قدر فعال و پرانرژی هستی که لذت می‌برم از خوندن مطالبت. با عبارت آخرت شدیداً موافقم. هیچ‌کس نمی‌تونه زندگی یکی دیگر رو بسازه حتی خونواده‌ت. هرکس با تصمیم‌هایی که می‌گیره، کارهایی که می‌کنه، برنامه‌هایی که می‌ذاره، زندگی‌ش رو می‌سازه. امیدوارم همۀ مردم زندگی‌شون رو عالی بسازن.

سلام رعنای نازنینم
زندگی ساختنیه
باید براش زحمت کشید ارزشش را هم داره
ارزش اینکه زحمت بکشی وقت بزاری تلاش کنی و پر از شور و شوق باشی
زندگی بالا و پایین زیاد داره ... عین اون نوار قلب... ولی تا وقتی بالا و پایین میشه یعنی ما زنده ایم ...

مانی یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 01:45

کوله نو مبارک تیلوجانم


چیز خاصی نیستا
ولی برای رسیدنش ذوق دارم

soly یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 11:21

وووی خدای من!
بگو که منو گفتی؟؟

دقیقا خودت را گفتم
خودت که یه عالمه انگیزه دادی برای باشگاه رفتن

Soly یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 13:58

انگیزه هاتو قوربون تیلوی قشنگم

وای جونم
همیشه شاداب و سالم باشی عزیزدلم
میدونی که من همیشه میخونمت
ولی واقعا نمیدونم چرا کامنت نمیزارم
شاید چون نمیدونم چی باید بگم
چند باری شاخک هام تکون خورد برای این کیس جدید بهت زنگ بزنم و گپ بزنیم
ولی دیدم فضولی کار قشنگی نیست

Soly یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 15:33

فدات شم.
کیس جدید نیست!
همون کیس قدیمه با ابراز پشیمانی هایی که اصلا برام اهمیتی نداره.

خدا نکنه
سالم باشی
شاد باشی
همیشه همینطوری پر انرژی باشی عزیزدلم
اگه همون کیسی هست که فکر میکنم - کاش بهش اجازه نمیدادی دوباره بهت نزدیک بشه

لیلی یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 15:38 http://Leiligermany.blogsky.com

کوله مشکی رو با همه رنگی میشه ست کرد و کلی پیکسل و آویز بهش وصل کرد

تازه با همه لباسها هم ست میشه و باعث نمیشه که آدم رنگ وارنگ به نظر برسه

مادر خونه یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 17:10 Http://n1393.blogsky.com

میدونی تیلو
آدمیزاد بنده ی محبته
همین که گفتی قد می کشی
تو دلم کیلو کیلو قند آب شده
داشتم از تو برای حاجی میگفتم
گفت دوست دارم بدونم کیه که ۶ ساله ازش حرف میزنی
م تر قوربان

اخ گفتی ... میدونی وقتی از قند آب شدن توی دلت میگی لبام خندون میشه؟
فکر کردم فقط منم که از شماها برای آقای دکتر تعریف میکنم
از تک تک تون میگم
پست های جالب را براشون میخونم
6 ساله کنارم هستی نازنینم؟
ای جان
چقدر خوبه بودنت
حس امنیت حضورت

ملیحه یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 19:28

سلام تیلو جانم منم همیشه میخونمت .عزیزم چند تا ملیحه هست ؟منو که نمیگی؟

سلام به روی ماهت
ممنونم که منو میخونی
ممنونم که بهم محبت داری
شما هم یکی از بهترین هایی
شما هم دوست عزیزمی
شما هم برام باعث افتخار و مباهاتی
همین که کنارمی بهم حس خوب میدی

سارا یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 19:58 http://15azar59.blogsky.com

به به میبینم کوله نو خریدین
من از کوله های جین خیلی خوشم میاد وقتی هم کوله میندازم حس دختر دبیرستانی ها بهم دست میده
دیروز یه اقایی را توی خیابون دیدم که کوله بچگانه کوچولوی پسرشو انداخته بود روی دوشش و داشت با پسرش بستنی میخورد حالا اقاهه قشنگ بادی بیلدینگی طووور سر بی مو و ریش بلند پسرش کوچولو مثل سرسوییچی خیلی بامزه بودن

کوله جین خیلی خوبه ... اما حس کردم با همه تیپهای من جور نمیشه
وگرنه منم میبینم دست بقیه خیلی خوشم میاد
ای جان... این از اون صحنه هاست که تا بی نهایت توی ذهن آدم باقی میماند

لیمو شنبه 6 آبان 1402 ساعت 10:34 https://lemonn.blogsky.com

امروز صبح همه اینهایی که گفتی رو داشتم اما خوابم میومد و زندگی زیبا نبود

یه ساعت شب زودتر بخواب
یه ساعت صبح دیرتر بیدار شو
بعد ببین زندگی چقدر زیباست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد