روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

سلام

روز تعطیلتون پر از انرژی


صبح که میومدم اونقدر خیابان خلوت بود که گفتنی نیست

منم پنجره ماشین را باز کردم و اجازه دادم یه کمی هوای پاییزی برای خودش جولان بده

هرچند هوا در حدی آلوده ست که جای جولان برای فصل ها نمانده ...

آروم تر از هر روز رانندگی کردم و وقتی دیدم پمپ بنزین اینقدر خلوته - رفتم برای بنزین زدن...

بعد هم اومدم و مشغول کار شدم

کوچه هم اونقدر خلوت و بی سر و صدا بود که گفتنی نیست

حتی پرنده ها هم نبودن...

منم از این فرصت طلایی استفاده کردم و دوتا کار عقب مونده را تمام کردم

یه جورایی قورباغه جون را قورت دادم



نزدیک ساعت 12 بود که سر و کله بچه ها پیدا شد

با دوچرخه هاشون اومده بودن دوچرخه سواری...

شور زندگی که به کوچه برگشت - انگار منم پر انرژی تر شدم

دارم روی دور تند تلاش میکنم یه کار دیگه را سامان بدم

میخوام زودتر جمع و جور کنم و اگه بشه ساعت 3 برم خونه




پ ن 1: اصطلاح عامیانه ست ... منع کردن ...هست

نه به معنی مانع شدن به معنی اینکه کسی را قضاوت کنیم

کسی کاری را میکنه... ما حتی گاهی نه به زبان ... بلکه ته قلبمون قضاوتش میکنیم

بعد همه کائنات دست به دست هم میدن تا همون بلا را حتما سر ما بیارن تا ببینیم در شرایط مشابه ما حتی از اون هم ممکنه بدتر باشیم...



پ ن 2: آقای دکتر یه اصطلاح اصفهانی را شنیده

بدوبدو زنگ زده این یعنی چی

براش معنی میکنم

چون کلمه قشنگی نیست و ازش خوشم نمیاد اینجا نمیگم

میخنده میگه ریشه این کلمه چیه... میگم خوشم نمیاد تکرارش نکن ...

میگه اگه تکرار نکنم یادم میره از بس بیربطه

صبح که بیدار شده اول از همه زنگ زده اصطلاح را یادم رفته چی بود؟؟؟؟؟؟؟

گفتم حرف بد بزنی فلفل میریزم توی دهنت


نظرات 18 + ارسال نظر
ربولی حسن کور سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 12:46 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
درمونگاه که از صبح غلغله بود و تازه داره خلوت میشه.
امروز شیفت 12 ساعته دارم تا هشت شب.

سلام جناب دکتر
آدمای فعال بلاگ اسکای دارن مشخص میشنا

متین سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 12:47 https://matinzandy.blogsky.com/

سلام بر خانم پر انرژی


سلاااااااااااااااااااااااااام

مادر خونه سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 12:55 Http://n1393.blogsky.com

خب
حالا کی فلفل میریزی؟
من امشب مهمون و دارم و روی تندترین حالت ممکنم و تموم نمیشه

عه...
دیگه شما لااقل از آقای دکتر حمایت کن... بگو فلفل بهش نده ...
کارای مهمونی که تموم شدنی نیست ... یه جایی مهمونا از راه میرسن و وقت تمام میشه

سعید سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 13:00 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموجان
خوبی؟
خدا قوت
عیدت مبارک
اما ما منع کردن رو علاوه بر (مانع شدن) به یه معنی دیگه استفاده میکنیم
به معنی ( حق ندادن - نهی کردن - حمایت نکردن- سرزنش کردن)
فلفل جواب میده آفرین

سلام پسرعموجان
متشکرم
شما خوبین؟
شما هم سرکار هستین؟ یا دارین از تعطیلی پیش اومده نهایت لذت را میبرید؟
همه این معنی ها را میده ... ما تواناییش را داریم هزارتا معنی دیگه هم بکنیم
یعنی هیچکی نمیخواد بگه نه ... فلفل نریز ... آقای دکتر گناه داره... حالا یه حرفی زده

مادر خونه سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 14:01 Http://n1393.blogsky.com

میدونم نمیدیمیخوام خودت بگی نه دلم نمیاد

از طرفی ترغیبت میکنم به رفتن شهر یار

کاش مهمون انقد تشریفات نداشت
دیشب که در حال خرید بودیم از بازار محل زندگی
یکی از همسایه ها گفت حالا که انقد به مهمون میرسی باید ما رو هم دعوت کنی حتما شام بیایم خونت
دیگه قیافم داشت زار میزد

البته من و اقای دکتر هر دو عاشق فلفل هستیم
اره میدونم تشریفات مهمان را
ولی آدم اونقدر با جون و دل انجام میده که به دلش میچسبه

ربولی حسن کور سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 14:03

میگم من توی اصفهان فلفل های خیلی خوبی دیدما


پس شما موافقید با فلفل ریختن در دهان بعضی ها

عابر سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 15:41

سلام ، بیا فلفل رو بریز توی دهن من ولی بگو چی بوده اون واژه یا حداقل بگو چی سرچ کنم توی نت


حرف زشت نبود
اروتیک نبود
فقط و فقط یه اصطلاح اصفهانی بود که من ازش خوشم نمیاد
انگار دیگه خیلی یه حالی بود
سرچ نمیخواد
انگار شما هم دلت فلفل میخوادا

سعید سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 17:30 http://www.zowragh.blogfa.com

آره دختر عمو منم سر کار هستم
اتفاقا مدیر فروشگاه رفته مسافرت و من همه کارها رو باید تنهایی هندل کنم
فلفل که چیز بدی نیست دخترعمو اما کم بریز ممکنه آقای دکتر زیاد دوس نداشته باشن

خب برای شما کاری نداره
عادت کردین اونقدر سال اونجایین
ولی اینکه روز تعطیل میای سرکار .. بعد هی به من میگی استراحت کن
فلفل خوبه... ولی باید بریزی توی غذا
نباید که بریزی تو حلق جناب یار

مادر خونه سه‌شنبه 11 مهر 1402 ساعت 19:25 Http://n1393.blogsky.com

تیلو
همسرم فلفلای شیرینی میخره
میخوای بفرستم برات که حرفت به حقیقت بپیونده؟

چقدر مهربونی
قربونت برم
دلم برات ضعف رفت
اخه اینهمه مگه میشه خوب بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مانی چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 06:46

تیلو جان مهربان
می دونیم شما دلت نمیاد فلفل بریزی


گاهی بدجنس میشما
بخصوص کار که به آقای دکتر برسه ... یک تیلوی اذیت کنی هستم که نگو و نپرس

سعید چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 12:02 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو جان
خوبی؟
درسته من روزای تعطیل میام سرکار اما بقیه روزا مثل تو انقد خودمو اذیت نمیکنم
من ظهرا حتما میخوابم شبا هم زودتر میرم تو رختخواب تا انرژی برای کارکردن داشته باشم اما تو داری خودتو هلاک میکنی
خب فلفل بریز تو غذا بعد بریز تو حلق یار

سلام پسرعموجان
متشکرم
شما خوبین
اخ که چقدر خواب ظهرها را دوست دارم ... یعنی لذتی داره عجیببببببببببببب
فعلا محرومم
فعلا باید کار میکنم و نگویم چیست کار...
خیر ... شما به نفر گیر دادی هرطوری شده این فلفل را برسونی به دهن آقای دکتر ...

حالا که اینقدر از فلفل حرف زدیم مجبورم براتون اینو تعریف کنم
اگه اینستام یاری کرد بعدا عکسش را هم میزارم که ببینید چطوریه
داداش جان برامون یه مدل روغن زیتون آوردن ... بسته بندیش یه مدلیه که سه تا بطری فسقلی داخل یه پایه فلزی کنار هم قرار میگیرن... یکیش روغن زیتون با فلفل قرمز هست که بینهایت تنده و مشتری اول و آخرش منم که عاشق طعم تندی هستم ... یکیش روغن زیتون ساده هست و یکی هم سرکه بالزامیک
روغن زیتون با فلفل قرمز یه مدلیه که چند تا فلفل قرمز فسقلی توی شیشه هست - من که عاشق تندی هستم و هر غذایی میخورم از این میریختم روش... نصفه که شد مادرجان باز روغن زیتون بهش اضافه کردن به این امید که تندیش کم بشه ولی جالبه که اصلا انگار از تندیش کاسته نشد و الان بار چندمی هست که این شیشه را باز پر میکنن ولی همچنان تند و تیز خوشمزه ست ... البته من معتقدم که تندیش کم شده ... ولی بقیه باهام هم عقیده نیستند...

بهار شیراز چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 13:12

وای کلی خندیدمممممممم. با صدای بلند...فلفل کنی دهن دکتر

میبینی بهار خانم
میبینی چه کودتایی بر علیه آقای دکتر برپا شده
انگار نه انگار که ایشون حضرت یار هستند... انگار نه انگار که هوادارش اینجا نشسته

سعید چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 13:22 http://www.zowragh.blogfa.com

خب من دارم راهکار بهت نشون میدم که تهدیدتو عملی کنی
این که تندیش کم نشده به خاطر اون فلفل های فسقلی داخلشه
اونا تا مدت ها به روغن زیتون طعم میدن
روغن زیتون با طعم شیرین نداریم آیا؟

شما که لطف دارین همیشه
الان هم دارین زحمت میکشین کمک من آقای دکتر را فلفلی میفرمایید
ولی دیگه حالا اینقدرا هم مهم نیست که تهدیدها عملی بشن

والا روغن زیتون شیرین را نمیدونم
ولی داداش جان یه مدل زیتون کاراملی از شمال آورده بودن شیرین بود
اولش خیلی دوست داشتم و استقبال کردم
چند باری هم خیلی بهم مزه داد
الان دیگه نمیدونم چرا دوست ندارم
حتی پرک شده لیمو هم داخلش داره که اونا هم شیرین هستند و یه طعم خاص و باحال دارند

مادر خونه چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 14:12 Http://n1393.blogsky.com

به پای خوبی شما که نمیرسه
منم غذای تند دوست دارم و خوش نمک رو دوست دارم
وقتی میخوایم نمک بخریم من باید میزان شوری رو بسنجم
یه جایی به همسرم می گفتم این نمکش ، کم نمکه
مرده از خنده ریسه رفته بود و می گفت مگه نمک کم نمک داریم

حالا به نظر بعضی فلفلا تندیشون کمه


من غذای کم نمک میخورم و عادت کردم و اگه یه کمی نمک داشته باشه اذیت میشم
ای جانم... من زیاد اهل نمک نیستم
ولی فلفل... دوست دارررررررررررررررم

لیلی چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 15:27 http://Leiligermany.blogsky.com

خوب چون خیلی اصرار داری من میگم: تهدید کردن جواب میده لازم نیست اجرا کنی خواهرجان. فلفل رو بیخیال شو عزیزجان

افرین به شما
چه کاریه...
یه تهدید ساده کافیه والا... همه پیگیر شدن فلفل بریزن تو حلق یار من

سعید چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 18:28 http://www.zowragh.blogfa.com

آها یادم رفته بود تو هم مثل من عاشق شیرینی هستی
نوش جانت

اخ اخ
مزه فقط شیرین

سعید پنج‌شنبه 13 مهر 1402 ساعت 08:40 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموجان
خوبی؟
راستی اگه تندی اون روغن زیتون کم شده میتونی یکی دو تا فلفل قرمز فسقلی بندازی توش

سلام پسرعموجان
اتفاقا مادرجان ریختن داخلش

لیمو سه‌شنبه 18 مهر 1402 ساعت 12:39

تمام پست راهکار فلفله

همه موافق بودن آقای دکتر را تنبیه کنیم
ولی حواسشون نبود یکی اینجا هست که بدجور هوای آقای دکتر را داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد