روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

او نگوید و نگویم من و می‌پرسم از او

سلام

روزتون قشنگ

یکشنبه تون پر از شور

لحظه هاتون ناب

هوا قصد نداره خنک بشه؟

البته نباید ناشکر باشیم ... دم صبح ها هوا دلپذیر شده

من دوست ندارم پنجره اتاقم را باز بزارم بخاطر گرد و غباری که میاد داخل

و البته که چون گردگیری کتابخونه کار آسونی نیست

ولی هوای الان اونقدر وسوسه برانگیز هست که نشه ازش گذشت....

دم صبح بیدار شدم ... پنجره را باز کردم و با یه لبخند بزرگ لحافم را بغل کردم و دوباره خوابیدم ....





دیروز داداش جان رفته بود دنبال خواهرها و همه را جمع کرده بود خونمون

مادرجان هم برامون آبگوشت بزباش پخته بودن

باب میل داداش جان....

اشک اومد توی چشمم... وقتی میره خیلی جاش خالی میشه...

اگه بخوام شبیه ترین آدم توی این دنیا را به خودم بهتون نشون بدم داداش جانم هست...

من بچه اول هستم و اون بچه آخری... ولی دقیقا کپی هم هستیم...

اخلاقیاتش که دیگه خیلی خیلی مشترکه

حالا بگذریم که مادرجانم همیشه میگن شبیه ترین آدم به پدرجان از نظر اخلاقیات منم....

خلاصه که آبگوشت بزباش را دور هم خوردیم و گفتیم و خندیدیم

داداش و همسرش از شمال برامون زیتون با طعم های مختلف آورده بودن و یه مدل ترشی

بعد از ناهار پسرعمه هم اومد

خربزه خریده بودم و اینبار واقعا شیرین و عالی از آب دراومده بود...





نمک ماشین ظرفشویی تمام شده بود و از داداش جان خواستم که از طبقه بالای کابینت نمک را بده...

چشمتون روز بد نبینه ... مدتی بود تک و توک سوسک از این ریزها میدیدم و نمیدونستیم از کجا میان...

لونه شون توی جعبه نمک ماشین ظرفشویی بود...

دیگه مجبور شدیم اون کابینت را کامل خالی کنیم و داخلش سمپاشی کنیم و بسته بندی همه وسایل داخلش را عوض کنیم

طبقه بالای اون کابینت همش شوینده های ماشین ظرفشویی بود

ولی طبقه پایینش محل دپوی نسکافه و کاپوچینو و کاکائو و قهوه هامون بود...

تا جایی که میشد بسته بندی ها را دور ریختیم و سم پاشی کردیم

هنوزم وسایل را نچیدیم سرجاش...

احتمالا یکی از این کارتن ها وقتی از فروشگاه خریدیم سوسک داشته...

باید حواسم باشه دیگه بسته بندیهایی که از فروشگاه میخرم را نبرم داخل کابینت ها



تا آخر شب دور هم بودیم

برای شام هم دمپختک خوردیم

داداش جان هر وعده دوربینش را تنظیم میکنه روی پایه و عکس میگیره... میگه وقتی از اینجا میرم باید با همینا دلم را خوش کنم

و من باز اشک توی چشمام حلقه میزنه

کاش هیچکس مجبور به مهاجرت نشه...

هرچند دیروز توی مسیر مادرجان ازش خواسته نان بخره ... و از اون وقتی که برگشته یه سر میپرسه : شماها اینجا چطوری زندگی میکنید

جواب منم این هست:  به سختی!!!!!






پ ن 1: شعر عنوان از یک شاعری هست که تصمیم داره دوران بازنشستگی کتاب شعر چاپ کنه...


پ ن 2: هنوزم حرف دارم ولی دیگه وقت ندارم

باید یه کمی کارهام را مرتب کنم

نمیخوام از برنامه عقب بمونم

نظرات 5 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 19 شهریور 1402 ساعت 10:38 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دخترعموجان
خوبی؟
امیدوارم سوسک وارد کابینت قهوه و نسکافه ها نشده باشه
از نمک و قرص مشین ظرفشویی میشه گذشت ولی از قهوه و نسکافه هرگز

سلام پسرعموجان
این چه حسیه که به شما میگه یه اصفهانی از قرص های فلان تومنی ماشین ظرفشویی میگذره؟؟؟؟
اون کارتن ها بسته بندی را انداختم دور و خود قرصها را ریختم توی شیشه هایی که درشون کاملا کیپ میشه
و البته اونقدر سم زدم داخل اون کابینت بیچاره که دیگه خود کابینت هم مرد
نسکافه ها هم چون الان رفت و آمدمون زیاده و مهمون زیاد داریم مصرف میشه

ربولی حسن کور یکشنبه 19 شهریور 1402 ساعت 11:52 http://REZASR2.BLOGSKY.COM

سلام
چه سوسکهای بد سلیقه ای دارین. توی نمک ماشین ظرفشوئی آخه؟ البته شاید هم لاکچری هستن و میرن توی غار نمکی نفس بکشن تا مشکلات تنفسی شون رفع بشه!

سلام جناب دکتر
آخرش با سلیقه بودن یا بی سلیقه
من که گفتم این احتمالا شکر ماشین ظرفشویی بوده... اخه مگه نمک هم جای زندگیه؟؟؟؟
فکرش را بکنید ... یه نصفه بسته نمک به من ضرر زدن... گفتم شاید لابلای نمک ها تخم ریزی کرده باشن و بعدا دوباره در بیان
میدونید که من فوبیای حشره دارم و سوسک میبینم اصلا کهیر میزنم...
اونقدر از حشرات وحشت دارم که پدرجانم جلوی تراس را (اون قسمت بازش را) کامل برام توری کردند

سرتا یکشنبه 19 شهریور 1402 ساعت 12:43

هر چی ابگوشت خوشمزه خوردید اون سوسک های بی صاحاب از دماغ تون درآوردن که
کلن حشرات علاقه خاصی به پنهان شدن تو هر کارتن و کیسه ای هستن که توش یا پودر باشه یا یه ماده ی خاصی.
یکی از مستاجرهای ما رفته و چشمت روز بد نبینه تو کابینت ها پررررر سوطک ریزه شده! یعنی من موندم خودشون با یه خردسال و یه نوزاد چه غلطی می کردن تو اون خونه!

نه کاری به آبگوشت ها نداشت
هرکدوم راه خودشون را رفتن

برای اینکه ریشه کن شون کنید از مایع سوسک کش کامن استفاده کنید
و یا پودر سوسک پرتو
اون مایع کامن را بزنی در عرض دو روز کلا نابود میشن... به خصوص که الان خونه خالیه ...
تا 15 روز اثرش باقی میماند
دستورالعمل اصولیش برای ریشه کنی کلی این هست که باید 3 نوبت در فاصله 15 روز استفاده بشه توی محیطی که سوسک داره ... یعنی معجزه ست

سارا یکشنبه 19 شهریور 1402 ساعت 19:13 http://15azar59.blogsky.com

اخ اخ از اون سوسکای بی تربیت اخه نمک اونم نمک ظرفشویی
تیلو من یه قرصهای ظرفشویی میخرم که خودش نمک داره و دیگه نیازی نیست جداگانه نمک بریزم اگر از اونها بگیرید بنظرم بهتره کار راحتتری هست
.
تا چشم بهم بزاری سال بعد رسیده و بازم دیدارها تازه میشه تا هستن کیفشو کن

سارا جانم قرص های ظرفشویی که نمک دارن خریدم
ولی چون زیاد از ماشین ظرفشویی استفاده میکنیم برای اینکه مقرون به صرفه تر در بیاد برای مصرف روزانه از ژل پریل استفاده میکنم و برای همین نیاز به نمک هم هست

مانی یکشنبه 19 شهریور 1402 ساعت 19:46

عزیزم ، آبگوشت نوش جان
همیشه به شادی در کنار هم باشین

جای آبگوشت دوستان خالی
متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد