روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

زیر گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود

سلام

روزتون زیبا

یعنی نمیدونم این چه حکمتیه که من هرکار اداری میخوام انجام بدم بیشترین گیر و پیچ و دردسر را باید رفع و رجوع کنم

شاید هم تقصیر خودم هست

از بس از کارهای اداری و روند اداری بدم میاد ... انرژی منفی میدم به این قصه و این قصه همیشه با یه عالمه مشکل روبرو میشه

حالا گیر کردم به تعویض پلاک ماشین

یعنی میخوام یه نوبت اینترنتی بگیرم

و با هزار و دو تا مشکل رو برو شدم

یک هفته کامل هست که من دنبال ثبت به نوبت اینترنتی هستم و نمیشه که نمیشه

هربار به یه قسمتی گیر میدم

اگه تعریف کنم واقعا توی پیچ پیچ این گیر ها گیج میشین...

یه قسمتی از ماجرا این هست که زمانی که رفتم گواهی نامه بگیرم کد پستیم درست ثبت نشده

این باعث شده که آدرسم یه چیز دیگه ثبت بشه

بعد حالا که رفتم و اصلاحش کردم باید از طریق اداره پست تایید بشه

بعد اینترنتی ثبت کردم

نیاز به واریز مبلغ داشته انجام دادم

گفته نهایت 48 ساعت طول میکشه

بعد از 48 ساعت نوشته که آدرستون غلطه و کدتون اشتباه !!!!!!!!!!!!!

خدایا اخه چرا

و الان هم هیچ ارگان و هیچ نهادی اینو برعهده نمیگیره...

والا من فقط یه نوبت اینترنتی میخوام برای تعویض پلاک !!!!!

تازه نگم براتون که یه مالیات چند میلیونی هم الکی افتاده گردنم

یه بار قبلا دادم

حالا میفرمایند که باید برای نقل انتقال دوباره بدی...

و ..

و ...

و ...


بگذریم

این دور باطل تمامی نداره

رسیدیم به زمان تحویل اظهارنامه

حوصله ندارم برای این کارها

دفعه قبلی دادم کافی نت نزدیک انجام بده و بعدا اونقدر به دردسرخوردم و متوجه شدم که ایشون اشتباهی مبالغ را وارد کردند...

حالا تصمیم دارم برم کافی نت کنار اداره مالیات...

اون سمت توی طرح ترافیک هست و فقط روزهای فرد میتونم برم

دیگه خیلی هم زمان ندارم

تا آخر این ماه باید سرو سامان بگیره این کار



پنجشنبه طبق معمول صبح رفتیم باغچه

ظهر هم خواهرا و خاله و ... اومدن خونمون

تا آخر شب دور هم بودیم

وقتی رفتند حس کردم روز خوبی بود و ....

رفتم یکی دوتا قلمه هام را کاشتم و حس خوب داشتم

تا اینکه خواهرجان شروع کردبه پیام دادنهای پی در پی و غرغر کردن و گله از در و دیوار و زمین و زمان ...

خستگی به تنم ماند


جمعه هم مغزبادوم خونه ما مونده بود

بخاطر دل اون یه کیک یخچالی درست کردیم

من که نخوردم ولی مادرجان نظرشون این بود که عالی شده

بقیه ش را هم دادم مغزبادوم برد خونشون

عصر هم یه سری رفتیم باغچه

مامان زنگ زده بود به عمه که بیان توت بچینن

نوه عمه هم دنبالشون بود و زحمت کشید رفت بالای درخت زرد آلو و همه زردآلوها را چید

زردآلوها را تقسیم کردیم

سبزی چیدیم

شستیم

بازم تقسیم کردیم ....




پ ن 1: ببخشید که اینهمه غرغر کردم

نمیدونم چرا گاهی زندگی پر میشه از غرغر



پ ن 2: یه جایزه ای از سرای ایرانی برنده شدم

یادم رفته بود

دیروز که داشتم دنبال یه برگه دیگه میگشتم پیداش کردم ...

عین وقتایی بود که توی جیب لباسای توی کمد پول پیدا میکنیم

توی این هفته یه روز میرم اون سمت



پ ن 3: امروز قرار هست بیان برای سرویس و راه اندازی کولر

یه قفل کولر خریدم چهارصدهزارتومان وجه رایج مملکت....

مگه خود موتور کولر چقدر هست



پ ن 4: چدن های گاز را چیدم توی ماشین ظرفشویی

سری بعدی هم وسایل دکوری آشپزخونه را

یه سری هم کل ظرف و ظروف ادویه و چای و نبات و ... را

در این بین هم مادرجان گاز و هود را تمیز کرد

منم کابینت ها را دستمال کشیدم

یهو انگار کل آشپزخونه خونه تکونی شد


نظرات 8 + ارسال نظر
سارا شنبه 20 خرداد 1402 ساعت 10:46 http://15azar59.blogsky.com

ای خدااا اصلا اسم مالیات میاد تن و بدنم میلرزه از بسکه این داستان مالیات مسخره هستش
واقعیتش منکه حس میکنم با هربار پرداخت مالیات ازم دزدی میشه انقدر که مالیاتهای جوارواجور برای فلان و بیسار دادیم و میدیم و خواهیم داد به وفوووور و به قول خودت این دور باطل ادامه دارد

تازه این دزدی تمامی هم نداره ... هم چنان ادامه داره
مالیات این را میدی... اونیکی هنوز مونده ... هزاربار برای هرچیزی مالیات میگیرن

ربولی حسن کور شنبه 20 خرداد 1402 ساعت 13:00 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
از کارهای اداری نگین که دل همه مون ازشون خونه!
چه خوب که دیگه با خانواده به باغچه میرین. آخه گفته بودین که بعد از پدرتون زیاد نمیان اونجا.
موتور کولر که قیمتی نداره. هرکی خریده هم انداخته روی پشت بام!
امیدوارم توی سرای ایرانی نگن دیگه مهلت گرفتن جایزه تون تموم شده!

سلام جناب دکتر
وای ... دقیقا از اونطرف هم آقای دکتر درگیر یه سری کار اداری اعصاب خرد کن هستن
من تعریف میکنم ... ایشون تعریف میکنن... دوتایی حرص میخوریم و باز از اول....
نه نمیان... همچنان هم نمیان
استثنائا عصر جمعه به خاطر مامانم که به عمه گفته بود توت ها دارن خراب میشن اومدن
وگرنه به طور روتین هیچکس نمیاد
عه... درسته که هرکی میخره میندازه رو پشت بام ... ولی فکر کنم دو سه تومنی قیمتش باشه ها....
میگن ... باور کن میگن... حالا صبر کنید ... میرم و براتون مینویسم ...
اصلا من افتادم روی دور باطل....

لیلی شنبه 20 خرداد 1402 ساعت 15:31 http://Leiligermany.blogsky.com

ما هم اون هفته درگیر نوبت گیری تعویض پلاک بودیم و دقیقا به آدرس گیر می داد که باید تایید بشه و نمی شد. آخرش رفتیم کافی نت و کاری که خودمون بلد بودیم و گیر بیخود میداد رو با پول پرینت های غیرضروری انجام دادیم

همینه...
منم دوبار پول را واریز کردم تا بالاخره درست شد

دل آرام شنبه 20 خرداد 1402 ساعت 16:10

منم کلی داستان داشتم سر تعویض پلاک تازه افسر اونجا هم گیر بود برگشتم خونه مدارک برداشتم دوباره رفتن سه ساعت وقت تلف شد

یا خدا
یادم باشه هرچی مدرک و برگه و کارت شناسایی دارم با خودم ببرم

فاضله شنبه 20 خرداد 1402 ساعت 17:43 http://1000-va2harf.blogsky.com

آوا یکشنبه 21 خرداد 1402 ساعت 01:07

سلام تیلو خانم
برای تعویض پلاک اول تاییدیه کدپستی تون رو از دفترپیشخوان بگیرید که مطمئن باشید درسته ...بعد توی سامانه سخا وارد کنید و دوباره احراز نشانی بشید..بعد خودتون برید اداره پست تا تاییدش کنن...مالیات نقل و انتقال و خلافی خودرو تون هم باید پرداخت کنید...بعدش سیستم نوبت دهی براتون باز میشه و میتونید نوبت بگیرید برا تعویض پلاک.
برای مالیات دفترتون هم هر جا که انجام دادید میتونید بگید ماده ۱۰۰براتون بزنن که یه مالیات مقطوعه و دردسر اظهارنامه نداره(تا یه سقفی از تراکنش هم مالیات رو صفر میکنه)
ببخشید که پا برهنه اومدم وسط....من چون خودم کارم همینه خواستم بهتون اطلاع بدم
مدتهاست خواننده خاموشتونم...بازم معذرت
هفته خوبی در پیش داشته باشید

سلام به روی ماهت
این تاییدیه را خبر نداشتم
بعد هم فکر میکردیم همینطوری غیرحضوری انجام میشه
دقیقا مراحل را دقیق گفتی
من که کیف کردم ... کاش هرکی به کارش میاد استفاده کنه
امروز همه این کارها را انجام دادم
هم ثبت کردم ...هم رفتم پست تایید شد... هم مالیات را دادم و هم نوبت گرفتم ... خدایا شکر
اظهارنامه را گذاشتم ببرم همون کافی نتی نزدیک اداره مالیات
که لااقل اطلاعاتشون خوب باشه
اگه شما بگی که کافی نت نزدیکمون هست ... میبرم همونجا
اینطوری نگ و
بهم لطف کردی
اینقدر دقیق و درست راهنماییم کردی
متشکرم ازت

سعید یکشنبه 21 خرداد 1402 ساعت 10:06 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دخترعموجان
خوبی؟
ولا من که هر وقت خواستم نوبت تعویض پلاک بگیرم خیلی راحت گرفتم
بعدشم مگه اون قفل کولر چجوریه که 400 تومن پول دادی؟
من خریدم 100 یا 120

سلام پسرعموجان
متشکرم
شما خوبین
خانواده محترم خوبن...
والا برای من هر کاری یه عالمه دردسر داره
نمیدونم چرا هرکاری یه عالمه گیر و گرفتاری پیدا میکنه
چرا پس من انقدر گرون خریدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا که پسش دادم

لیمو یکشنبه 21 خرداد 1402 ساعت 11:35 https://lemonn.blogsky.com/

سلام تیلو جان
اُف از کارهای اداری اُف
+ چدنهای گاز سنگین نیستن برای ماشین ظرفشویی؟ اگر بشه خیلی خوبه ظرفهای ادویه و اینها هم تمیز میشن.

سلام به روی ماهت
اف اف اف
والا چدنهای گاز ما که سنگین نیست
تازه ماشین ظرفشویی وسایل سنگین تر را هم تحمل میکنه
نمیخواد که تکونشون بده
وقتی بچینی داخلش دیگه کار حل میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد