روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

من اینجا ریشه در خاکم

سلام

صبح زمستونیتون بخیر



نمیدونم واقعا در مورد کامنتهای پست قبلی چی باید بگم

همون اتفاق قبلی باز هم تکرار شد

اگه من با هر زبان و هر ادبیاتی هم توضیح بدم که عزیزانم اینجا «خانه من است» و من در مورد هرچیزی دوست داشته باشم حرف میزنم و شما آزاد هستید که اگه باب میلتون نیست نخوانیییییییییید....

یا هزار بار معنی آزادی و آزادی بیان را اینجا توضیح بدم....

اما در این کشمکش من فهمیدم در کنار آدمهایی که گوشهاشون همیشه بسته ست و دهان باز دارند، دوستانی دارم که خیلی خوب منو درک میکنند، دوستانی که حرفایی لابلای کلماتشون میفهمم که دقیقا با ذهن باز و نگاه روشن دارن کنار من زندگی میکنند و این دلگرمیه واسه من...

تصمیم گرفتم اصلا این قضیه را کش ندم و در موردش هم دیگه حرف نزنم

نظرات را دیگه به طور کامل باز نمیزارم ، بعد از تایید نمایش داده بشن... شاید اینطوری بهتر باشه

هم راه ارتباطی باز هست و هم میشه از خرد شدن اعصاب خواننده ها جلوگیری کرد

بگذریم...



اصفهان اونقدر آلودگی هوا زیاد هست که گفتنی نیست

باز اینکه پنجشنبه باران داشتیم

باران خوبی هم بود

حسابی همه جا را شست

ولی بازم آلودگی ادامه داره

صبح پنجشنبه ماشین را بردم نمایندگی ... خدا را شکر زیاد طول نکشید و بعدش پیش به سوی مرکز خرید کوثر برای خرید روزمره

سرراه خاله جان را هم برداشتیم که اگه میخوان خرید کنند

باران هم میبارید با شدت

رفتیم و خرید کردیم و خاله جان را رسوندیم خونشون

بعد هم مغزبادوم و خواهر را برداشتیم و یه سری به باغچه زدیم و ناودانها را چک کردیم

بعدش هم رفتیم خونه

بعدازظهر دوتا مراسم باید شرکت میکردیم

دیگه در توانم نیست این مراسم ها... به شدت اذیت میشم 

ولی چاره ای نبود

شب هم یه جای دیگه مراسم دعای کمیل و شام دعوت بودیم

رفتیم

چاره ای نبود

امیدوارم اون ماسکها چاره ساز باشند و کرونا و آنفولانزا نگیریم با اونهمه جمعیت

جمعه صبح را توی خونه گذروندیم

امروز تولد داداش جان هست و دیروز یکی دو ساعتی دسته جمعی صحبت کردیم

یه جشن راه دور....

از بعدازظهر هم رفتیم خونه خاله جان

آخر شب بود که اومدیم خونه ....

یکساعتی با آقای دکتر حرف زدیم و پرونده این هفته هم بسته شد



شنبه ها باید با یه انرژی تازه شروع بشه

باید خیلی چیزها را بزاریم پشت سرمون و بگذریم

با یه انرژی و یه حال تازه شنبه را شروع کنیم

برای خودمون جایزه در نظر بگیریم

برای خودمون دلخوشی جور کنیم

یواشکی کنار تقویم ... توی روزهای هفته یه چیزایی بنویسم

شنبه باید پرانگیزه باشه

باید شنبه یه طور دیگه شروع بشه

من دارم به طرحهای سفالم فکر میکنم

دوتا کار را سرو سامان بدم و برم سراغ طرح ها

یه صندلی و یه میز کوچولو به طور موقت گذاشتم کنار بخاری

دوتا خشت بزرگ دارم ... خشت های مربعی ... 15 سانت در 15 سانت

امروز میخوام یه فکری به حال اونا بکنم

گاهی باید از دنیا جدا شد

گاهی باید کنار بخاری نشست و یه آهنگ ملایم گذاشت و بیخیال جهان شد ....

من که گاهی خودم را میسپارم به حرکت مداد روی سفال...

گاهی به یکی دوتا پادکست هم گوش میدم

گاهی پاهام را دراز میکنم جلوی بخاری و رویا میبافم و خاطرات را زیرو رو میکنم

گرمای بخاری یه مدل دیگه ست ... انگار میخزه زیر پوست آدم ... بعد آدم را جادو میکنه

یه گرمای خاصی هست گرمای بخاری

لیوان دمنوشم را میزارم اون گوشه ای که زیاد داغ نمیشه

بعد جرعه جرعه دمنوش میخورم و عطر به و سیب با اون گرمای خلسه آور مخلوط میشه

تخم مرغ و تخم غازهای سفالی را چیدم یه جایی جلوی چشمم ... نگاهشون میکنم ... دنبال طرح میکردم ... توی ذهنم ... لابلای قصه هایی که تو مغزم هست ...

گاهی وقتا قصه ها توی خطهای کج و معوج زنده میشن ... گاهی میشه سوار یه قایق رنگی رنگی شد و روی موج این خطهایی که میکشم شناور موند...




پ ن 1: خوبه که هستید

نمیخوام ازتون دور بشم

برای همین بازم برام کامنت بزارید



پ ن 2: آقا سعید لطفا جواب سوال ترنج جان را بده

یه ظرفشویی رومیزی میخوان بخرن ... چه مدلی... چه برندی...



پ ن 3: فعلا از مغازه نزدیک خونه یک بسته کوچولو قرص ظرفشویی خریدم



پ ن 4: ماسک میزنید هنوز؟



پ ن 5: چطوری میشه عاشق نبود تا وقتی نفس هست؟

نظرات 13 + ارسال نظر
دل آرام شنبه 17 دی 1401 ساعت 10:33

اهمیت نده به حرفهای هرچه میخواد دل تنگت بگو

گاهی این اهانت ها به شخص من نیست که بخوام اهمیت بدم یا نه ... گاهی داره به بقیه هم اهانت میشه

لیمو شنبه 17 دی 1401 ساعت 12:00

پ .ن1: فکر میکنم خیلی خوب باشه. لااقل از دست هر آدمی با هر تفکری که فکر میکنه فقط راه خودش درسته راحت میشیم.
پ.ن5: نمیدونم، اگر فهمیدی به من هم بگو.

چی بگم لیموی خوش عطر من؟
چی بگم؟
همین که کنارمی سپاس

ربولی حسن کور شنبه 17 دی 1401 ساعت 12:49 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
برای کامنتها متاسفم
درواقع باید از اول تائیدی شون میکردین.
طبیعتا این وبلاگ شماست و هرچیزی که دوست دارین میتونین توش بنویسین و هرکسی هم که دوست نداره میتونه نخونه. درضمن کی میدونه شما به جز کارهائی که مینویسین چه کارهای دیگه ای انجام میدین یا نمیدین؟ پس دلیلی برای توهین برای کارهائی که کردین یا نکردین باقی نمیمونه.
موفق باشید

سلام دوست خوبم
ممنون که همراه و همدل هستید
واقعیت این هست که این وبلاگ ها برشی از زندگی ما هستند
موضوع وبلاگها مشخصه
و ما لزومی نداریم از چیزهایی که عملی درباره شون نداریم حرف بزنیم
حق با شماست
از اول باید تاییدی میکردم

سارا شنبه 17 دی 1401 ساعت 14:10 http://15azar59.blogsky.com

تیلو جانم میدونستی با پست هات زندگی میکنم انگار خودمم تو اون حال و هوایی که مینویسی
هر وقت درباره الودگی هوای اصفهان میخونم بلافاصله میای تو ذهنم
.
بابت کامنت های اون پست نمیتونی پاک کنی اون کامنت ها را؟


سارای نازنینم این نزدیکی و این احساس خوب دو طرفه ست

مامان فرشته ها شنبه 17 دی 1401 ساعت 15:49

حال دلت خوش تیلوجان همیشه افراط و تفریط هست میانه روی و انصاف رو برای همه مکن خواهانم


منم برای هممون بهترینها را آرزو دارم

جازی شنبه 17 دی 1401 ساعت 16:31

با سلام
تیلوی مهربان و صبور از اینکه هستی سپاسگزارم. با وجود اینگونه ادماست که دوستان دلسوز و شفیق شناخته می شوند و گرنه خار و خس از گل و ریحان شناخته نمیشد. البته در ظرف شیر که باز باشد حیای گربه کنار گذاشته میشه و هر باغی هم باید حصار داشته باشد تا هر کسی وارد حریم باغ نشه

سلام دوست خوبم
منم از وجود شما وهمراهیتون سپاسگزارم
واقعا که همینطوره

مانی شنبه 17 دی 1401 ساعت 19:16

تیلو جان
بله ماسک می زنیم
پ ن ۵

سعید شنبه 17 دی 1401 ساعت 20:43 http://www.zowragh.blogfa.com

سرکار خانم ترنج
سلام
عذر خواهم که دیر جواب دادم متوجه کامنتتون نشده بودم
عرض شود تا جایی که من میدونم الان شرکت هایی مثل ال جی و بوش و بکو ظرفشویی رومیزی ندارن پس مواظب باشین مثلا یه ال جی تقلبی بهتون نفروشن
اگه بتونین مارک هارستون گیر بیارین خوبه بعد از اونم میدیا یا مجیک مارک های خوبی هستن
اینم بگم که رومیزی ها هم 8 نفره داره هم 6 نفره قیمت 8 نفره ها هم حدودا 10 تومنه
بازم سئوالی بود من در خدمتم آدرس وبم تو لینکای دخترعموم هست
شاد و پیروز باشین

ممنون که با حوصله جواب همه را میدین

سعید شنبه 17 دی 1401 ساعت 20:47 http://www.zowragh.blogfa.com

دیدی دختر عموجان
دیدی گفتم بعضیا فقط ادعای آزادی بیان میکنن اما در عمل یه دیکتاتور واقعی و ذاتی هستن؟
من هر روز چند تا کامنت فحش و توهین از این جور آدما دارم
بهترین کار رو کردی که کامنتاتو از وضعیت اتومات برداشتی

بله کاملا حق با شما بود
راست میگی به خدا

امید یکشنبه 18 دی 1401 ساعت 08:29

سلام
از نوشته های وبلاگتون مشخصه که خانم بسیار با احساسی هستید و ممکنه هر نظر نه چندان خوبی باعث نارحتی تون بشه
اینجا وبلاگ شماست هر کی دوست نداره نخونه
کامنتها را هم فقط بعد از تایید منتشر کنید

سلام دوست خوبم
ممنونم که درک میکنید

ترنج یکشنبه 18 دی 1401 ساعت 23:00

تیلو جان سلام منو از مشهد مقدس میخونی.
مرسی که یادت بود سوالم رو بپرسی.
ممنون آقا سعید، ان شاالله برگردم اصفهان چندتا سوال دارم که حتما میام وبتون میپرسم.

خوش به سعادتت
التماس دعا
سلام ما را هم به امام مهربانی ها برسون
من قبلترها همیشه میخوندمت... بعدا که وبلاگت رمزی شد دیگه بهم رمز ندادی و ازت دور شدم

لاندا دوشنبه 19 دی 1401 ساعت 10:40

تیلو جان من شنیده بودم که قرص های ظرفشویی زیادی قوی هستن و رنگ و رخ ظرف رو میبرن.
من خودم الان 7 ساله که فقط از پودر ماشین ظرفشویی (پریل) استفاده می کنم و بسیار راضی هستم.
قیمتش هم به صرفه تره از قرص.

چقدر خوبه که بهم میگی عزیزم
کاش حتی زودتر گفته بودی بهم
ممنون از راهنماییت
دیدم که محصولات پریل خیلی ارزون تر از فینیش هستند
هم ژل داره و هم جلا دهنده و هم پودر ماشین ظرفشویی
فقط بلد نیستم پودر را چطوری بریزم داخل دستگاه

لاندا چهارشنبه 21 دی 1401 ساعت 00:09

خیلی راحت، همونجایی که ژل رو میریزی، پودر رو هم بریز

یه جا داره برای گذاشتن قرص
یه جا برای ریختن ژل جلا دهنده
پودر را بریزم جای قرص یا ژل جلا دهنده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد