روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزهای مبهم

سلام

روزتون زیبا



مدتی گذشته از آخرین پستم

هممون یه طورایی دل آشوب هستیم

سعی کردم هر بار پست جدید را باز میکنم همه مشکلات را بزارم پشت سرم و از چیزهایی بنویسم که کمترین دل آشوب را در دیگران ایجاد میکنه

اگه از غمم نوشتم طوری نوشتم که دیگران به فکر این بیفتن که قدر عزیزانشون را بدونن

اگه چیزی اذیتم کرد و شما را توش شریک کردم سعی کردم به نحوی باشه که ازش برداشتی داشته باشید که به درد زندگی بخوره

ولی توی چند پست گذشته کامنتهایی دریافت کردم که باعث شد به فکر فرو برم

من اینجا سعی کردم خودم باشم

ولی بهرحال نوشته های هرکسی یه برش از زندگیش هست

یه قسمتهایی که دوست داره با دیگران به اشتراک بزاره

نه کل زندگی

نه تمام اتفاقات و زوایا...

و این به نظرم طبیعی هست

کامنتهای اخیر منو به فکر فرو برد

جز یکی دوتا کامنتی که حاوی حرفای زشتی بود که به نظرم هیچکس نباید اون حرفای زشت را بزنه ، هیچکس هم نباید اون حرفای زشت را بخونه ، بقیه کامنتها را حذف نکردم

چون انتخاب خودم بوده که کامنتها را باز گذاشتم

و تا وقتی باز هست هرکسی آزاد هست بیاد حرف دلش را بزنه

ولی از اهانت کردن و حرف رکیک زدن خوشم نمیاد

خلاصه که یه سری از کامنتها و حرفها منو به فکر فرو برد

ولی در نهایت بازم به همون نتیجه قبلی رسیدم

اینجا وبلاگ من هست

برشی از زندگیم که دوست دارم ازش بنویسم و به اشتراک بزارم

اینکه منم بیام بنویسم که چقدر این روزها از خبرهایی که میشنوم ناراحتم - چیزی را عوض نمیکنه

من علم و دانش اینکه بیام توصیه ای بکنم توی این مورد را ندارم

پس دهنم را میبندم

اینکه بیام بنویسم نگرانم برای خیلی چیزها هم چیزی را عوض نمیکنه

پس در نهایت اگه لازم میدونید بشنوید منم ناراحت و نگرانم ، بهتره بگم منم قسمتی از همین جغرافیا هستم

و دردهای این جامعه درد منم هست




پ ن 1: خنکای پاییزی این روزها از لذت بخش ترین قسمتهای زندگیم شده


پ ن 2: شب بوهایی که کاشتیم حسابی قد کشیدند


پ ن 3: همچنان درگیر رفت و آمدهای دارایی هستم


پ ن 4: بی خبری از داداش و زن داداش خیلی بد هست


پ ن 5: هیچ چیز شبیه قبل نمیشه

نظرات 13 + ارسال نظر
تراویس بیکل سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 12:01 https://travisbickle1.blogsky.com/

همش ادای خوبا رو در بیاری و فخرفروشی بکنی لزوما برشی از زندگی نیست.اسمش چیز دیگه ای هست

شما مشکلت با من این هست که طبق انتظارات شما با شما و مسائل برخورد نمیکنم؟
من همینقدری که برای شما رویایی و غیرقابل باور هست ، خوبم...

لیمو سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 12:16

سلام تیلو جانم.
اتفاقا امروز نگرانت بودم، چه خوب که نوشتی.
کاش واژه ی آزادی برای دیگران مفهوم پیدا کنه. اینکه تو از شادیت بنویسی و من از غمم به دیگران چه ارتباطی داره؟ مگر حرف دلمون به دیگران آسیبی میزنه که باید بابتش بازخواست بشیم؟؟ این روزها از فرط غم حتی نمیتونم کتاب بخونم اما به من چه ارتباطی داره اگر کسی دوست داره بره سفر؟!
پ.ن1 : این خنکا من رو سرماخورده کرد :(
پ.ن2: تصورشون رویاییه
پ.ن5 : نه. نمیشه نباید هم بشه...

سلام به روی ماهت
ممنونم لیموی نازنینم
ببخش که نگرانت کردم
نیاز داریم به ترجمه این کلمه... چون اصلا نمیشناسمش

اتفاقا هوای الان خیلی زود آدم را گول میزنه و مریض میکنه
خیلی مراقب خودت باش

Sara سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 12:19 http://15azar59.blogsky.com

تیلوی خوب من
چه خوب که نوشتی چه خوبتر که کاری رو که میدونی درسته انجام دادی بزار هر کس هر چی میخواد بگه هیچکس تا حالا با کفش کس دیگه راه نرفته قرار هم نیست همه را از کار و رفتار خودمون راضی نگه داریم هیچکس هم حق نداره بدون اینکه ازش خواسته باشه یا نظرش پرسیده بشه بهت بگه درباره چی بنویسی یا ننویسی این از بین بردن حق بیان تو هست..
تو همیشه دوست خوب و مهربون من هستی هر جای دنیا که باشی اینو بدون یه دوست داری تو شیراز که بدجوری خاطرتو میخواد دختر
.
امیدوارم خیلی زود بتونید با داداش و همسرشون ارتباط بگیرید

وای ساراجان چه س خوبی بهم دادی
متشکرم
اینکه بدونی یه گوشه از این دنیا یه دوستی داری ، خیلی حس خوبیه

خورشید سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 13:14 http://khorshidd.blogsky.com

تیلو جانم آخرین پست من را خوندی
می‌شد پست دیگه ای باشه
مثلا همین الان یه تیکه از وجودم داشت پشت تلفن زار میزد و من میتونم بابت زندگی درهمش ده تا پست بزارم ولی میام از روزمرگی هایی میگم که به خودم و بقیه یذره حال خوب بده
خیلی وقتها توی همین یذره هم موفق نبودم
ولی بشدت موافق هستم که وبلاگ من یه برش جزیی از زندگی من هست

من همه پست هات را میخونم
شاید بیصدا و آروم ولی همه را میخونم
برش های زندگیت پر از حس زندگیه و من از نوشته هات خوشم میاد

فرشته سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 13:28

ممنونم که بازم نوشتی ادامه بده ونزار ازادی ها فنا بشن

ممنون از شما که میخونی و همراهمی

ریحانه سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 14:07

تیلو جان من اخلاقت را دوست دارم. بنویس.

و یه چیزی را نمیفهمم. تو کی فخر فروشی کردی که تراویس گفته؟ خوب هستی و خوب ظرف وجودش این میزان خوب بودنت را درک نمیکنه. ولی فخر فروشی؟؟؟ من که ندیدم. اقا هرجا خواستی فخرفروشی کنی قبلش واضح بگو که منم بفهمم


از این به بعد پیدا کردن قسمت های فخر فروشی را میزاریم به عهده تراویس

مهتا سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 15:13

سلام تیلو جون
چه خوب که نوشتی آزادی واقعی یعنی به اعتقادات همدیگه احترام بزاریم
یادت نره ما دوستت داریم

سلام به روی ماهت
منم دوستتون دارم

جازی سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 16:37

با سلام
پاییز هزار رنگ با صد هزار جلوه برون امد تا با صد هزار دیده تماشایش کنیم
در زندگی غم و شادی ، رنج و راحتی ، ترس و امنیت همیشه با هم هستند و تا یکی از انها نباشد دیگری بخوبی احساس نمی شود
سر سخنم و مخاطبم تیلوی دوست داشتنی است
تیلو جان حالا که قرار است یک برش از زندگی را بنویسی لطف کن برش را کامل کن از سختی و راحتی ، از شیرینی و تلخی ، از سرد و گرم ، از محنت و نعمت همه را با هم بنویس. اینجا میعادگاهی است که دوستان را جمع می کند تا از حال و احوال شما با خبر باشند اینجا وعده گاهی است که حرف ها و مکنونات قلبی را با همه وجود دوست داریم بدانیم و بخوانیم و بشنویم و با شادی هایت شاد و در رنج ها و ناراحتی هایت همدرد و همدل باشیم اگر غیر از این باشیم دوستان یکدل و یک رنگ و یک رو نیستیم
ولی دوست داریم شادی هایت بتوان و غم هایت زیر جذر بروند عشق و زیبایی هایت ضرب شوند و اندوه هایت تقسیم و دلخوشی هایت جمع و سنگینی زندگی تفریق و منها شود
برایت بهترین ها را اررو می کنم

سلام دوست خوبم
منم بهترینها را برای شما آرزو میکنم

سمیرا سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 16:40

تیلو جان خواستم بگم یکی از بهترین وبلاگارو داری، در نوع خودت بی نظیری ماشاءالله. بی ریا، صاف و صادق، هیچ جایی غروری، فخر فروشی ندیدم، انقدر خاکی و مهربون همه چی رو روی دایره میریزی که اگه توی کاخ پریون هم بودی، انگار نه انگار. از خوبای روزگاری ماشاءالله، بمونی برامون به امیدخدا

سمیراجانم ممنونم
از اینهمه لطفت ممنونم
امیدوارم دوستای خوبی باشیم و سالها کنار هم از زندگی بنویسیم

سعید سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 17:46 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو
همه حرفاتو قبول دارم
فلذا با همین فرمون برو جلو
هر کی دوس داشت بخونه هر کی نداشت به سلامت
من همیشه میخونمت
راستی آخرین بار کی اومدی وب من؟

سلام پسرعموجان
مادرجان بهتر شدن؟
والا آخرین بار بعد از همین پست جنجالی بود و اینکه یه چیزایی در مورد این روزها نوشته بودی

م سه‌شنبه 12 مهر 1401 ساعت 20:46

سلام تیلو جان
ممنونم برای این رنگی رنگی های قشنگ
خدا میدونه چقدر لازمه که این رنگ ها بینمون باشه
قبل از این که پستت رو بخونم میخواستم بیام وبلاگت و تشکر کنم از حس خوبی که ازت میگیرم ، وقتی پست و نظرات رو خوندم مطمئن شدم که بی دلیل نبود که به دلم افتاده بود بیام ازت تشکر کنم ، فانوس دریایی رنگی رنگی ما هستی نازنین تیلو جان، به نیت خانواده ها و خودت دعای غریق رو بخون حتما آروم میشی

سلام به روی ماهت
این رنگین کمانی که کنار هم دیگه می ایستیم و تماشا میکنیم زندگی را زیبا تر میکنه
بهم لطف داری نازنینم
وجودتون و اینهمه دلگرمی باعث میشه با انگیزه تر اینجا را پیگیری کنم
این دعا را تا حالا نشنیدم ولی حتما میرم سراغش

ترانه چهارشنبه 13 مهر 1401 ساعت 02:34

منهم دوستت دارم، رنگی بمون.

مه سو چهارشنبه 13 مهر 1401 ساعت 06:58 http://mahso.blog.ir

معنای واقعی آزادی اینه که همونطور زندگی کنیم، همونطور فکر کنیم، همونطور عمل کنیم که به نظر خودمون درسته.... که دیگه نخوایم از ترس فلان ننه قمر و همسایه خود واقعیمون رو بپوشونیم...
فکر میکنم این کامنتای توهین آمیز برای همه مون اومده باشه...
چون کسی که این کامنتا رو مینویسه هنوز به معنای واقعی آزادی نرسیده و درکش نکرده...
پس همونطور باش که دوست داری....همونطور بنویس که دوست داری.....

ممنونم مه سو جان از اینهمه حرف خوب و دلنشین
هرکسی باید خودش باشه
همونطوری که دوست داره
این حق ماست از زندگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد