روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

گزارش طور

سلام

روزتون گل و بلبل


چهارشنبه با مادرجان تابرسیم خونه ساعت از ۴ گذشته بود

اما دندون دردم یهو شدید شد

ناهارخوردم و بعدش هم مسکن

اثر نکرد

نیم ساعت بعد باز مسکن خوردم

حالا دقت کنید من از اون مدل آدمهام که اصلا به سادگی مسکن نمیخورم

ولی اثری نداشت

نیم ساعت بعد دوباره مسکن

و نیم ساعت بعد

دیگه وقتی مسکن چهارم را خوردم به خودم گفتم اگه تا یکساعت دیگه خوب نشه باید بری دکتر

ساعت ۷ بود که دیرم درد داره از طاقتم زیادتر میشه

لباس پوشیدم و هرچی مادرجان اصرار کرد همراهم بیان قبول نکردم

خسته بودن

پیاده رفتم نزدیکترین کلینیک دندامپزشکی

معاینه کردند و تشخیص دادند که دندان عقل باید کشیده بشه

نگم از شدت اضطرابم

اما چاره ای نبود

دندون عقلم را کشیدم و قدم زنان برگشتم خونه



پنجشنبه خوهرا و فسقلیا از صبح اومدن خونمون

قبل ظهر بردمشون پارک

بعدش هم آبگوشت مامان پز زدیم بر بردن

عصر براشون کیک پختم

 رفتیم سرمزار پدرجان

و بعدش برگشتیم خونه

عمه جان و خواهرا هم اومدن

چای و کیک خوردیم و دور هم بودیم

از پدرجان حرف زدیم و کلی خاطره بازی کردیم


جمعه صبح اول وقت رفتم سرپدرجان

مادرجان میخواستن برن باغ رضوان سربزنن به مزار پدرومادرشون

با خاله و دخترخاله هماهنگ شدیم و چهارنفری رفتیم

بعدش هم سر زدیم خونه اونیکی خاله

ظهر گذشته بود که از خونه خاله اومدبم بیرون

چهارتایی رفتیم پیتزا خوردیم

بعدش هم باز آب را باز کرده بودن رفتیم سمت پل خواجو

تا عصر نشستیم

بعدش خم رفتیم خونه خاله چای خوردبم و سریال جیران را دیدبم

اخر شب اومدیم خونه



امروز هم صبح با مادرجان و خاله و مغزبادوم رفتیم دفتر

میناکاری کزدیم و حرف زدیم و کلی ایده های تازه برای خودمون پیدا کردیم

ساعت ۲ خاله جان و مغزبادوم را رسوندیم خونه هاشون  و با مادرجان رفتیم باغچه

آبیاری کردیم

علف هرس کردیم

کاشتیم

برداشت کردیم

ماشینم را تمیز کردم

بعدش هم رفتم به پدرجان سرزدم

و ساعت ۷ اومدیم خونه و تازه میخوایم غذا بخوریم

خسته ام 

و کمی همچنان فک و دندانهام درد دارن


نظرات 4 + ارسال نظر
رهرو شنبه 7 خرداد 1401 ساعت 20:45

سلام
درست حدس زدم؟
خواهرتون رفتن سر زندگیشون؟

سلام دوست خوبم
خواهر من از خونه و زندگیش اصلا بیرون نیومد
مشکلات همچنان وجود دارند
اما هنوز تصمیمش ماندن هست

جازی یکشنبه 8 خرداد 1401 ساعت 12:34

با سلام
انشالله همیشه تفریح و گردش باشه
از چی دندان پزشکی ترس داری منم دو سه روز پیش رفتم دندان عقل که شکسته و ریشه ای بیش نبود در اوردم کنار دندان عقل هم یک ریشه دیڭه بود که دوتایی را با هم دراورد . دکتر دوستم بود هر کار کردم حاضر نمیشد پول بگیره بعد از کلی اصرار فقط 150 تومان بابت دو تا دندان کرفت
یکی از اشنایان دندان عقل را کشیده بود 700 تومن ازش گرفته بودند
تا هوا خوب است و دوستان و فامیل و خواهرا وقت دارند دورهم باشید که هیچ وقت زمان به عقب بر نمی گرده تا کنار هم هستیم قدر بدانیم
سلامتی و خوشبختی برایتان ارزو می کتم

سلام دوست خوبم
وای بی نهایت میترسم
اصلا میرسم اونجا ضربان قلبم میرسه به هزار
دندان عقل من را با سیصدهزارتومان وجه رایج مملکت کشید...

سعید یکشنبه 8 خرداد 1401 ساعت 12:44 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموجان
خوبی؟
شانس آوری دندون عقلتو بدون جراحی کشیدن
آخه در واقع دندون عقل رو چون ریشه های بلند تری داره باید جراحی کرد
به هر حال مواظب خودت باش
به مادر جان سلام منو برسون

سلام پسرعموجان
متشکرم
چه شانسی... اونقدر به فک و دندانم فشار آورده که امیدوارم آسیبی به بقیه دندانها نزده باشه

الی دوشنبه 9 خرداد 1401 ساعت 12:48

دندون درد خیلی بده آدمو تحلیل میبره
ایشالا زودی خوب میشی

متشکرم نازنینم
همه دردها بد هستند
درد خوب هم داریم؟
ولی دندون درد انگار آدم را به فنا میبره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد