روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

ز جان خوش‌تر چه باشد آن تو باشی

سلام

روزتون بهاری و زیبا

هوا یه کمی ملایم تر شده

امروز از اون آفتاب سوزان چند روز قبل خبری نیست

هرچند احساس میکنم هوا آلودگی داره


چهارشنبه خواهرجان نوبت مشاوره داشت

بچه ها را گذاشت خونه ما و رفت

همسرش طبق معمول قبول نکرده توی مشاوره ها شرکت کنه

ولی ما از خواهرجان خواستیم به خاطر روحیه خودش بره مشاوره

نیاز داره به این کار

بعد از مشاوره هم رفته بود و برای پسته کفش خریده بود و اومد

شب هم اونجا موندند

پنجشنبه بعد از ناهار رفتند

منم بساط میناکاری را باز راه انداختم

وسط سالن

در تراس را باز میزارم و نسیم ملایم بهاری میخوره بهم

بعدازظهر هم رفتیم به پدرجان سرزدیم

بعدهم که افطار و باز مشغول میناها شدم

جمعه هم طبق قرار هر جمعه سرساعت رفتم سرپدرجان

صندلی تاشو و آب هم برده بودم

گلها را آب دادم و آبپاشی کردم

بعد هم نشستم کنار همون درختچه ی کوچولوی کاج

یک جز قرآن خوندم

بعد هم همون سوره های همیشگی

نشستم و زل زدم به سکوت و آرامش اونجا

دیگه حس کردم بیشتر بمونم مادرجان نگرانم میشن

رفتم خونه و باز مشغول میناکاری شدم

چند جز هم تا قبل افطار قرآن خوندم

ولی باز شب دیر خوابیدیم و با بیدار شدن سحر و کم خواب شدن ، امروز هم یه کمی دیرتر از معمول اومدم سرکار






پ ن 1: شب بوهایی که توی باغچه کاشتیم بی نهایت خوشگل شدند

هربار یکی دو شاخه شون را میچینیم و با خودمون میاریم خونه

عطرشون را خیلی دوست دارم


پ ن 2: مغزبادوم از امروز میره مدرسه

اونقدر ذوق داشت که گفتنی نیست


نظرات 5 + ارسال نظر
الی شنبه 20 فروردین 1401 ساعت 10:34 https://elimehr.blogsky.com/

امیدوارم خدا برای خواهر جانت بهترین ها رو بخواد و یه تصمیمی بگیره که براش آرامش رو به همراه بیاره

ممنون الی جان
منم این روزها دعای لحظه لحظه ام همینه

جازی شنبه 20 فروردین 1401 ساعت 10:58

با سلام
چقدر خوب که با قران و رمضان خویشاوندی داری هیچ چیز مثل قران ارامش نمیاره جز خوانی خیلی خوبه حداقل یک ختم قران در ماه رمضان داری . چقدر خوب است فضای معنوی که در سکوت ارامستان درک می کنی ظریفی می گفت وقتی سر قبری حاضر میشین بنشین و فاتحه بخوان ان هم پایین قبر نه بالای سر . پرسیدم چه فرقی داره نشستن یا سرپایی خواندن سوره فاتحه و اینکه بالای سر قبر باشی یا پایین قبر . نگاهی بهم کرد و گفت اولا نشستن کنار قبر یعنی امده ام بهت سر بزنم و صاحب قبر خوشحال است وقتی سرپایی فاتحه بخوانی یعنی از اینجا گذر کردم و فاتحه ای خواندم و این مثل مهمانی است که میاد خانه شما و در اتاق پذیرایی و شما از ایشان پذیرایی می کنی و سرپا فاتحه خواندن مثل اینکه جلوی در احوالپرسی کنی و رد بشی حالا تفاوت این دو چقدر است؟ و اینکه پایبن قبر باشی اولا صاحب قبر ترا می بیند و تو هم احترام گذاشته ای و پایبن تز از او قرار گرفته ای و ایشان راضی تر و راحتتر باهات ارتباط برقرار می کند .
صرف نظر از درست یا غلط بودن، فضای معنویی که گاهی منم درک می کنم خیلی حالم را بهتر می کند و من وقتی تنها هستم بیشتر شب ها به قبرستان می روم و عمدتا هم به گلزار شهدا ، چون تعدادی از.دوستانم و هم دوره خدمتی هایم انجا هستند و فضای خوبی و ناگفتنی هایمان در سکوت تبادل می شود. حال خوب به راحتی منتقل می شود وقتی در این فضا قرار بگیرم خیلی از خستگی ها و رنج هایم کم می شود

سلام دوست جانم
خوندن قرآن بهم حس خوبی میده که در کلمات نمیگنجه
نمیدونم این حرفها در مورد قبرستان رفتن و روز ها و ایستادنها چقدر صحت داره اما میدونم که اونجا رفتن بهم آرامش میده
اما شنیدم شبها نباید به قبرستان رفت...

هفت شنبه 20 فروردین 1401 ساعت 13:57 http://7min.blogsky.com

وای تیلوی قشنگم سلام :* چقدر خوشحال شدم پست جدید و پر انرژیت رو خوندم چقدر حال و هوای بهاری داره اینجا :))
اخی بچه میره مدرسه خوشحاله

ای جانم
سلام مهیای نازنینم
بهم لطف داری عزیزدلم

مهربانو شنبه 20 فروردین 1401 ساعت 15:33 http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام تیلو جانم خوشحالم حواست به میناها هست و بقیه .
میدونم چقدر پیش پدر جان میری ارامش داری امیدوارم در نور و ارامش باشند و دل تو هر روز بیشتر صبور باشه

سلام مهربانوی نازنینم
ممنون از همدلی و مهربونیت
میبینم شیرینی های بینظیرت را و چقدر ذوق میکنم برای اینهمه فعال و پر انرژی بودنت

ترانه یکشنبه 21 فروردین 1401 ساعت 03:54

خوب باشی

به همچنین دوست جانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد