روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

یک هفته پیش همچین روزی

سلام

روزتون زیبا

لحظه هاتون پر از آرامش


از صبح که بیدار شدم دقیقه به دقیقه یاد هفته گذشته هستم که دل توی دلم نبود

تمام دقیقه هایی که حالا فکر میکنم نکنه خواب و خیال بوده

از لحظه لحظه های آماده شدن و ساک بستن و جمع و جور کردن دلم تند تند زد تا لحظه هایی که رسیدم و جهانم متوقف شد

وقتی نشستم توی ماشین اونقدر قلبم تند میزد که حس کردم داره از سینه ام میاد بیرون

برای همین تسبیح آبی سرمه ای که دفعه قبلی از آقای دکتر گرفتم و حس میکنم جای انگشتاش روی تک تک دانه های خوشرنگ هست ، را دست گرفتم و شروع کردم به ذکر گفتن

همیشه اینطوری آروم میشم

آروم شدم

ذکر گفتم

خیال بافتم

هرجا اتوبوس توقف کرد کتاب خوندم

و اینطوری شد که هفته گذشته برام شده یه خاطره ....



پ ن 1: یه تیپ طوسی زدم

و حالا هربار به اون پالتو و شال نگاه میکنم لبخندم کش میاد


پ ن 2: عطری که زدم به لباسام را نفس میکشم و یهو پرت میشم وسط اون روز


پ ن 3:میناکاری را شروع کردم

و چه دلچسبه کشیدن طرح و نقش و خیالبافی


پ ن 4: یه عالمه تمرین زبان عقب هستم

توی لحظه هام برای همه کار وقت کم دارم


پ ن 5: شما هم توی گوشیتون پوشه امن دارید؟

پوشه امن من پر شده از عکس های دو نفره


نظرات 9 + ارسال نظر
محبوبه سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 10:17

یعنی همه این یکی دوسالی که خاموش میخونمت یه طرف، این دو دیدار اخیر یه طرف..
میدونی انگاری همه ما یه روزی این ریتم عاشقی و بالا رفتن ضربان قلب رو تجربه کردیم و وقتی میگی ازش میریم به اون روزها و این عالیه.. حالا گاهی سهم ما رسیدن بوده گاهی نه..
بیشتر بنویس برامون، هرچند مخالفم که میگن ازدواج همه چی رو خراب میکنه، دو طرف خوب باشن، منطقی باشه پشت این احساس چرا که نه..امیدوارم پایان این راه طولانی ، زیبایی دلچسب زیر یک سقف بودن تا همیشه باشه ..

ای جانم
خدا را شکر که تجربه ش کردی
منم با ازدواج مخالف نیستم و به نظرم وقتی با درایت و عقل باشه خیلی هم خوبه

سعید سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 11:24 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی جان
روز پاییزیت به خیر و به عشق
عشق همینه دیگه پر از خاطراته
خاطراتی که یه عمر باهات میمونه و بهونه ی خوبی میشه برای زندگی کردن

سلام پسرعموجان
متشکرم
عشق ...
امان ...

الی سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 12:42 https://elimehr.blogsky.com/

امیدوارم هفته روبرو از هفته پیش رو بهتر باشه

روبرو و پیش رو با هم فرق داره الی؟

رسیدن سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 13:30

باور کن از کلمه کلمه ش من لذت میبرم . اون شور و هیجان رو میشه لمس کرد و فهمید
الهی همیشه ی همیشه کنار هم بمونید

ممنونم نازنینم
دوست مهربون و همراه و همیشه با معرفت...

... سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 18:56

با سلام
همه پست هایت را خواندم
اما با عرض پوزش توانایی جواب دادن و کامنت گذاشتن را نداشتم . بیشتر از یک هفته است سردرد های شدید دارم که با مسکن هم اروم نمیشه خواب و شب و روزمو با درد سر می گذره ام ار ای هم از سرم گرفتم چند تا دکتر بردم همگی می گن میگرن داری هر کدام هم چندین نوع قرص متفاوت نوشتند که نمیدانم کدام مناسب است و کدام نیست تنها قرص مشترک بین دکترها اسپرین کودک است که برای رقیق کردن خون است یکی قرص برای تپش قلب نوشته یکی ارامشبخش نوشته یکی برای جلوگیری از تشنج و صرع نوشته . متحیرم کدام یکی لازمه ـ کدام اضافه
انشالله که پدر جان بهبودی کامل پیدا کنند و ملاقات های عاشقانه ادامه داشته باشد.
یا علی

سلام
کمی با خودتون خلوت کنید و به خودتون استراحت بدید
آرامش را مهمان دلتون کنید
انشاله که خیلی زود حالتون عالی میشه و این سردردها میرن پی کارشون و هیچ وقت دیگه هم بر نمیگردن

... سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 19:12

سلام
این یک وبلاگ عتیقه قدیمی است که یک شب نیمه های شب که بیخواب بودم یادش افتادم ولی ادرسش یادم نمی امد ساعت فکر کردم تا یادم امد

سلام
پس کلی از وقت و ذهنتون را مشغول خودش کرد؟

Diana سه‌شنبه 25 آبان 1400 ساعت 19:40

سلام دوست عزیز. توصیفات عاشقانه ات رو خوندم و چقدر برام آشنا بود. امیدوارم به عشقتون برسید. عشق من که در نیمه راه متوقف شد چون متوجه شدم یک عشق ممنوع بود امیدوارم خوشحالیتون و خوشبختیتون مستدام باشه

سلام دوست خوبم
امیدوارم بهترین ها در زندگیت جاری باشه و همیشه حال دلت خوب باشه

قاصدک چهارشنبه 26 آبان 1400 ساعت 10:20

سلام خوبید چقدر خوب
ببخشید یه سوال دارم میدونم تو حیطه شخصی زندگیتونه اما خوب وقتی زندگیمونو باز می نویسید یعنی از این نظر روحیه اجتماعی و انعطاف پذیری دارید
مثلا من خودم سالهاست که می نویسم اما رمز دار فقط و فقط برای خودم یعنی رمزی که فقط خودم می دونم
به هرحال سوالم اینه چرا با وجود خانواده روشنفکریذکه دارید و قطعا سنگ تو راه خوشبختیتون نمیندازن این ازدواج انجام نمیشه .ایا اقای دکتر متاهل هستند یعنی من فقط همین فکر به ذهنم رسید
البته اگر دوست داشتید جواب بدید
براتون ارزوهای خوب دارم

سلام
متشکرم
لطف دارید
عزیزدلم ما اصلا موضوع را با خانواده ها مطرح نکردیم که بخوان موافق با مخالف باشن
ولی به دلایل خودمون فعلا قصد ازدواج نداریم
چرا جواب ندم

لیلا شنبه 29 آبان 1400 ساعت 17:30

تیلو جان پستهای عاشقانه تون رو بارها و بارها میخونم و لذت میبرم امیدوارم عاشقانه ها زود زود اتفاق بیفته و ما هم در لذت عشق شریک بشیم. بمونید برای هم. با عشق بمونید برای هم

ای جانم
الهی زندگیتون پر از عشق باشه
عشق و دوست داشتنهای پر از هیجان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد