روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

عصرانه های شهریوری

سلام

عصرتون زیبا

این حال و هوای عصر شهریورماه آدم را حسابی هوایی میکنه

بسته های پستی دوتاشون رسیدن

چقدر خوشحالم

خدا را شکر که سالم رسیدند


الان دارم سعی میکنم کارها را مرتب کنم

یه برنامه کوچولو نوشتم

دیگه وقتی اینهمه شلوغ و درهم برهم میشم نوشتن برنامه تقریبا کار عبثی هست

ولی باز لیست میکنم که حداقل یادم نره چه کارهایی با چه اولویتی باید انجام بدم



شاخه عناب را گذاشتم توی آب

یه جایی روی میز که سایه روشن عصر شهریوری بهش یه حال خوبی بخشیده


باید پاشم برای خودم یه دمنوش بیارم و ساعتهای باقیمانده را پرانرژی و با حال خوب ادامه بدم




پ ن: زندگی را با ولع زندگی کنیم

کسی نمیدونم آخرینها کجا در انتظارمون هستند


نظرات 2 + ارسال نظر
فاضله سه‌شنبه 16 شهریور 1400 ساعت 16:42 http://golneveshteshgh.blogsky.com

عالی

امیر سه‌شنبه 16 شهریور 1400 ساعت 22:07

با سلام
زندگی بی مکث ادامه دارد شهریور ماه را نمیدانم جز تابستان بدانیم یا پاییز یا هر دو یا اینکه فصلی جداگانه است . هرکدام که باشد فصل خربزه مشهدی و انگور زرین است وبقول شما فصل سایه روشن هاست. از یک طرف تابستان تلاش می کند هیمنه و شکوه خود را از دست رفته نداند و از طرف دیگر پاییز میخاد امدنش را به اثبات برساند و اعلام موجودیت کند هرکدام که باشد فصل و ماه زیبایی هاست فصلی که یواش یواش برگ ها طلایی می شوند ودانه های یاقوت انارها ضمن ابدار شدن تبدیل به شیرین شدن می کنند . برنامه نوشتن شما هم مثل برنامه های پنج ساله دولت فقط اسمی است و هیچ گاه در بهبود وضعیت معیشت تاثیری نداشته است و برنامه شما هم هر روز تغییر می کند شوخی بود به دل نگیر
برایت موفقیت ارزو می کنم

سلام دوست خوبم
چقدر خوبه که زندگی مکث نداره
به به
خربزه و انگور... محبوبهای من
اخ اخ از پاییز... اخ اخ از ته تغاری تابستان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد