روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست

سلام

عصرتون قشنگ

آفتاب بی رمق عصرگاهی میگه که پاییز نزدیکه

و این هوای دمکرده اخمو

یه عصر آروم


تاحالا شده وقتی دارید تایپ میکنید،

یا مثلا در حال طراحی هستید

یا حتی ویرایش میکنید

یهو خوابتون ببره ؟

وسط یه کار کاملا جدی

با لباسهای رسمی

سرکار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امروز اینطوریم

چندین باز چشمام سنگین شد و تا به خودم بیام یه چرت کوچولو زده بودم



پاشدم لیوانم را پر کردم از عطر مهربونی دستای مادرجان

به  و هل و سیب

به شکلاتها فقط نگاه کردم

بعد یه قلپ خوردم و انگار خواب پر زد

عنابها را هم گذاشتم کنار دستم

ولی بازم چشمام پر از خستگی و خواب هستند

یه عالمه کار دارم..





نظرات 2 + ارسال نظر
ترانه دوشنبه 15 شهریور 1400 ساعت 17:37 http://taraaaneh.blogsky.com

خسته نباشی
نه من غیر از رختخوابم تنها جلوی تلویزیون شده خوابم ببره.

متشکرم
من شده حتی ایستاده هم حس کنم داره خوابم میبره

ترانه دوشنبه 15 شهریور 1400 ساعت 17:43 http://taraaaneh.blogsky.com

دنیا کوچکه

خییییییییییییلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد