روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

مثل تو دنیا ندیده

سلام

روز بهاریتون زیبا


دیروز پدرجان و مادرجان سیرهای باغچه را کنده بودند

دیشب مادرجان دوتا شیشه بزرگ سیرترشی درست کردند

یه مقداریش را هم خرد کردند و گذاشتند که خشک بشه برای پودر سیر

برای خواهرا و عمه ها و یکی دوتا از همسایه ها هم جدا کرده بودند

برای استادجان هم گذاشته بودند

خلاصه که دیشب خونمون پر از عطر و بوی سیر تازه بود


امروز صبح قبل از صبحانه رفتم پشت بام و ظرف یکبار مصرف آوردم

سه تا ظرف پر از توت سفید و شاه توت کردم

یکی برای استاد جان که امروز قراره بیاد

دوتا برای همسایه ها

پدرجان یه مقداری هم نهال گوجه و بادمجان و فلفل برای استاد جان آورده بودند

اینطوری شد که با کوله باری سنگین رسیدم دفتر

بعدش هم که قرار شیشه تمیز کردن داشتیم

البته به جای دوتا شیشه یکی تمیز کردم

و در عوض یه بار دیگه دوتا شیشه دیروزی را دستمال کشیدم و حالا حسابی برق میزنن

شاید اینطوری پروسه طولانی تری بشه ولی در عوض تمیزتر میشه

بعدش هم میز کارم را مرتب کردم و وسایل اضافی را جمع کردم

استاد جان که بیاد لااقل همه جا مرتب باشه







پ ن 1: دارم تمام تلاشم را برای میناکاریها میکنم

ممنونم که همراهم هستید و بهم انرژی میدید



پ ن 2:یکی از دوستام قرار بود بیاد یه طراحی کوچولو براش انجام بدم

اما بهم گفته بود که احتمال داره ناقل باشه

گفت ماسک میزنه و دستکش دست میکنه و سعی میکنه زودترکارش تمام بشه

گفتم باشه ...

آقای دکتر وقتی شنیدند به شدت واکنش نشون دادند

کلی دعوام کردند و مجبورم کردند زنگ بزنم دوست جان و قرار را کنسل کنم....



پ ن 3: هوای آدمای دور و برتون را داشته باشید

گاهی یه قطره کافیه برای سرریز شدن یه ظرفی که ظرفیتش پر شده

همین آدمهای مهربون دور و برمون میتونن یه هیولا تبدیل بشن در لحظاتی که دنیا اونقدر بهشون تنگ میشه که چشماشون هیچ جا را نمیبینه

به خدا گاهی یه لبخند ساده - یه تلفن - یه پیام - حتی یه احوال پرسی حال دل آدمها را به شدت عوض میکنه


نظرات 7 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 11:13

با سلام
کار بسیار خوبی کردی که قرار را کنسل کردی و شاید از لحاظ اخلاقی کمی معذب شدین اما از نظر عقلی بسیار پستدیده است . تنها مسئله خودت نیست با پدر و مادر زندگی نی کنی سلامتی آنان نیز در گرو سلامتی شماست.
این بده و بستان ها کاری پسندیده و اخلاقی است خواه توت و الوچه باشد خواه لبخندی از سر رضایت و محبت.
میخام حدیثی خلق کنم و آنـرا به تیلو ربط دهم . قال امیر: اگر کسی با رنگ کار کند و لباسش رنگی نباشد هنرمند نیست حتی اگر استاد فرشچیان باشد. اصولا لباس کار رنگ امیز باید رنگی از رنگ باشد لباس بنا و گچکار باید گچی باشد و لباس مکانیک و فنی کار باید روغنی باشد و گرنه ....
نوشته اید قطره ای می تواند موجب سرریز شدن شود کاملا موافقم که جرقه ای می تواند انفجاری ایجاد کند که دامنگیر صد ها گناهکار و بیگناه را بگیرد پس مراقب یک قطره و یک جرقه و یک کلام و یک نگاه و .... باشیم
در عوض گاهی هم یک لبخند یک کلام یک نگاه اتشی را خاموش می کند که صد اتش نشان قادر به خاموش کردنش نباشند. مراقب این یک ها باشیم .
من عاشق بوی سیر داغ هستم هنگامی که به پیاز داغ سیر رنده شده اضافه شود بوی آن را دوست دارم در زمان درست کردن قلیه

سلام
من کار پسنیده کردم اما دوستم قبول نکرد
من دوست ندارم لباسم رنگی باشه
اصلا از لباس نامرتب خوشم نمیاد
دوست دارم همیشه تمیز و مرتب باشم
دقیقا اون یه قطره سرریز شدن خیلی خیلی خطرناکه
راست میگید خیلی بوی خوبی داره... به به

رسیدن سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 11:15

تیله جان الهی تو حال خوبت پایدار بمونی و همیشه مهربونی و انرژی مثبت پخش کنی

ای جانم
خوبی را از دوستایی مثل تو یاد میگیرم عزیزدلم

مهتا سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 12:46

تیلو جون عطر سیر تا اینجا اومد
دو روزه دارم با غذام سیر میخورم البته روزهایی که جایی نمیرم میخورم

نوش جانت عزیزدلم
سیر تازه یه عطر و طعم ویژه داره

ساناز سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 14:02

سلام عزیزم
کارهات را از اینستا میبینم
بسی زیبا هستند
چقدر خوب کردی قرار را کنسل کردی
این مسائل شوخی بردار نیست
سلامت باشید و موفق

سلام به روی ماهت
خیلی لطف داری نازنینم
چشمای زیبای شما اینطوری میبینه
من قرار را کنسل کردم ... اما دوستم قبول نکرد و اومد

نوشین سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 19:24

کار خوبی کردی کنسل کردی قرارتو، ظرفای سیاه قلمتم قشنگه، اما از نظرم رنگ پر از امید به زندگیه، و اینکه دیشب رفتم مثلا اردیبهشت پارسال و سال قبلترش یا مثلا ماه مشابه سالای قبل مطالبتو خوندم، فقط اونجا ک دکتر اون همه راه کوبید و انار خوردین قشنگ حس و حالتونو مجسم کردم، بنظرم زندگی الانتون ک دورید ازهم قشنگتره تااینکه اگر نزدیک میشدید چون هرروز عطش دیدار دارین

ممنونم
راست میگی رنگ یه شور خاصی به زندگی میده
اما گاهی یه سادگی هایی هم به دل میچسبه
حس کردم باید امتحانش کنم
حس قشنگی داشت
ممنون عزیزدلم... به نظرم دوری خیلی سخته اما این مدل زندگی انتخاب خودمون بوده و ازش راضی هستیم

نل چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 01:40

سلام عزیزم
تیلوی دوستداشتنی
پستهای قبل، چندین بار کامنت دونی باز کردم بنویسم. نمیدونستم چی بگم. ترجیحم غرق شدن در توصیفاتت بود و لحظه ای آرامش..
امیدوارم حال همه خونواده و عزیزانت روز به روز عالیتر و شادتر باشه دوست دوست داشتنی من
سیرترشی، اینقدر میخورم که حالم بدمیشه.
وی عاشق سیرترشی هست

این روزها گیردادم به خودم، به جای کارهای اصلی گیردادم به فرعی..
خسته ام و دوست دارم فقط طبیعت و گل و گیاه باشه و من تنها باشم..
ماساژ دلم میخواد و خاموشی دکمه مغز
کاش میشد گاهی مغز دراورد گذاشت تو یخچال
در اوج خواب تا صبح بیدارم و هجوم افکار و افکار و افکار..
نه فیلم و نه کتاب صوتی و...پاسخگو نیست. تنها چیز اثرگذار، اوج خوندن پرنده هاست که مثل لالایی و صدای شُرشُر آب دور جنین، دو سه ساعتی میخوابونه و خواب میبینه. راستی جنین خواب میبینه؟
اینوقتها خواب دیدن یک پروسه هراس انگیزه.چون توی خواب به چالش کشیده میشی..
روز هست و باید پاشی و به خورشید خانم لبخند میزنی و نمیدونی خوشحال باشی که فرصت دوباره هست یا ناراحت از اینکه سیرنزولی چطور صعودی کنی؟
فکر کنم جملات آخرت باعث این حجم نوشتن شد.یک پست شد.
فکر میکنم معجزه های بزرگ خدا برای من باید رنگ و عطر دیگه ای بگیره..برای مردم ایران..برای مردم دنیا..
خداروشکر که هستیم هنوز، یعنی همچنان خدابا ما کار دارد..

ممنون که خوندی تا اینجا، حواست خیلی زیاد به خودت باشه.

سلام به روی ماهت
دوست خوب و نازنین من
همین که میدونم منو میخونی برام یه دنیا کیف داره
اخیش... نوش جونت اون سیر ترشی ها...
گاهی آدم احتیاج به یه استراحت داره... گاهی انگار باید آروم بشینیم و دنیا را تماشا کنیم و انرژی ذخیره کنیم... به خودت فشار نیار و به صدای درونت گوش بده
فکر کنم میبینه... جنین و اون حس غوطه وری چه لذتی داره...
ممنون که اینقدر مهربانانه و سرصبر برام مینویسی
منم از خدا برای همه ی مردم جهان معجزه های زیبا و نزدیک آرزو میکنم
معجزه هایی که رنگ و نور و شور و شوق به زندگی همه بیاره
ممنون که همراهمی

ترانه چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 03:11 http://taraaaneh.blogsky.com

محبتهای به موقع و بجا حال دل آدمها رو گاهی خیلی خوب میکنه. گاهی خودمون هم نمیدوینم که با یک لبخند یا محبت کوچک چطور حال کسی رو خوب کردیم ولی اون هیچوقت این رو یادش نمیره.
اگر ناقل بود خودش نباید پیشنهاد اومدن میداد. کار خوبی کردی که کنسلش کردی

دقیقا محبت های به جا و به موقع خیلی خوبن
مطمئن نبود که ناقل هست یا نه... حدس میزد
ولی در نهایت هم اومد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد