روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

پایان پارت اول

سلام

روزتون زیبا


بله تایپ اون 628 غزل به پایان رسید

البته این قدم اول بود

هنوز با اون ویرایش نهایی درگیرم و هنوز راه حلی براش پیدا نکردم

فعلا تحویل بدم برای غلط گیری و ویرایش اولیه تا بعدا ببینیم چی میشه



امروز هم روزه هستم

گفتم سه تا روزه ای که در برنامه ام هست برای ماه رجب همین اول ماه بگیرم

از هفته بعدی با مادرجان تصمیم داریم یه خونه تکونی آروم و کوچولو را کلید بزنیم

باید به خانم تمیزکار هم زنگ بزنم و یه نوبت برای روزهای آخر اسفندماه بگیرم تا زحمت تمیزکردن راه پله ها و لابی و پارکینگ را بکشن...




دیشب که با آقای دکتر حرف میزدیم لابلای حرفامون در مورد بولت ژورنال هم حرف زدیم

صبح اومدم و یه سرچ کوچولویی کردم و یه سری عکس و شکل و ایده هم برای آقای دکتر فرستادم

ایشون سالهاست عادت دارن همه چیز را مرتب و منظم یادداشت میکنن

من عادت به یادداشتهای روزانه دارم که خیلی مرتب و منظم و منسجم نیستن

یادداشت میزارم برای مثلا یک هفته و خیلی هم مرتب و شیک وپیک نمینویسم ... بعد هم میره جز زباله ها

شاید امسال یه بولت ژورنال برای خودم درست کنم

البته دوستایی که قدیمی تر هستند میدونن که به زبان فارسی من یه سری دفاتر برنامه ریزی طراحی میکنم که مشتریهای ویژه خودش را داره و سالهاست که من این دفتر را هر سال، برای سال جدید تحصیلی ، برای مدارس و مدیران و مربیان آماده میکنم

و اتفاقا با سرچهای امروز یه سری یادداشت برای خودم نوشتم که به دفاتر برنامه ریزی ای که طراحی میکنم یه چیزایی اضافه کنم

شماها یادداشتهای دست نویس و برنامه ریزیهای اینچنینی را دوست دارید؟



خانم های همسایه از هوای خوب و آفتاب دلچسب استفاده کردند و یکساعتی هست در حالی که سبدهای چرخدار خریدشون کنارشون هست یه گوشه ای ایستادن و دارن حرف میزنن... اولش دوتا بودن و کم کم زیادتر شدند و الان 5 نفر هستند

خب اینم یه مدل معاشرت سالم هست...

همشون ماسک دارن ... خیلی هم که نزدیک هم نیستند... هوای آزاد هم هست...

هممون از این کرونا خسته شدیم ولی کاش یادمون نره که هنوز تمام نشده...

هنوز باید رعایت کنیم!!!!

این عزیزانی که بدون ماسک توی کوچه و خیابون راه میرن ، منطقشون چیه؟

اگه خودتون برای خودتون مهم نیستید، اگه عزیزان و نزدیکانتون براتون مهم نیستند، لطفا به فکر کادر درمانِ خسته باشید...

لطفا به فکر آدمهایی باشید که با بی احتیاطی های شما ، به خاطر یه خوش گذرونی شما ، ممکنه تا پای مرگ برن... متاسفانه حتی ممکنه بمیرن



پ ن 1: توی یه ساحل گرم استرالیایی ، یه جایی که بوی نمک و دریا همیشه توی هوا هست ، قاطی یه قصه شدم


پ ن 2: دوستم داره یه داستان دنباله دار مینویسه و هر روز یه مقداریش را میخونم

با اون میشینیم وسط یه خانواده ایرانی و گاهی باهاشون میخندم و گاهی باهاشون گریه میکنم

گاهی رومیزی های خوشگل و تمیز را پهن میکنیم روی میز و کنار هم میشینیم برای خوردن چای و میوه

گاهی هم عطر قورمه سبزی از لابلای کلمات به مشامم میرسه


پ ن 3: دارم کتاب خرده عادتها را دوباره مرور میکنم و یه یادداشتهایی برای خودم و آقای دکتر مینویسم

وسطهای یادداشتها یه پیشنهادهایی هم برای هردومون مینویسم...


پ ن 4: یکی از چله  هایی که برداشتم فردا تمام میشه

و من به اون چیزی که میخواستم رسیدم... آرامش...  از اون التهاب دور شدم و حالا ته دلم یه چراغی روشن شده


پ ن 5:بعضی آدمهای در ظاهر آرام و بی آزار ، در درونشون تلاطمی هست که وقتی متوجهش میشی حس میکنی گول خوردی...


نظرات 10 + ارسال نظر
امیر دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 11:42

با سلام
یاداشت ها را گاهی در سررسید می نویسند که این کار یک مزیت دارد و صد عیب مزیت ان این است که تاریخ نوشتن مشخص است و عیب ان است که با پایان سال باید از سر رسید دیکه ای استفاده کنی اگر از دفتری زیبا با تعداد برگ زیاد استفاده شود می توان برای چند سال از ان استفاده کرد ولی هنکام نوشتن ساعت و تاریخ بزنیم بعد از چند سال گنجینه زیبایی خواهد شد

سلام دوست خوبم
دفتر با تعداد برگ زیاد ، سنگین میشه و بعد از مدتی آدم را خسته میکنه
بولت ژورنال باید دفتر ساده است که نهایت برای یکسال استفاده میشه
تازه برای کسایی که زیادتر نیاز به یادداشت دارن حتی در بازه های زمانی کوتاهتر...

مخمور دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 11:54 http://mastoori.blogfa.com

این آرامش مهمان همیشگی دلت باشد
آمین

الهی آمین یا رب العالمین

بلاگر دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 12:09

از نظر سازمان بهداشت جهانی وقتی تا 2 متر فاصله رعایت بشه ، در خیابان یا موقع پیاده روی ، نیازی به ماسک نیست.
حتی جدیدا میگن احتمال بسیار کمی داره که از طریق سطوح آلوده منتقل بشه.
بیشترین روش انتقال تنفسی ، مکالمه رودررو و ارتباط از نزدیک هستش.

البته این حرف برای مکانهای خلوت کاملا درسته
ولی آدمهایی که ما توی کوچه خیابون و نزدیک مراکز خرید و ... میبینیم فاصله دو متری را رعایت نمیکنن
منم در مورد سطوح خوندم و شنیدم

فـــاختـــه دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 13:26

و تیلو بودن را هم آرزوست


ممنون از حال خوبی که بهم میدی

رسیدن دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 13:59

من بولت ژورنال خیلی دوس دارم اما نمیدونم چرا تا حالا خریدش رو جدی نکردم . معمولا هر شب برنامه فردا رو تو ذهنم اوکی میکنم اما نوشته اونم تو یه دفتر زیبا یه چیز دیگه ست .

واقعا نمیدونم این آدم های بی ماسک چه توجیهی دارن آیا میخوان بگن من از کرونا نمیترسم . بدون اینکه به دیگران توجه کنن . انگار خدایی نکرده باید از خود خونه هاشون و عزیزانشون گرفتار بشن تا باور کنن شوخی نیس و اینقدر ادعای شجاعت و قلدری با کرونا نکنن

قبول باشه عزیزم.

لازم نیست چیز خاصی بخری
یه دفتر ساده
اگه دوست داشته باشی دفترهایی که به جای خط نقطه چین دارن قشنگترن
بقیه اش دست خودت هست
چند تا ماژیک هایلایت و چند رنگ خودکار
شما هم که در هنر کم نداری

پیشاگ دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 14:53

تقریبا همه دیگه ماسک میزنن الانم که اعلام شده 2 تا ماسک بزنید رو هم . اولی از این یه بار مصرفی دومی باید پارچه ای باشه چون دوتا یه بار مصرف روهم منافذ هم رو پوشش نمیدن و فایده ای نداره ( منم شنیدم فقط)
خودمم دوتا ماسک میزنم
به اونایی که نمیزنن کاری ندارم حتما حتما مشکلی دارن
تو هم اعصابتو خورد نکن تیلو جان
طفلی خانمای همسایه

من آدمهای بدون ماسک میبینم و دست خودم نیست حرص میخورم
بله منم در مورد استفاده از دو ماسک در مکانهای شلوغ شنیدم
خانم های همسایه یا فاصله ایستاده بودن و برای همین مجبور بودن بلند بلند حرف بزنن
همین جلب توجه کرد که دیدمشون و نوشتم براتون

نل دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 17:52

سلام خوشگل بانو

یک سری پیشنهادات اینقدر قشنگن که آدم وسوسه میشه.
مثل همین سفرها!
تور به کیش، ۴ روز و ۵ شب، یک‌میلیون و صد و پنجاه! تخفیف خورده و شده ۸۵۰! فول امکانات!
ببین خب یکی از دوستهام اصرار داشت که بریم و من قبول نکردم کلی بشدت وسوسه کننده بود و رفته بود و چقدر عکس و فیلم فرستاد و راضی بود
من که میگم سلامتی اولین رکن هست، ولی وقتی اینها هم میبینم میگم:خب ملت حق دارن وسوسه بشن و برن! تو کی میتونی با زیر ۲تومن بری کیش اینقدر لاکچری

سلام نل عزیزم
چقدر خوشحالم که هنوز به من سر میزنی
شما وسوسه نشو
این وسوسه ممکنه به قیمت جونمون تمام بشه

سعید دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 18:34 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموجان
خوبی؟
بهت تبریک میگم به خاطر تایپ غزل ها
این بولت ژورنال که میگی چی هست؟
من کارامو رو یه برگه باطله یادداشت میکنم و میچسبونم گوشه میزم
هر کاری که انجامش تموم میشه روش خط میزنم و روزی که همه ی اون کارها تموم بشه با یه احساس فاتحانه برگه رو میکنم و میندازم تو سطل زباله

سلام پسرعموجان
متشکرم
شما خوبین
منم همین مدلی یادداشت میکنم
ولی بدم نمیاد تست کنم این بولت ژورنالهای رنگی رنگی را

مامان فرشته ها دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 21:01

از نوشته هات لذت میبرم اقا یه درخ‌واست نابه جااگ شد از گلدونها و‌باغچه واسمون عکس بزار

اصلا و ابدا درخواست نابه جایی نیست
یادمه پارسال هم این کار را کردم و امسال هم حتما اینکارو میکنم
بزارید یه کمی به بهار نزدیک تر بشیم و گلدونها سرسبز و خواستنی بشن ... چشم

نل سه‌شنبه 28 بهمن 1399 ساعت 17:02

سلام
مگه میشه به شما سرنزد؟تک ستاره بلاگ

یک طومار نوشته بودم و یک پنجمش رسیده
فکر کنم گفته:چقدر حرف زدی..ول کن.بقیه حوصله ندارن بخونن. خودم حذف میکنم

سلام به روی ماهت
ای جان
سپاسگزارم که اینهمه بهم محبت داری
عه
چقدر حیف
یکی به بلاگ اسکای بگه طومار منو پس بده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد