روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

خراب چشم سیاه و رخ چو ماه تو ام

سلام

روزتون خوش


هوای اصفهان یه طور دلپذیری شده

حیف که بارون نمیاد

اگه یه بارون حسابی میومد و همه جا را میشست دقیقا میتونستم بگم بهار داره از گوشه کنار زمستون سرک میکشه ...

اسفند را به چشم یه فصل جدا بهش نگاه کنید

کلی کیف و کلی حال خوب توی خودش داره که برای خودش یه دنیای جداگانه ست

هرچند اینطوری که داریم پیش میریم بعید میدونم امسال هم از عید و حال و هوای خرید و عیدبازی خبری باشه ...

من اون جنب و جوش و حس و حال اسفندی را همیشه خیلی دوست داشته و دارم

اون حس و حال پر از انرژی را



امروز آقای دکتر به خاطر انجام یه کاری باید یه سفر یک روزه برن به یکی از شهرهای اطراف

قبلا شاید هفته ای دو بار از این سفرها توی برنامه کاریشون بود

اما از اول شروع کرونا کلا این سفرها کنسل شده بود...

الان دلم پر از نگرانی های رنگاوارنگ هست که سعی میکنم هیچکدومشون را به ایشون منتقل نکنم

و فقط صبح تماس گرفتم که یه وقت خواب نمونن...

این ویروس چه به سر ما آورد

کلی از روزمره هامون شکل عوض کردن

حتی گاهی به این فکر میکنم که شاید مدتها نتونیم به سادگی از این ماسکها جدا بشیم...

وقتی میخوایم از خونه بریم بیرون اول چک میکنم که حتما ماسک و دستکش و ژل ضدعفونی همراهم باشه...

قبلا تنها دغدغه ام کارت بانکی و گواهینامه م بود...

چه ساده همه چیز تغییر شکل و رنگ میدن...


لیستم را هر روز تکمیل میکنم و گاهی هم یه کارهایی را ازش خط میزنم

یه چیزای ریزی مینویسم و خودم لبخند میزنم

این لیست نوشتن را از مامان یاد گرفتم... برای خودشون ریز ریز لیست مینویسن... بعد هم جلوی نوشته هاشون نتیجه را یادداشت میکنن

گاهی شبها بعد از اینکه آشپزخونه را مرتب میکنن همونجا میشینن پشت میز و خودکار و دفترچه شون را میارن و شروع میکنن به نوشتن... کلی چیز میز هم روی تقویمشون یادداشت میکنن...  دور بعضی روزها را خط میکشن و یه چیزایی کنارش مینویسن... روی بعضی از روزها را هم خط میزنن... حتی برای بعضی از روزها شماره میزارن و ....

چقدر مامانا موجودات دوست داشتنی ای هستند... حواسشون به همه چیز هست ...




پ ن 1: خواهر جان یه خوابی دیده و بعد توی خواب از دست من حرص خورده

کله سحر به من پیغام داده و کلی چیز بهم گفته که چرا توی خواب حرصش دادم

یعنی اینقدر سر صبحی خندیدم که نگو و نپرس

خواهر من شما خواب دیدی به من چه


پ ن 2: برای دوستم دعا کنید



نظرات 9 + ارسال نظر
رسیدن یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 09:58


دعاگو هستم عزیزم
خدا مادر جان رو هم براتون سالم و شاد حفظ کنه
سایه شون مستدام


عزیزدلمی شما

خانمـــی یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 10:46 http://dar-masire-zendegi.blogfa.com/

انشاالله بهترین ها برای دوستت اتفاق بیفته
به به چه مامان با برنامه ای پس تیلوی ما به مامانش نرفته ...
آرررره اینجام هوا بهاریه یه بارون کم داره فقط
رااااستی دستت درد نکنه برای تقویم تیلوی خوش سلیقه من

انشاله که بهترین ها برای همه در راه باشه
عه ... حس کردی خیلی بی برنامه هستم؟؟؟؟
قابل شما را نداشت بانو

بلاگر یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 11:24

معلومه در طول روز حرصشون میدی ، اونا هم شبا تو خواب میبیننتون ! تیلوی عزیز اقلا بذار شبا راحت بخوابن ! (لبخند)


آخه من کجا هستم و اونا کجا... چطوری حرصشون بدم

فندوقی یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 11:27


قربون مهربونیات

پیشاگ یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 13:54

تیلو جونم اول از همه مرسییییییی برای تقویم
پارسال اونو پرینت گرفتم و به خانم دکتر دادم امسال هم با اجازت هر دومون پرینیت میگیریم ازش
خیلیی خیلی زحمت کشیدی
لیست نوشتن فقط اونجاش که کارای انجام شده رو خط میزنی ای کیففففف میده ها
خدا مادر جان رو برات حفظ کنه و تنشون سلامت باشه

ای جان
چی بهتر از این که بدانم تقویمی که من درست کردم یکسال همراه شماست


راست میگی خیلی خط زدن لیست کیف داره
خداوند همه مادرها را حفظ کنه

پریناز یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 14:01

همه اینا که شما میگی درست، ولی غیبت آقای دکتر از حد مجاز و توجیه گذشته و تنها راهش اینه با مامانشون بیان (دوران مدرسه یادش بخیر) . البته این با مامان اومدن ایهام داره . منظورمو که میفهمی


بهشون میگم حتما

مریم یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 19:31 http://navaney.blogfa.com

حالا نمیشد همون تو خواب باهات دعوا میکرد
خدا مراقب مادرتون و قلب مهربون شون باشه

ازش میپرسم...راست گفتی چرا دعواهاش را همونجا نکرد

میترا یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 19:56

وای اسفند و اردیبهشت جز فصل های سال نیستن ادم حض یاحظ میکنه محشرن:


اصلا اونا یه فصل جداگانه هستند

خانمـــی دوشنبه 13 بهمن 1399 ساعت 10:05 http://dar-masire-zendegi.blogfa.com/

ای وای اشتباه تایپی بود ... خیر سرم تایپم خوبه ، خدا بخیر بگذرونه تایپای محل کارمو


فدای سرت پیش میاد
برای هممون پیش میاد یه وقتایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد