روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

باران

سلام

صدای تیلو را از اصفهان پر از باران میشنوید

خیلی وقت بود که همچین بارونی ندیده بودم

دور و بر اصفهان بارون و برف میاد، پاییز امسال همینجا هم چندتا بارون آمد، ولی این حجم باران....

نشستم توی دفتر، انگار نشستم کنار رودخانه... با سرعت و حجم زیاد داره آب از کوچه عبور میکنه

با خودم فکر میکنم توی این روز بارونی اومدی اینجا چه کار کنی؟؟؟؟


دیروز هم از کار و کاسبی خبری نبود

تا ظهر موندم و هی راه رفتم و دستمال کشیدم و به اینور و اونور دفتر سرک کشیدم

ظهر رفتم سمت خونه

توی راه ماست و شیر و کشک و لیموترش خریدم

از اون لیموترش درشتها که بوی بهشت میدن



پ ن۱: دلم یه چتر میخواد و آقای دکتر

و راه رفتن تا ته بارون

توی پرانتز بگم که آقای دکتر اصلا اهل و پایه همچین کارهایی نیستند...


پ ن۲: گرمای بخاری و رخوت یک روز بارونی

کتابم را با خودم آوردم هیچی کار ندارم


پ ن۳: کاپشن دیروزیم خیلی گرم نبود

امروز یک کاپشن از اون گرم و نرمها پوشیدم و چکمه های نو را هم...


پ ن۴: مهربونی یادتون نره

نظرات 13 + ارسال نظر
باربد یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 08:58 http://Barbod.blogsky.com

حال زاینده‌رود چطوره.؟ پرآب شده.؟

چند وقتی میشه ندیدمش
اما آخرین بار که آب را بسته بودند و خشککککککککککککککک

الی یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 10:54 https://elimehr.blogsky.com/

آخ بارون و چتر و یااااااار
امیدوارم دکتر زودتر بیاد و یه عاشقانه گرم برامون بنویسی
اینجام بارونیه رابطه من و بارون هم که میدونی؟؟ عاشقانه هست ولی خودمون دوتایی من و بارون


آخ آخ الی من حتی به اینکه الان یه دوست هم بیاد باهاش چتر دست بگیرم و برم بیرون راضی هستم ... ولی نه دوستی هست .... نه چتری.. و نه دیگه بارونی ....

بلاگر یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 11:10

احتمالا با این اوضاع کاری که تشریح کردید ، اون کشک را برای سابیدن نگرفتی؟ (لبخند)

کشکای بیرون سابیده و آماده ست ... باید یه فکر دیگه ای بکنم

من یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 11:53 http://me2020.blogsky.com

بارون یه طرف پیاده روی زیر بارون یه طرف
من عاشق اصفهانم و از همه بیشتر لهجه شیرینشون

پس تجربه قدم زدن زیر بارون در کنار یار را دارید
عه.. پس باید پستهای صوتی بزارم

رسیدن یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 12:58

وای آقای دکتتتتتررررر

بهامین یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 13:15

بارون امروز خیلی دلبر بود
من اززترس سرماخوردگی و مامان نرفتم قدم بزنم
اما بارون امروز جون میداد یه مسیر طولانی قدم بزنی اونم بدون چترررر

دیگه هوا زمستونی شده
بدون چتر قدم زدن باعث میشه مریض بشی عزیزدلم

پریناز یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 13:33

فکر میکنم دیگه وقتشه به دکتر اولتیماتوم بدی .. یعنی که چی .. کرونا هیچ سنگم بباره باید یه وقت دیداری بزارن برای تو .. داره حیف میشه اینهمه حس و عشق و دل دل و ... وای چه دکتر بی رحمی . اون تشکری که گفتم و پس میگیرم ازشون
به خدا راست میگم ..مگه آدم چند بار دنیا میاد ..انتظار بد دردیه ..مثل موریانه گرسنه میمونه روی چوب

عزیزدلم تو این وضعیت بیماری و منع آمدوشد اصلا راضی نیستم که اذیت بشن
الان در حال انتظار و شمردن روزها نیستم که بهم سخت بگذره، برعکس آروم آروم با دلتنگیها کنار میام و سعی میکنم منطقی باشم

رابعه یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 15:00

سلام تیلو جان اینجام بارونه جای همه ی دوستان خالی امروز اداره نبودم یه آش رشته مخصوص کرمانی پختم بعد از مدتها .این طبیعیه تیلوی عزیز چون یه مدت درب محل کار بسته بوده الان مشتری نباشه ان شاالله کم کم چرخ کار هم بر وفق مراد .

سلام به روی ماهت
به به
نوش جانتون بشه آش خوشمزه
الهی آمین

پیشاگ یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 15:24

تیلو اتفاقا منم چن روزه هی دیدم سرمون شلوغه خسته میشم سرکار حقیقتا
بعد تعطیلیم که در پیش نداریم و اینکه خوب وسط ماهیم و حقوقیم در کار نیست
برای اینکه خوشحال بشم و انگیزه داشته باشم
یه جفت کفش نو پوشیدم
ذوق زده گانم
چکمه نو تو هم مبارکت عزیزم

هورا
کفشای نو مبارک
انشاله باهاش جاهای خیلی خوب و خاطره انگیز بری

ترانه یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 16:30

کاپشن گرم ونرم و سرما و بارون پشت پنجره.. چی بهتر از چای داغ و یک کتاب خوب که آدم رو بلند کنه بلره به یک جای خیلی دور ، بون ترس و نگرانی و بیماری؟

دقیقا

سعید یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 16:45 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی گل
خوش به حالت وقتی خیابون اینجوریه دیگه زاینده رود خیلی پر آبه
این روزا اگه وقت اضافه داری به نظر من دفتر رو تمیز کاری کن
عاشقانه هاتون پایدار

سلام پسرعموی عزیز
زاینده رود بسته س
سعی میکنم بخصوص که یه مدت نبودم و نیاز داره

سارا یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 18:46 Http://15azar59.blogsky.com

یعنی ماشالا به بارون امروز انگار همه شهرها بارش خوبی داشتن امروز الحمدلله

بله الحمدلله
فقط دلواپس و ناراحت شهرهای جنوبیم که دچار سیل شدند

رهآ یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 21:36 http://Ra-ha.blog.ir

یاد این افتادم؛
باران باشد و تو باشی و یک خیابان بی انتها به دنیا می گویم خداحافظ

چه زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد