روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

صدای تیلوتیلو را از دفتر کارش میشنوید...

سلام دوستای خوبم

خوب هستید؟

امیدوارم روز و هفته ی بینظیری پیش رو داشته باشید


دیشب پست ننوشتم و گفتم بزار صبح طبق معمول از دفتر بنویسم

اومدم سرکار

اول از همه در را که باز کردم جارو رو برداشتم و یه جاروی حسابی زدم

بعدش هم آبِ آبسردکن را خالی کردم توی پیاده رو و باهاش پیاده روی جلو دفتر را آبپاشی کردم

بعد تی کشیدم

یه گردگیری درست و حسابی

ولی نزدیک 45 روز غیبت ، باعث شده یه لایه گرد و غبار همه جا را بپوشونه

باید یه مدتی بگذره که کامل این گرد و غبار از بین بره

اگه سالهای پیش بود الان بخاریم روشن بود و بساط دمنوش کنارش برپا

اما الان بخاری را هنوز روشن نکردم

تقریبا صبح زود اومدم و برای همین کوچه خیلی خلوت بود

اما با سوپری روبرو که اصولا اصلا و ابدا با هم سلام و علیک نداریم یه سلام و علیک صبحگاهی انجام دادم و اومدم داخل

پشت سرم یکی از همسایه ها اومد و با ذوق گفت چقدر خوب که اومدید ، فکر کردم برای همیشه بستید و رفتید....

با یه لبخند بزرگ که پشت ماسک پنهان بود باهاش حال و احوال کردم و رفت

بعد یکی یکی هرکدوم از همسایه ها عبور کردند اومدند و بهم یه سرکوچولو زدند

البته من طبق پروتکل های بهداشتی جلوی در را بستم و با همه از پشت شیشه و پلاستیک حرف میزنم و ماسکم را هم زدم

من شعار ندادم از همون اوایل اسفندپارسال که قصه ی کرونا شروع شد اول به خاطر خودم و خانواده ام و بعد کادر درمان که واقعا دارن زحمت میکشن ، سعی کردم رعایت کنم و تا جایی که تونستم قرنطینه و خانه نشینی را رعایت کردم

بهرحال الان هم دیگه بیشتر از این نمیشد دفتر را تعطیل نگه دارم

ساعات کم میام

و معلوم نیست تا کی... شاید خیلی زود دوباره برم داخل قرنطینه

بستگی به وضعیت پیش رو داره ...

بهر حال این رعایت کردنها به نفع خودمون ... خانواده مون و یک وظیفه اجتماعی هست...

خیلی ها نمیتونن تعطیل کنند...شوخی نیست خرج زندگی

خیلی ها شغلشون طوری نیست که دست خودشون باشه تعطیلی ها

ولی من که میتونم باید رعایت کنم

هر یک نفر که رعایت کنه شاید اندازه چند دقیقه به کادر درمان استراحت داده بشه ....





پ ن 1: شهرداری توی باغچه ی روبروی دفترم یک درخت کاج تازه و کوچولو کاشته


پ ن 2: همیشه بازیافتی هامون را تحویل این آقای بازیافتی که میاد توی کوچه میدادم

این مدت که نبودم یه مرکز بازیافت پیدا کردم که مسئولش یه خانم جوان بود

از این به بعد همه بازیافتی ها را تحویل اون خانم میدم


پ ن 3: دیشب برای اومدن یا نیومدن با آقای دکتر مشورت کردم

چقدر خوبه کسی کنار آدم باشه که حرفای دل آدم را درست متوجه بشه ...


پ ن 4: اونقدر تو قرنطینه موندیم که همه چیز یه شکل و حال تازه پیدا کرده

مامان مغزبادوم نیاز به خرید اساسی برای مایحتاج خونشون داشته

بابای مغزبادوم امروز مرخصی گرفته

مغزبادوم را از صبح میارن خونه ما پیش مامان جان

خودشون برن خرید ... برگردن خونشون همه چیز را ضدعفونی کنند .... بعد بیان دنبال مغزبادوم

قبلا بچه ها را میزاشتیم توی سبدهای چرخدار خرید و حسابی دور فروشگاه دور میزدیم

نظرات 11 + ارسال نظر
در بازوان شنبه 15 آذر 1399 ساعت 10:04

سلام تیلو جانم.
خداقوت روز خوبی داشته باشی.


سلام عزیزم

رسیدن شنبه 15 آذر 1399 ساعت 10:58

سلام عزیزم خوبی
سالم و تندرست باشید . آره آدم چقدر میتونه کاررنکنه . درآمد آدم همینجوری به هواست چه برسه به اینکه کار هم نکنه . فقط کاش دیگه تموم بشه واقعا داغون شدیم

سلام عزیزدلم
انشاله که این بیماری بره و همه شاد و سلامت باشن
دقیقا ... چاره ای نیست
فعلا داریم میسازیم با این اوضاع

طیبه شنبه 15 آذر 1399 ساعت 12:30 http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام تیلوی هنرمند
روز و هفته ی خوبی داشته باشی

سلام عزیزدلم
به همچنین

بلاگر شنبه 15 آذر 1399 ساعت 13:31

میگم با خواندن عنوان نوشته شما به فکر یه پیشنهاد براتون افتادم ،یه رادیو افتتاح کن ، میتونی اولش بگی اینجا اصفهون هست ، رادیو تیلو !(با همون لهجه شیرین)
فکر کن چقدر خوب میشه ، بجای اینکه اینهمه تایپ کنی ، میکروفون را روشن میکنی و میری رو Air ، میتونی از صبح برنامه های مختلف بافتن بافتنی و کوسن و چهل تیکه داشته باشی ، بعد با من مصاحبه کنی و سعی کنی سر از کارم در بیاری ! و همینطور به بقیه همنشین های پنهان و نهان نور معرفت (کنجکاوی) بتابانی.
برنامه کودک بذاری و بصورت زنده با فسقلیا اجرا کنی ، از همون آقای سوپری جلوی محل کارتم که دلتون برای هم تنگ شده بود ! آگهی فروش اقلام و تحویل در محل بگیری و هزینه های رادیو تامین بشه .
شاید منم آگهی برای وبلاگم بهت دادم ، با این عنوان : زندگی را از من یاد بگیرید ، فقط من بلدم بهتون بگم چکار کنید و نکنید ، گولِ بقیه را نخورید، من خوبم ، من بهترینم و ... ، بعد آدرس وبلاگم را بدی !
بعد میتونی برنامه کشاورزی و نحوه تولید و تکثیر انواع گیاه و گل و پخش کنی بصورت زنده از باغچه ای که دارید !
میتونی برنامه بهداشت و سلامت بذاری و ما رو کلا آبکشی کنی و بکنیمون تو ظرفِ وایتکس تا کروناهامون بهمراه خودمون با هم رحلت کنیم ، با اون شستن ها و ضدعفونی کردنهات ، خواهرتون که دست خودتون را هم از پشت بسته ، هر بار میرن خرید و برمیگردن ، خونه رو سمپاشی میکنند !
بعد ساعت 2 بعد از ظهر هم برنامه موزیک ملایم بدون کلام بذاری حدود 6-5 ساعت کافیه؟ که از خوابِ عزیزت هم جا نمونی !
البته پیشنهاد نمیکنم برنامه آخر شب و مصاحبه با آقای دکتر را را روی Air ببری! (خودتون میدونید البته !)

به نظرم کانال تلویزیونی بهتره
رادیو دست و پای آدم بسته ست
صدا و تصویر راحت تره

من شنبه 15 آذر 1399 ساعت 13:35 http://me2020.blogsky.com

چقدر کار کردن بعد از تایم طولانی میچسبه به آدم،دقیقا حق با شماست نمیشه ریسک کرد
ان شالله هر چه زودتر این روزا هم تمومشن

البته ناگفته نماند که فعلا کار چندانی هم نیست
تازه بعد از اینهمه تعطیلی....

سارا شنبه 15 آذر 1399 ساعت 16:01 Http://15azar59.blogsky.com

تیلو مگه اصفهان قرمز نیست؟؟ میتونید باز کنید؟؟

اصفهان نارنجی هست
بله اجازه دادن
یه چند روزی برم در حدی که ملت خیال نکنند اینا کلا از اینجا رفتند... کلی سال برای این شغل زحمت کشیدم
بعد دوباره اگه لازم بود میرم تو قرنطینه

ازاده شنبه 15 آذر 1399 ساعت 22:38

خداروشکر که برگشتی و این یعنی پست های بیشتر
موفق باشی

ممنون نازنینم

ترانه یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 02:56 http://taraaaneh.blogsky.com

خسته نباشی تیلو جان. خوبه که به فکر سلامتی خودت ودیگران هستی. این روزها هم میگذرن بالاخره..

ممنون ترانه نازنینم
انشاله با سلامتی بگذرن

بهامین یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 07:29

سلام تیلو جان
خوبی
دلتنگتم
الهی همیشه خوب باشی عزیزم

سلام عزیزدلم
چله نشینی تمام شد؟
خوش آمدی
قدم برچشم تیلو گذاشتی عزیزدلم

بهامین یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 13:17

نه چون آزمونم به تعویق افتاد و برنامه چهل روزه من کلا تغییر کرد
اینقدرردلتنگ بودم که نشد نیام وب

خوش آمدی
اصلا این دوری کردن از وب را از چله نشینیهات حذف کن
ما هم دلمون برات تنگ میشه

پیشاگ یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 15:28

خسته نباشییی بانو البته با تاخیر
جدی به اینکه ممکنه با این قرنطینه وتعطیلیا کسی فک کنه مثلا صاحب مغازه کلا از اینجا رفته فک نکرده بودم ممکنه حتی مشتریاشو طرف از دست بده

خب بله
یکی از مشکلات همین هست
و البته مشکلات شغلهای آزاد این روزها بیشتر از این حرفهاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد