روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

عصر پنجشنبه پاییزی

سلام

روزتون شاد

ببخشید که باز غیبت داشتم

گاهی اونقدر زمان کم دارم که باورش برای خودمم سخته

امسال پاییز خیلی پررنگ و سریع حضور پیدا کرده یا من اینقدر ملموس دارم حسش میکنم؟

الان یه عصر پنجشنبه پاییزی هست که پر از حرفم

اما ...


اول اینکه بگم تست همسر خواهرجان مثبت بوده و دیگه جای شک نیست که همشون کرونا دارن

بیحالن و از همه بیشتر دلم برای کوچولوها میسوزه

کاری جز اینکه از دور بهش پیام بدم و توصیه کنم از دستم برنمیاد

میدونم وقتی آدم مریضه خیلی وقتا از این پیامها و تماسها کلافه میشه اما چاره ای نیست


یکی از دوستای نزدیکم هم کرونا گرفته .. البته خدا را شکر حالش بد نیست

و اون کلی بهم پیام به درد بخور داد که منم فرستادم برای خواهرجان


یکی دیگه از دوستای نزدیکم یه درگیری عاطفی داشت که نمیدونم چی میشه در موردش گفت

غصه ش را نخوردم اما خیلی خیلی براش دعا کردم

میدونم که بهترینها در انتظارشه چون خودش بهترینه...


للی داره آماده میشه برای ازدواج

دیشب یه جلسه خانوادگی با خانواده آقای خواستگار داشتند که حرفای مهریه و اینا زده بشه

فردا هم توی خونشون یه مراسم کوچولو دارن ...

ازم خواست شرکت کنم

اما هم مراسم خیلی خانوادگی و کوچولو بود و هم من واقعا از همه جمع ها پرهیز میکنم

سعی میکنم فردا صبح برم یه سر بهش بزنم ... توی کوچه ... با ماسک ... با رعایت فاصله ...


دایره ابتلا داره تنگ و تنگ تر میشه

و من نگران پدر هستم

گویا قراره اصفهان باز دچار تعطیلی اجباری بشه ... بهتر... شاید یه کمی این آمار کم بشه

این چند روز با بیش از 20 مورد کسانی که مبتلا بودن روبرو شدم

در حدی زیاد شده آمار که وحشتناکه


یه بدهی کوچولو داشتم ... از اون بدهی ها که به کسی بدهکار نیستی انگار به خودت بدهکاری

پارسال میتونستم پرداخت کنم و اهمال کردم ...

امسال دقیقا 4 برابر شده ...

حالا پرداختش برام سخت تره ...

امروز یک چهارمش را پرداخت کردم ... پولی که اگه پارسال داده بودم کلش تمام میشد...

کل پولی که توی این یکماه کار فشرده جمع کرده بودم دادم رفت ... بازم شکر...

از الان دیگه کم کم میرم جلو و تا تمام نشه ولش نمیکنم

توی راه که داشتم بر میگشتم یه نگاهی به موجودیم انداختم

کلا 400 هزارتومن برام مونده بود... چند قدمی لباس فروشی بچه گانه بودم

هفته بعدی روز کودک را داخل تقویم داریم ... یک دست لباس صورتی خوشگل برای مغزبادوم خریدم

یک ماشین اسباب بازی خوشگل هم برای فندوق برداشتم

و حالا منم و 90 هزارتومن ...

تا رسیدم دفتر عین همون 310 هزارتومنی که مهربونی کرده بودم بهم برگشت...



پ ن خاص:

همین که لیست یادداشت های خریدهام برای خودم خیلی کوتاهه

همین که لیست یادداشت های خرید هدیه هام خیلی بالا و بلنده

همین که دنبال مناسبت میگردم که به اطرافیانم بگم به یادشونم - بگم دوستشون دارم ... حواسم بهشون هست

یعنی من در مسیر تحول قدم های خوبی دارم برمیدارم ...


نظرات 16 + ارسال نظر
لیلا پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 15:41

سلام عزیزم. متاسفم که خانواده خواهرت درگیر شدن. ما هم متاسفانه خانوادگی گرفتیم و در قرنطینه هستیم. الان متاسفانه درگیریها خانوادگی شده از بس که قدرت تهاجم ویروس بالا رفته. اگه درگیری ریوی نداشته باشن انشاالله به راحتی رد میکنن. نگران بچه ها نباشین اونا اونقدر راحت بیماری رو رد میکنن که اصلا متوجه نمیشن. هوای خواهر رو حسابی داشته باشین غذا های مقوی و سوپ و لیمو ترش و شیرین و نارنگی و آب هویج و ... بهشون برسونین. تا جایی که میتونن استراحت کنن تا انشاالله زود زود وضعیتشون بهتر بشه. شما هم ممکنه علایمتون بعدا ظاهر بشه فاصله لازم رو با پدر جان رعایت کنید. انشالله که به خیر و خوشی تموم بشه

سلام لیلای عزیزم
امیدوارم بهتر شده باشین
همه خانواده خوب باشین
ممنون از توصیه های خوبتون
انشاله بلا از همه عزیزان دور باشه

رسیدن پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 15:42

سلام عزیزم خیلی متاسفم برای بیماری . امیدوارم خیلی اذیت نشن و زود خوب بشن . تو سلطان هدیه دادنی واقعا کیف میکنم همیشه گفتم و میگم . خدا رو شکر که پول رفته برگشت .
اینجا هم خیلی وضع خرابه . ما که هر روز به خودمون شک میکنیم که گرفتیم انگار . و همینش خیییلی بده .
واقعا خسته کننده شده کی تموم میشه ...

سلام نازنینم
الهی آمین
نه اینطوری ها هم نیست
ولی این کوچولوها نقطه های روشن زندگی منن .... دوست دارم همیشه شاد باشن و بخندن

یه بنده خدا پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 15:46 http://old javoon.blogsky.com

عرض سلام و ادب
سه هفته قبل یهو تب و لرز کردم،تبخال زدم و درنهایت حس بویایی رو از دست دادم..تست آنتی بادی منفی بود..تست کرونا..همون که گوش پاک کن تو حلق و دماغ میکنن..اونم منفی بود..اما پزشک خانواده اصرار به کرونا داشت...بالاجبار دوهفته قرنطینه بهمراه مایعات فراوون و البته خود تجویزی آزیترومایسین بمدت شش روز..
من و خانم بچه ها و دوتا بچه ها همه گرفتیم..ترس داشت..درد داشت..ولی بیشتر استرس این بیماری کوفتی آدمو از پا میندازه..
قوی باشید..استرس بخودتون راه ندید..و تا میتونید سر و کله رو بخور بدید..
پی نوشت


هنوز پنجاه درصد بویایی من کار نمیکنه...

سلام به شما بنده ی خوب خدا
وای
چه سخت
و چقدر سخت تر اون وحشتی هست که حاکم میشه
اره میدونم یه مدتی طول میکشه تا برگرده
مرسی از اطلاعاتتون

نسترن پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 15:51

من فکر می کردم اعداد حساب شما خیلی گنده باشه که هدیه های بی مقدمه تون انقدر زیاده

عه
نه
منم یکی مثل همه شماهام
یه دختر با درآمد خیلی خیلی معمولی که با سعی و تلاش کار داره پول در میاره
اتفاقا این روزها هم به سختی پول در میاره

جنوبی پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 16:29

چقدر حس خوب در یک پست جمع شده.
فقط میشه گفت:
تو نیکی می‌کن و در دجله انداز

واقعا اینطوری بود؟
ممنونم

صحرا پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 17:30 http://Sahra95.blogsky.com

سلام گندم جان. بچه ها معمولا شانس ابتلاشون خیلی پایینه خصوصا مغز بادوم. خونه ی ما همه که همه درگیر بودند و عملا قرنطینه امکان پذیر نبود، آبجی کوچیکه ی من هیچ علامتی نشون نداد تو اون یه ماه، یه ماه و نیمی که نوبتی همه دوره شونو طی کردند. واسه نوزادها هم‌ توصیه میشه مادرهای مشکوک یا مبتلا با رعایت نکاتی مثل ضدعفونی کردن دستها و پوشاندن دهان و بینی، همچنان به شیر دادن ادامه بدن چون فواید شیر مادر به خطر سرایت ویروس به بچه برتری داره و پمپ هم اگه استفاده میکنه آبجی خانوم که خوب راحتتره و تا حالا ثابت نشده که ویروس از طریق شیر مادر منتقل بشه. انشاالله که حال همه شون زودی خوب بشه. مراقب خودتون باشید

سلام نازنینم
مادر کوچولوی قشنگه توی راه ...
کوچولوهای اون خونه هر دو درگیر شدند هم فندوق و هم پسته
ولی مغزبادوم با رعایتها و دوریها فعلا شکر خدا خوبه و مشکلی نداشته
ممنون از اطلاعات خوبت
متشکرم

سعید پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 18:30 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو جان
برای خانواده ی خواهرجان آرزوی سلامتی دارم
همه ی پی نوشت هات نشونه ی مهربونیته

سلام پسرعموجان
متشکرم
بهم لطف داری مثل همیشه

نیلو۲ پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 19:18

سلام روز قشنگ پاییزیتون بخیر و تندرستی عزیزدل،
هر موقع فرصت کوتاهی بود اومدم فقط خوندم.
امید که خدا پدر و مادر عزیزتون، شما و مغز بادوم و فندوق و پسته خوشمزه و سایر عزیزانتون رو در پناه خودش حفظ کنه.
مواظب خودتون باشید.
شرایط بدی است هر علامتی باعث استرس میشه. تو این مدت مشکوک به کرونا شدم که خداروشکر نتیجه منفی بود اما دو روز تا نتیجه رو بگیریم شرایط بدی بود.
شوهر خواهر منم مثبت شد. سه هفته تو یه اتاق بود. خواهرم و پسرش شکر خدا مبتلا نشدند. فقط تا جایی که می تونید به خواهرتون با انجام خریداش،بردن غذا و ... کمک کنید ( ببرید از جلوی درب بدید برگردید) من فقط همین کار رو کردم چون فرد مبتلا باید بطور مداوم آب، دمنوش، ابمیوه، عصاره گوشت، غذا بخوره و این خیلی انرژی از خواهرتون با توجه به دو تا بچه میگیره.
مواظب خودتون باشید که ما فقط یه دونه خانم تیلوی عاشق داریم‌.

سلام به روی ماهت
ممنونم از اینکه وقت میزاری عزیزدلم
الهی آمین
راست میگی یه وحشت خیلی بد داره
متشکرم از توصیه های خوبتون
انشاله عزیزان شما هم همیشه سلامت و شاد باشن

پریناز پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 23:42

از دیشب کلی خوندمت و حض بردم از اقیانوس احساساتت . چقدر خوبه که یکی مثل تو هست که جزئی از روزمره های آدم میشی.
برات بگم از دلیل غیبتم که تابستان بدی داشتم و آخریشم که یه ماه پیش اتفاق افتاد گوشیمو دزد برد و چنان تجربه بدی بود برام که حس کسیو داشتم بهش تجاوز شده . از تو چه پنهان هنوز گوشی نخریدم و دارم با یه گوشی دکمه دار قدیمی اوقات میگذرانم . فقط گاهی از گوشی دیگران جهت اینترنت و باقی دنیای مجازی استفاده میکنم.
خلاصه کنم این ۹۹ عجیب سالیه ها ..عجیب و غریب ..به پایان خوشش البته امیدوارم
برای خودت و خانواده بویژه خواهر عزیز و نی نی های نازنینش سلامتی آرزو میکنم
تا بعد

پریناز عزیزم ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی
امیدوارم ارزشش را داشته باشه
انشاله که این بدی که گفتی همین قضایای مالی بوده باشه و خیلی زود بگذره و همه چیز عالی و رو به راه بشه
منم این حسی که از دزدی و تجاوز میگی دقیقا درک میکنم و تجربه کردم
بله امسال واقعا سال عجیبی بود
منم براتون بهترین ها را آرزو دارم

پریناز پنج‌شنبه 10 مهر 1399 ساعت 23:44

راستی عنوان نوشته امروزت همش آهنگ عصر پاییزی زنده یاد پاشاییو برام تداعی میکنه

ای جانم ... عزیزدلمی

taraaaneh جمعه 11 مهر 1399 ساعت 05:35 http://taraaaneh.blogsky.com

چه کار قشنگیه این هدیه خریدن. خسته شدیم معلوم نیست کی این وضعیت تموم میشه واقعا.

انشاله که خیلی زود تمام بشه
واقعا خسته شدیم

قلب من بدون نقاب جمعه 11 مهر 1399 ساعت 14:32

انشالله پولت پر برکت باشه
تیلو جان انشالله پدر نگرفته
چون این مدت خیلی نزدیک هم بودید اگر پدر گرفته بود همزمان با خواهرت علائم خودش رو نشون میداد
توکل به خدا
چیزی نیست نگران نباش

من برای پست قبل کامنت گذاشته بودم نرسیده؟

عزیزدلمی سپیده ی نازنینم
انشاله
نرسیدم کامنتها را تایید کنم
ببخشید
گاهی هم ترجیح میدم سرصبر تایید کنم که هزار بار بخونم و لذت ببرم

Soly جمعه 11 مهر 1399 ساعت 21:44

خدا سلامتی بده به خونواده خواهر عزیزتون.خداوند مهربون به همه مون رحم کنه.
راستش منم پنج شنبه کلی خرید کردم چون داشتم میرفتم خونه مامان برای پخت وپز شیره انگور یا همون دوشاب. تا خریدامو انجام دادم دیدم یه پیغام واریزی اومد.ان شالاه جیبت پر برکت و پرپول باشه همیشه.

الهی آمین
وای چه هیجان انگیز... چرا عکس این کارهای باحالتون را نمیزاری توی اینستا ؟
جیبت پر از پول و پولت با برکت

پیشاگ شنبه 12 مهر 1399 ساعت 09:27

امیدوارم حال خواهرت و خونوادش هر چه زودتر خوب بشه
متاسفانه داره هی نزدیک و نزدیکتر میشه بهمون
فک کنم نهایتا باید هممون بگیریم اینجور که بوش میاد
امیدوارم للی جان خوشبخت بشه
هدیه هایی هم که گرفتی مبارک اجیلی ها باشه
مراقب خودت باش عزیزم

ممنون عزیزدلم
اره این دایره داره تنگ و تنگ تر میشه
انشاله که مبتلا نشیم ... و اگه شدیم سبک و ساده بگذره
الهی آمین ...
متشکرم نازنینم

یک عدد مامان شنبه 12 مهر 1399 ساعت 09:34 http://Www.Kidcanser. Blogsky

امیدوارم خانواده ی خواهر زودتر سلامتی شون رو بدست بیارن... انصافا سخت هست هم بیمار باشی و هم بچه ی کوچیک داشته باشی... فکر کنم بهترین کمک توی این ایام این باشه که براشون غذای مقوی بپزین و ببرین که لااقل لازم نباشه اشپزی کنن
مراقب خودتون و پدر باشین

الهی آمین
ممنونم از دعای خوبتون
خدا را شکر حالشون بهتره و خودشون ترجیح دادن توی قرنطینه باشن و خودش و شوهرش آشپزی کنن....

نسترن سه‌شنبه 15 مهر 1399 ساعت 00:16

ان شاالله که پر از برکت باشه درآمدتون البته مال حلال همیشه برکت داره

انشاله زندگی همه پر از خیر و برکت باشه
بله ... همینطوره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد