روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

دقیقه های بی جون ...

سلام

روز تابستونیتون پر از رنگهای قشنگ

پر از خنکای نوشیدنی های خوش طعم

و پر از دلخوشی های دلگرم کننده

رسیدیم به فصل قشنگی که یک بشقاب میوه روی میز کار هزارتا تابلوی نقاشی را انجام میده

رنگهای تند و زیبای شلیل و آلو و گیلاس و آلبالو

مزه های ترش و شیرین و ملس

و میوه های آبداری که دلبری را خوب بلدند

بچه ها هوای اطرافیانتون را توی این روزها داشته باشید

این تابلوهای خوشگل و خوشمزه با این قیمتهای نجومیشون این روزها برای خیلی ها غیرقابل دسترس هستند




امروز با کلی تاخیر اومدم پست بنویسم

بالاخره تیلوتیلو هم آدمه و گاهی دچار سردرد و چشم درد و بی حالی و بی حسی میشه


دیروز از صبح شهرداری شروع کرد به بریدن آسفالت کوچه ی ما

یه ماشین بزرگ و پرسروصدا شروع کرد از روی نقشه آسفالتها را بریدن ، وسطای کارشون یهو لوله ی آب هم بریده شد و آب عین چشمه از وسط کوچه زد بیرون

اونا که به کارشون ادامه دادن

اما اون آقایی که ناظر این پروژه بود زنگ زد به اداره آب

یکساعتی که گذشت دیگه داشتم حرص میخوردم از این وضعیت

آب داشت با شدت زیاد هدر میرفت و کل کوچه و خیابان را گرفته بود...

دیدن به جای حرص خوردن بهتره که پاشم و تی را توی آب زلال چشمه ی وسط کوچه بشورم و یه تمیزکاری حسابی انجام بدم

این شد که اول جارو زدم و جارو را در چشمه حسابی شستم

بعدش هم تی را آوردم و توی چشمه پرفشار شستم و تی کشیدم

یکبار ... دوبار... سه بار... چهار بار... دفعه ششم بود که دیگه دیدم نا و نفس برام نمونده

تی را شستم و بیخیال تی کشیدن شدم دیگه ولی همه جا داشت حسابی برق میزد

یک ظرف بزرگ بردم و آب برداشتم و سنگها و پله ی جلوی در را هم حسابی شستم

چندتایی چهارپایه پلاستیکی داریم اونا را هم بردم دم در و شستم ...

حالا خوبه دقیقا سرظهر بود و کوچه خلوت

هرچند حتما همسایه ها حسابی بهم خندیدن

در همین حین بالاخره شرکت آبفای عزیز از راه رسید و چشمه ی آب وسط کوچمون کور شد... حیف...

هم منظره ی خوبی داشت

هم صدای خوبی

هم برای شستشو خیلی خوب بود

خیلی خسته شده بودم اما حس خوب تمیزی وادارم کرد یه گردگیری حسابی هم انجام بدم

در نهایت عصر سردرد اومد سراغم و البته یه چشم درد شدید

رفتم خونه و شام خوردم و مجبور به خوردن مسکن شدم

من خیلی در برابر خوردن مسکن مقاومت میکنم ... فکر کنم اینم از اون دسته کارهای بی خود باشه ... ولی اعتقادات خودم را دارم و تا جایی که ممکن باشه قرص و دارو مصرف نمیکنم

اما سردرد دیشب فرق داشت

به یک ساعت هم نکشید که سردردم خوب شد

بیحال بودم ولی بدحال نبودم

صبح که بیدار شدم دیدم بازم خیلی بیحالم و این تیلوتیلوی هرروزی نیست

رفتم دوش گرفتم و توی حمام متوجه شدم چشمم خیلی خیلی درد میکنه در حدی که صورتم را نمیتونستم بشورم...

اومدم بیرون و مامان جان وبابا جان معتقد بودن که امروز را بمونم خونه ، اما اینطوری خونه موندن بیشتر کسل میکنه من را ... این شد که یه مسکن دیگه خوردم و اومدم دفتر... اما نشستم گوشه کاناپه و یه شیر و عسل گرم خوردم و چشمام را بستم ... و خیلی طول کشید تا یه کمی حس بهتری پیدا کنم

اصلا کامپیوتر را روشن نکرده بودم تا اینکه یه کمی بهتر شدم و تصمیم گرفتم پست امروز را بنویسم و باز برم استراحت

با این وضعیت بحران کرونا احتمال داره هفته بعدی را به طور کلی تعطیل کنم

کارهایی که دستم هست را مرتب و منظم میکنم و آماده میشم برای یه قرنطینه ی یک هفته ای

ماسک زدن و دستکش داشتن خونه ولی هیچی مثل رعایت فاصله ها ما را از این بیماری دور نمیکنه...



پ ن 1: نسخه سردردی که آقای دکتر پیچید را دوست نداشتم

دیشب به محض اینکه گفتم سرم درد میکنه و مسکن خوردم ، گفتند : گوشی حالت را بدتر میکنه ، امشب برو زودتر بخواب تا خوابت کامل بشه

دلم میخواست چیزهای دیگه ای بشنوم

اما نسخه ی نه چندان دلچسب ، بهترین نسخه ی ممکن بود

تا چشمام را بستم بیهوش شدم...


پ ن 2: ارقام و اعداد نجومی شدن یا مغز ما کوچیک شده؟؟؟؟


پ ن 3: یه آهنگ شاد برای عزیزدلتون بفرستید

لازم نیست عاشقانه باشه ... لازم نیست مخاطب خیلی زیاد خاص باشه

همین که لبخند میاد رو لب کسی که دوستش دارید و پر از انرژی و حال خوب میشه کافیه

حالا میتونه این عزیز خواهرتون باشه ، دوستتون باشه ، همکارتون باشه ، عشقتون و ...

مهربونی کردن آسان هست


پ ن 4: توی بطری کوچولوی آب معدنی شربت درست کردم و دادم به آقای رفتگر که داشت کوچه را جارو میکرد


نظرات 81 + ارسال نظر
soly سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 12:30 http://www.soly61.blogsky.com

چقدر خوبه که تمیزکاری خوشحالت کرده ولی خب زیاد انرژی صرف کردی. خداروشکر که اقایی مثه اقای دکتر هستند و نگران میشن و جویای احوالت میشن.

من از تمیزکاری و تمیزبودن اطرافم انرژی میگیرم
ممنونم

امیر سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 12:38

با سلام
تا حالا ۶۶ بار سر زدن تا ببینم پست جدید هست یا نه ده دوازده روز گذشته را بررسی کرذم همه ساعت ۹ و ده بودند فقط دو تا ۱۱ و خورده ای بود .
وای به روزی که تیلو هم کم انرژی شود تو منبع انرژی هسای خودت را وا مده و مقاوم باش افرین دختر خوب
بهترین مسکن برای چشم استفاده از محلول شستشوی چشم است . و اگر در خانه نبود اب خنک تمیز را در کاسه ای بریز و در ان چند بار پلک بزن خیلی خوب است . استفاده از تفاله چای ولرم نیز خستگی چشم را بر طرف می کند . شما که رعایت می کنید اما اگر تو خانه باشید مطمئن تر است و مراقب بابا و مامان هم هستید
هر جا باشید پست تیلو تیلو را بزارید لطفا

سلام دوست خوبم
اخ اخ اخ
ببخشید
کار از این حرفا گذشته

بلاگر سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 13:06

یعنی این کاری که با آب لوله ترکیده کوچه کردی ، فقط از فکر و هوش مقتصد یه اصفهانی بر میاد و بس ! بهت تبریک میگم و یادم باشه چند تا ظرف تو پارکینگ آماده بذارم ، لوله یه جا ترکید برم پرشون کنم !
***
شامپوتو عوض نکردی؟ ممکنه یه جوش از داخل چشمت زده باشی یا گل مژه یا یه عفونت خفیف، بهترین کار شستشو با قطره استریل چشمیه
***
آقای دکتر شاید برای شما این نسخه را نپیچیدند ، شاید غیر مستقیم نسخه خودشون بوده برای اینکه زودتر بخوابند!(لبخند)
***
پ.ن.4 - امیدوارم آب بطری را از آب ترکیدگی لوله کوچه تهیه نکرده باشی !(لبخند)


بابا آب داشت هدر میرفت

هیچ کار جدیدی نکرده بودم و امان از این سردرد و چشم درد که چه بلایی سرم آورد

چه خوب درکشون کردی

نه نگران آب خوردن نباشید

مهتا سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 13:08

سلام خوبی
منم آگه بودم دقیقا مثل شما از آبی که داره هدر میره بهترین استفاده رو میگردم
حال ماهی ها چطوره خوبی؟
من حلزون هام در حال زادو ولدن اونقدر با حالن

سلام به روی ماهت
عه
خب پس یکی دیگه مثل خودمم پیدا شده
از حلزون میترسم انگار...

خانمـــی سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 14:05 http://harfhaye-dele-khanomi.mihanblog.com/

عزیزم خیلی جالب بود فکر کنم همه مغازه رو شستی با آب چشمه
انشاالله الان بهتر باشی منم خیلی کم مسکن میخورم و به نظرم چون کم میخوریم وقتی بخوریم زودتر اثر کنه
خوب باشی همیشه الهی

همه جا را برق انداختم
ممنونم

امیر سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 14:36

با سلام
مهربانی با کمترین هزینه نیز بدست می اید یک لبخند دوستانه چقدر هزینه دارد؟ این روزها خیلی از افراد نیازمند هستند که توان خرید بدیهی ترین نیازهای زندگی را ندارند بیاییم روزی حداقل سه چهار هزاررتومان در جایی بزاریم و یکی دو ماه بعد به نیازمندی که دسترسی پیدا کردیم بدهیم .
دست از کرم مدار به عذر تنگ مایگی
برگی در اب کشتی صد مور می شود.
وقتی که میوه می گیریم یادمان باشد که خیلی ها توان خرید نان شب را هم ندارند.
خیلی از نانوایی را می ببنم که نوشته نان مهربانی موجود است . چقدر خوب است کسی که ده تا نان می گیرد پنج تا نان هم به نان مهربانی هدیه کند .
سردرد انواع گوناگونی دارد بستگی دارد کجای سر درد داشته باشد اگر پشت سر باشد احتمال فشار خون بالا هست اگر شقیقه ها باشد احتمال میگرن هست . زنجبیل تازه را اگر نصف کنی و به پیشانی بمالی مسکن خوبی است که خیلی تاثیر دارد یا در جای تاریکی قرار بگیر که سکوت محض باشد تا زودتر خوب شوی
انشالله نه سردرد بگیزی نه درد سر. ولی با این وجود سردرد بهتر از دردسر است .

سلام دوست خوبم
مهربانی ساده است
انشاله خدا مشکلات همه را حل کنه

از این سردرد و چشم درد نگو که منو بیچاره کرد

فهیمه سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 17:28

تیلوی مهربون بلا ازت دور باشه
من‌ هر وقت تخم شربتی توی آب میریزم یا دتاکس واتر درست میکنم یاد شما و مهربونیت میوفتم

ای جانم
چقدر خوبه که توی لحظه هایی اینچنینی یادم میکنی

واتو واتو سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 20:08 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

خوب شد اومدن بستن چشمه رو . واِلا کم کم لیف و صابونم میبردی همونجا دوش هم میگرفتی . خودتم برق مینداختی.

mahtab چهارشنبه 11 تیر 1399 ساعت 10:41

سلام
بهتر شدی تیلو؟

سلام به روی ماهت

رسیدن چهارشنبه 11 تیر 1399 ساعت 11:52

بدنباشی انشاءالله سلامت باشی. مراقب خودت باش.
مگه اونجا کرونا دوباره بحرانی شده ؟؟؟
چقدر سخته ....

متشکرم
بله
کرونا فعلا اوضاع همه را بحرانی کرده

پیشاگ چهارشنبه 11 تیر 1399 ساعت 15:07

اوه اوه چه استفاده های بهینه ای از آب کردی شما ای ولللل
امیدوارم حالت بهتر شده باشه تا الان
فک کنم الان کنار فندوق و مغزبادم باشی


یک بشور و بساب حسابی

سعید چهارشنبه 11 تیر 1399 ساعت 17:53 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی مهربون
انشالا بلا دوره
اگه چشم دردت خدای نکرده ادامه پیدا کرد حتما برو پیش چشم پزشک

سلام پسرعموجان...
اخ که چه بلایی سرم آورد این سردرد و چشم درد یکروزه

پریناز چهارشنبه 11 تیر 1399 ساعت 23:53

آمدید نبودم برگشتم
چند روز نمیام بعد که میام کلی پست میخونم و کیف میکنم
مرسی که هستی

x پنج‌شنبه 12 تیر 1399 ساعت 03:25 http://malakiti.blogfa.com

از تصور استفاده از چشمه تون خندم می گیره : دی

یاد اوون طنز مدیریت بحران افتادم که می گفت شیشه عطرم شکست لباسای تو کمدم رو اوردم باهاش عطرها رو خشک کردم که هدر نره ....


باور کن منم شیشه عطرم بشکنه حتما همین کارو میکنم

رهآ جمعه 13 تیر 1399 ساعت 17:10 http://ra-ha.blog.ir

خیلییی از کارت خوشم اومد که از آب استفاده بهینه کردی. افرین :)

بابت پ.ن آخر چه کار خوبی. حتمن کلی دعای خیر هم پشت سر بود اون روز

لاندا شنبه 14 تیر 1399 ساعت 08:35

خیلی خوبه که حواست به همه هست، با شادی های کوچولو، حتی واسه آقای رفتگر
امیدوارم چشمت خوب شده باشه.
این هفته خونه ای فکر کنم. خوش بگذره حسابی

ممنونم عزیزم... خونه بودم اما خوش نگذشت بهم

طیبه شنبه 14 تیر 1399 ساعت 09:23 http://almasezendegi.mihanblog.com/

آخ آخ
سردرد و چشم درد ناشی از سردرد رو من با تمام وجودم درک می کنم .تقریبا هر روز دارم حتی با وجورد قرص هایی که باید پیشگیری کنند
تجسمت کردم درحال شست و شو ...خیلی باحال بود

عزیزدلم
انشاله که هیچوقت درد نداشته باشی و همیشه شاد و سلامت باشی
تصورش هم خنده داره

رافائل شنبه 14 تیر 1399 ساعت 10:48 http://raphaeletanha.blogsky.com

سلام تیلو جانم. امیدوارم الان بهتر شده باشی!
زیاد به خودت فشار نیار. بدنهامون نیاز به استراحت دارند. فشارهای روانی این روزها بدجور خسته مون کرده.

سلام به روی ماهت
از این فشارهای روانی نگو که واقعا گاهی کم میارم

بهار شیراز شنبه 14 تیر 1399 ساعت 13:45

فدای دل مهربونت...خدا کامت رو شیرین کنه که به اون رفتگر محبت کردی...
تو معلم منی ...یاد میگیرم ازت

زنده باشی بهار خانم
مهربونی را از شماها یاد میگیرم

پیشاگ شنبه 14 تیر 1399 ساعت 14:55

تیلو جانم چرا نمینویسه؟؟

روزهای سختی را گذروندم و حالا برگشتم

فاخته شنبه 14 تیر 1399 ساعت 18:17

خاله تیلو کجایی:(((
هزارو شونصد بار بهت سر زدم(┯_┯)

ای جانم
ببخشید
یه مدت نشد که بیام

رابعه شنبه 14 تیر 1399 ساعت 19:30

سلام تیلو جان امیدوارم به زودی بهبود پیدا کتی و دوباره تو اینجا ببینیمت با انرژی مثبت فراوونت.آرزوی سلامتی دارم براتون.

سلام به روی ماهت
متشکرم
انشاله ... من برای همتون آرزوی سلامتی و شادی دارم

رهآ شنبه 14 تیر 1399 ساعت 23:42 http://ra-ha.blog.ir

تیلوجانم منتظر حال خوبت و پست های پر از انرژی مثبتت هستم.

الهی سلامت باشی

ممنون عزیزدلم

لیلی۱ یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 00:48

گندم عزیزم امیدوارم الان که دارم برات مینویسم کاملا سرحال شده باشی
من ازت خواهش میکنم اگر برات مقدور بود شده یک جمله هم که هس از حالت بنویسی برام
همگی برات دعا میکنیم عزیزدلم

ببخش لیلی نازنینم
واقعا برام مقدور نبود
روزهای سختی بود... ولی شکر خدا گذشت

مینو یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 08:10 http://Minoog1382.blogfa.com

سلام دختررنگی رنگی
تنت به نازطبیبیان نیازمندنباد
امروزکه پست رافی جانوخوندم رفتم برات دعای توسل خوندم دخترجان.ایشالاهرچه زودترخوب خوب شی

سلام مینوی نازنینم
متشکرم
ای جان
چطوری تشکر کنم از اینهمه محبتت... سپاس
انشاله که همیشه شاد و سلامت باشی و در کنار عزیزانت به شادی روزگار بگذرونی

نیلو2 یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 08:34

سلام بر خانم تیلوی عزیز ما
خبر کسالت شما را در عزیز "یادداشتهای روزانه" خوندم بسیار ناراحت شدم. امیدوارم که به زودی رفع کسالت شده و باز هم کلمات پر انرژی شما را بخوانیم.
البته اگر خود را برای آقای دکتر لوس کرده باشید قضیه چیز دیگری است.

سلام به روی ماهت عزیزدلم
ای جان
کاش قضیه لوس کردن بود

شینسه یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 08:54

سلام تیلو جان برای سلامتت دعا میکنم وامیدوارم خیلی زود خوب بشی

سلام به روی ماهت
متشکرم
چقدر خوبه داشتن دوستایی که اینهمه انرژی خوب میدن

شکوه یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 08:57

سلام تیلو جانم کجایی؟ دلم تنگ شده برای خودت و قلمت

سلام به روی ماهت
ببخشید که یه مدتی نبودم

Reyhane R یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 09:08

سلام تیلو جان
چی شدی؟ ای بابا
بهتر باشی عزیزم.

سلام به روی ماهت
با دعاهای قشنگ و خوب شما حتما بهتر میشم

الی یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 11:24

تیلو جان خوبی دختر جان؟؟؟

گل نرگس یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 11:25

تیلو

جااااااااااااااااااااااانم

طیبه یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 14:22 http://almasezendegi.mihanblog.com/

عزیزم
شنیدم یه مقدار مریض شدی
چرا آخه؟
لطفا مواظب خودت باش
و زود خوب شو و بیا دوباره برامون همه چی رو زیباتر تصویرسازی کن بمب انرژی مثبت وبلاگستان

ای جانم
متشکرم از اینهمه تعریف و انرژی خوبی که به من میدید
خیلی بهم لطف دارین

پریناز یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 14:45

تیلو جان یه چیزی بگو من همش دارم به اون موجود موذی لعنتی فکر میکنم. بگو که خوبی

لیلا یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 15:38

سلام مهربون، امیدوارم خوب باشی
ما دعا گوت هستیم

اوا یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 20:42

امیدوارم به زودی حالتون خوب بشه، براتون دعا می کنم هر روز

خیلی خیلی ممنونم آوای نازنینم

واتو واتو یکشنبه 15 تیر 1399 ساعت 20:43 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

بیو تو نمیخاد تصمیمات جدید بگیری . هربار تصمیم جدید گرفتی افتادی ی چیزیت شد . بیو همونجوری معمولی باش ب خودت رحم نمیکنی ب خواننده ها رحم کن


وای راست میگیا... چرا خودم به این موضوع دقت نکرده بودم

سلام عزیزم تیلو تیلوی خوش قلب چطوری؟بهتر شدی؟الهی که زود زود خوب بشی و روزانه هات رو واسمون بنویسی دلم برات تنگ شده خدا کنه بیماری از تن همه مردم دنیا رخت برببنده و‌دل همه خوش باشه

سلام مهربون بانو
ممنونم از دعای خوبت
منم همین آرزو را دارم

فنجون دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 11:37 http://embrasser.blogsky.com

سلام عزیز مهربون.
حالت بهتره دوستم؟؟؟
چقدر از تصور شست و شو در کوچه خندیدم... حداقل پاچه شلوار میدادی بالا یکم آب بازی میکردی :)))

سلام عزیزدلم

والا خودش دست کمی از آب بازی نداشت

مریم دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 12:50 http://navaney.blogfa.com

کجایی عزیزم
نگرانت شدیم
تیلو و این همه غیبت

ببخشید که نگرانتون کردم
چه روزهایی بر من گذشت

پیشاگ دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 14:12

تیلوی عزیزم امیدوارم مشکل خاصی برات پیش نیومده باشه و هر جا هستی سلامت باشی

هفت دقیقه دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 16:53 http://7min.blogsky.com

عزیزم :))
ولی زنجیره ی درد چیز خوبی نیس فعال شدنش.
یعنی تبعات خوبی برای بدن نداره درد کشیدن.حالا نری معتاد شی :))

دقیقا حق با شما بود خانم دکتر

آرزو سه‌شنبه 17 تیر 1399 ساعت 07:15

سلام عزیزم.دعا می کنم زودتر خوب شی

سلام آرزوجان
ممنونم عزیزدلم

مامان فرشته های شیطون سه‌شنبه 17 تیر 1399 ساعت 09:02

تیلوی خوشگلم مهربونم بهتر شدی دلمون تنگ شده واست الهی زود خوب شی و‌بیای بهمون انرژی مثبت بدی


وای چقدر خوب...
این کامنتها حال منو خوب میکنه

نیلو2 سه‌شنبه 17 تیر 1399 ساعت 09:04

سلام خانم تیلوی عزیز،
خبر ادامه کسالت شما بسیار ناراحت کننده بود. در نمازم دعا گویتان هستم. با آرزوی سلامتی و شفای کامل از درگاه خداوند بخشنده.

سلام به روی ماهت
چی بهتر از اینکه منو دعا میکنی
انشاله که انرژی خوب این دعاهای خوب اول در زندگی خودتون جاری بشه

یک عدد مامان سه‌شنبه 17 تیر 1399 ساعت 22:44 http://Www.Kidcanser. Blogsky

امیدوارم خوب باشی و این غیبت، علتی جز شلوغ بودن سرت نداشته باشه

کاش اینطوری بود... ولی متاسفانه به شدت درگیر بیماری بودم

رهرو چهارشنبه 18 تیر 1399 ساعت 07:41

سلام تیلوی مهربان
امیدوارم حالت بهتر شده باشه
از شنیدن خبر کسالتت عمیقا ناراحت شدم
برات حمد شفا خوندم که زودتر خوب شی و دوباره برامون تعریف کنی

سلام به روی ماهت
خیلی بهم لطف کردی
من به دعاهاتون دلخوشم

سعید چهارشنبه 18 تیر 1399 ساعت 12:25 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی جان
خوبی؟
چند وقتیه نیستی
امیدوارم به خوبی و خوشی باشه

سلام پسرعموجان
متاسفانه درگیر بیماری بودم

افق بهبود پنج‌شنبه 19 تیر 1399 ساعت 04:25 http://ofogh1395.blogsky.com

آب آب زندگی
گفتن ادامه بدیم اگه جای دیگه از لوله رو هم شکستیم اداره ابیا که دارن میان اونم درس کنن


شاید هم واقعا همین فکر را کردن

فاطمه پنج‌شنبه 19 تیر 1399 ساعت 08:12

سلام تیلو جان
چی شده ؟ من هر روز صبح اولین کاری که میکنم اینه که وبلاگت باز میکنم ببینم چه خبره ولی متاسفانه چند روزی میشه که نمی نویسی
انشاالله خودت و خانواده در پناه حق سالم باشید

سلام فاطمه ی نازنینم
متاسفانه درگیر بیماری بودم
متشکرم

مینو پنج‌شنبه 19 تیر 1399 ساعت 12:47 http://Minoog1382.blogfa.com

منتظریم باحال خوش وپرتوان وپرانرژی برگردی دخترمهربون ورنگی رنگی وبلاگستان...
اگرقابل باشم برای سلامتیت دعامی کنم

متشکرم مینوی خوبم
حتما قابلی و من کلی ازت ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد