روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

چقدر خوبه کنار تو موهام جوگندمی میشه...

سلام

روزتون بخیر


دیروز پر از حرف و کلمه بودم

اونقدر حرف توی دلم بود که حد نداشت

چند بار اومدم سراغ نوشتن پست و حرف زدن با شما دوستای خوبم

اما نت دفترم قطع بود

دیگه واقعا خسته شدم از دست این اینترنت

من برای دفتر کارم مشترک شرکت اینترنتی شاتل هستم

فکر کنم بیشتر از ده سال هست که مشترک این شرکت هستم و به طور پیوسته و هرساله اشتراک خریدم

ولی حالا دیگه خسته شدم

به خصوص که دیگه پشتیبانی شون هم مثل قبل نیست

و دیگه پیگیر نیستن

اون احترام سابق را برای مشتری و مشترک قائل نیستند

از اشتراکم چند ماهی باقی مونده ولی حجم ترافیکم رو به پایان هست و میخوام بعد از ده سال اشتراکم را جابجا کنم ...

توی خونه اینترنت مخابرات دارم

خیلی هم راضی هستم

نه این قطع و وصلی های دائم را داریم و نه اینهمه اشکال و پارازیت

تازه به نظرم قیمت شون هم منصفانه تر هست

آقای دکتر بهم «های وب» را معرفی کردند و معتقدند که بهتر از مخابرات عمل میکنه

خلاصه که اگه اطلاعاتی در این زمینه دارید بهم بدید- خیلی خیلی ازتون ممنون میشم



دیشب وقتی رسیدم خونه پدرجان حال نداشتند

از صبح بی اشتها و بی حال بودند و بدن درد داشتند

توهم این بیماری همه مون را درگیر کرده و من حس کردم که پدرجان نگران هستند

از راه که رسیدم شروع کردم به شوخی

بعد هم پدرجان را از رختخواب کشیدم بیرون و بدنشون را با ژل مسکن ماساژ دادم

این ژل خیلی زود اثر میکنه

چند دقیقه بعد حالشون بهتر بود

از صبح هم چیزی نخورده بودن و به شدت بیحال بودند

مامان جان یه کمی عصاره گوشت براشون درست کرده بودند

نشستیم سرمیز و جاتون خالی آروم آروم شام خوردیم و حرف زدیم و حس کردم حالشون خیلی خیلی بهتره

شب هم زودتر رفتیم برای خواب

با اینکه پدرجان مسکن نمیخورن و براشون زیاد مناسب نیست یه مسکن بهشون دادم تا راحت و آروم بخوابن...

صبح منتظر شدم تا بیدار بشن

الحمدلله خیلی خیلی بهتر بودند و گفتند خواب خوب دیشب حسابی سرحالشون کرده

هوای اطرافیانتون را داشته باشید ... گاهی توجه کردن به حال آدمها مهم تر از هزار تا دارو عمل میکنه ..



صبح کله سحر هم فندوق اومد خونمون

خواهر باید برای یه سری آزمایش و سونو میرفت مرکز پزشکی

عین آدم فضایی ها لباس پوشیده بود

فسقل را تحویل داد و رفت

بهش صبحانه دادم و یکساعتی باهاش بازی کردم

بعد هم اومدم سرکار...



پ ن 1:یه آقایی (از شهرداری) داره شمشادهای کوچه را کوتاه میکنه

سروصداش باعث میشه بلند شم و یه نگاهی به بیرون بندازم

بوی شمشاد و عطر علف پیچیده توی کوچه ...


پ ن 2: امروز انگار دلم انرژی زیادتر میخواست و برای همین یه قاشق عسل به معجون آب و چیا اضافه کردم

مزه های شیرین لبخند به لب من میارن


پ ن 3: دلم میخواست میتونستم بمونم خونه و با فندوق بازی کنم

ولی این روزها باید بیشتر و منظم تر کار کنم


نظرات 15 + ارسال نظر
soly دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 10:18 http://www.soly61.blogsky.com

دست گلت درد نکنه که به بابایی مهربونتون رسیدگی کردین و حس خوب بهشون دادین. دلم یه ذره شد وقتی جملات قشنگتو خوندم درمورد بابایی. تو بهترینی.یه دونه تیلو لازمه برای هر خونه ای...

فدای محبتت بشم
خدا رحمت کنه پدرجانتون را و عزیزانتون را براتون نگه داره
من میدونم که تک تک شماها مهربون تر از این حرفا هستید
به خصوص خودت که از قلب صاف و دل مهربونت خبر دارم

سارا دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 10:39 http://15azar59.blogsky.com

تیلو قشنگم
میدونم که مراقب پدر هستید شرایط خیلی خاص تر شده توی دوران پیک سنگینی هستیم
عسل دوست ندارم متاسفانه
خدا شما و فندق را برای هم حفظ کنه
من خونه از نت مخابرات استفاده میکنم راضی هستم ازش البته اون از من راضی تره
توی محل کار نت دانشگاه هست که رایگانه و سرعتش هم عالی ولی خب به قول دوستان شنود میشه ما هم استفاده نمیکنیم

سلام به روی ماهت خوشگل بانو
این بیماری قصد رفتن نداره؟؟؟؟؟؟
امان از تکنولوژی های نصفه نیمه

امیر دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 10:46

با سلام
چه خوب فهمیدی که اگر حال دل خوب باشه حال تن هم خوب میشه . خب فکر نکنم این ویروس اینقدر نامرد باشه که اشخاصی مثل شما را که خیلی رعایت می کنید بخاد اذیت کنه . بخدا وقتی می بینم این همه افراد بیخیال و بدون رعایت کردن کوچکترین موردی الوده نمی شوند تعجب می کنم و میگم خیلی نامرد نیست . اخه دیگه خیلی ها خیلی بی احتیاطی می کنند. کلیپ دیدم که در دفن مرده کرونایی بیشتر از خاکسپاری شهدا در زمان جنگ جمع شده بودند و مسلسل ها رگبار می زدند. چطور میخای وضعیت قرمز نشه . اگر افرادی را که رعایت نمی کنند با شلاق وادار می کردند خوب میشد.
به هر حال انشالله پدر جان همیشه سلامت و بالای سر بچه هاش ( البته دیگه بچه نیستند) بالای سر فرزندان و خانواده اش باشه . ستون خانه پدر است و چراغ خونه مادر الهی همیشه ستون های خانه ها محکم و پایدار و چراغ های خونه پر فروغ باشند.
انشالله که اینترنت همه بدون قطع و‌بدون پاراریت و برقرار باشد

سلام دوست جان
انشاله که بلا از همه دور باشه و این ویروس هم یه جورایی دیگه بساطش را جمع کنه و بره پی کارش...
والا اگه با شلاق و خشونت بخوان کار را پیش ببرن ، همین ملت همه میشن معترض، همه میشن حقوق دادن ، همه میشن عاقل ، همیشه میشن سخنور و داد و هواری سر میدهند که گوش عالم کر بشه ... یعنی بدون زور نمیشه کاری را پیش برد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انشاله که همه در کنار عزیزانشون به شادی روزگار بگذرونن

مخمور دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 11:30 http://mastoori.blogfa.com

سلام
ولی من به خودم مرخصی سه روزه دادم و قرار است بمونم خونه و ِلذت ببرم
البته اگر بگذراندو بر روی واتساپ هی پیام ندهند و سوال نپرسند

سلام به روی ماهت
خوش بگذره مرخصی
حسابی خوش بگذرون و یه عالمه انرژی به خودت بده
حتما اونجا جای شما خیلی خالیه و سخته براشون

بلاگر دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 11:52

بعضی از اینترنت دهندگان (پرووایدرها) در یک مناطقی خوب عمل میکنند و در محله هایی نه ، مخابرات در منزل خوبه ولی ممکنه در محل کارتون خوب عمل نکنه ، توصیه میکنم از همسایه های محل کار بپرسید که از کجا اینترنت میگیرن و تا چه حد راضی هستند و با توصیه آنها عمل کنید.
***
بهتر بود بجای کار چاپ ، یه مهد کودک میزدین و آنجا مشغول میشدین ، ساعت 11-10 هم که بچه ها میخوابیدن ، شما هم باهاشون یه چرتی میزدین !

خب البته این موضوع درسته ولی من ده ساله همین شرکت را داشتم و دوسال اخیر اینهمه مشکل دارم باهاشون
والا همسایه های ما هرکدوم یه چیزی میگن و منو به هیچ نتیجه ای نمیرسونن... باید بزنم به دل آزمون و خطا...
در ضمن من به جای اینکه یه مهدکودک بزنم یه عالمه مهدکودک را ساپورت میکنم
تازه خبر نداری حالا دیگه مثل قدیما نیست که توی مهدکودک بچه ها را بخوابونن، ساعت به ساعت برنامه و شادی و تفریح دارن

رها دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 11:55 http://golbargesepid.parsiblog.com

سلام به تیلو خانوم پر انرژی
تیلو جانم چقددددددد عنوان پستت جالب بود برام . منم موهام کنار همسرجان داره جوگندمی میشه باحال نیست؟
اصطلاح جوگندمی رو آخه همیشه برا مردا شنیدم یا به کار بردم ولی هیچ وخ فک نکردم خوب خانوما هم جوگندمی میشن دیگه چرا تا حالا اینجوری فک نکردم نمیدونم
و اما دختر نگو طلا بگو دلت شاد تیلو خانوم
خداییش دقت کردین که ما دخترا چقد راحت میتونیم باباها رو از خنده روده بر کنیم؟؟؟؟انگار اونام پایه هستن با شوخیای ما غش و ضعف برن

سلام به روی ماهت
بله ما هم میتونیم جوگندمی بشیم ... به شرطی که دائم در فکر رنگ کردن موهامون نباشیم
ای جانم
اره والا
باباها به تمام شوخی های بامزه و بی مزه آدم میخندن

خانمـــی دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 12:26 http://harfhaye-dele-khanomi.mihanblog.com/

دستت درد نکنه که اینقدر به فکر پدر و مادرتی خدا تو رو براشون حفظ کنه
در مورد اینترنت راستش من نمیدونم، توی خونه از اینترنت مخابرات استفاده میکنیم ولی محله به محله انگار فرق میکنه
موهای من خیلی زووووود جوگندمی شد

قربون شما
اره میدونم که محله به محله نت مخابرات فرق داره
عزیزم
هر دوره ای زیبایی های خودش را داره

فهیمه دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 12:34

انشالا همیشه پرانرژی باشی و انرژی مثبتت رو به ما هم منقل کنی
خیلی حس خوبیه این هم محبت و مهر توی وجود یه نفر دیدن
امیدوارم همیشه شادیهات رو ببینیم
از طرف یه خواننده که سالها خاموش بوده

سلام خواننده ای که سالها خاموش بودی
از امروز صبح با کامپیوتر نت دارم ولی با گوشی ندارم
جالب این هست که نت همراهم هم کار نمیکنه و برای همین بهت دسترسی ندارم

پیشاگ دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 14:35

تیلو واقعا باهات موافقم گاهی در اوج بیماری توجه اطرافیان حال ادمو دگرگون میکنه و بسیاررررررر کار خوبی کردی
من خودم تجربشو داشتم
والا تو خونواده، مادرم از پدرش موی سفید در جوانی رو به ارث برده و هر سه تا خواهرمم به مامانم رفتن ولی من اوضام هنوز خوبه
البته نسبت به خواهرام نه نسبت به همسن و سالام

دقیقا این توجه خیلی مهم هست بخصوص از افراد خاص زندگیمون
اخیش... البته موی سفید هم زیبایی خودش را داره
خانم قرتی پرتی مثل شما هم که با رنگهای خوشگل.. موها را خوشگلترش میکنی

لیلی دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 17:15 http://Leiligermany. Blogsky.com

از قدیم گفتن دخترا و باباها به دل همراه دارن


خداوند همه ی پدر مادرها را سالم نگه داره و اونایی که در بین ما نیستند را بیامرزه...

سعید دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 19:36 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی گل
خوش حالم که حال پدر جان بهتر شده
منم چند ساله مشترک شاتل هستم الان دیگه خستم کرده
هر بار که کانکت میشم 3-4 بار هی قطع میشه
آره پشتیبانی هم مثل قبل نیست
تو فکرم عوض کنم

سلام پسرعموجان
متشکرم
منم از دستش خسته شدم ولی انگار چاره ای نیست

ماهی سیاه کوچولو سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 00:14 https://mahirize.blogsky.com/

عجیب به دلمان نشت عنوان
"چقدر خوبه کنار تو موهام جوگندمی میشه... "

خیلی این آهنگ را دوست دارم ... حرف نداره

امیر سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 10:14

سلام ما منتظر پست جدیدیم

سلام
ای بابا....

فاخته سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 11:38

میگما خاله چه خوبه که میتونی معجونات رو بدون شیرینی بخوری،من که کلییی شکر میریزم توشون و البته کللییی تپل شدم
نووووش جوونت خاله خانوم

تا جایی که ممکن باشه شکر نمیخورم
کاری به تپل و لاغر شدنش ندارم
شکر خیلی ضرر داره

لیلا دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 16:02

تیلو جان ی خبری از خودتون بدید

شرمنده ام ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد