روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

جان را بدهم به رهت گر که بمانی ...

سلام

روزتون شکلاتی


انبار کاغذهای دور ریز و بازیافتی را بالاخره به آخر رسوندم

هرچقدر که قابلیت استفاده مجدد داشت را دفترچه کردم

یه مقداری هم برای دفاتر حساب و کتاب خودمون استفاده کردم

و ...

و خلاصه هرطوری بود اینکار را تمام کردم

در عوض موازی با این کار کناره های طلق و فنری هم که نگه داشته بودم استفاده شد

کیبورد و تلفن و فکس را هم با الکل (صنعتی) تمیز کردم و حسابی برق انداختم

امروز میرم سراغ یه قسمت دیگه



عمه جان با کل خانواده شون تصمیم به مهاجرت به شمال کشور را گرفتند

کار و کاسبی بزرگی داشتند که درآمد خوبی هم داشت

همه را اجاره دادند و یه خونه خیلی کوچولو اجاره کردند و نصف وسایل زندگیشون را گذاشتند داخلش و نصف دیگه را با خودشون بردند

حدس میزنم قصد دارند چند سالی شمال زندگی کنند و برگردند

البته که گفتند قصد دارند اونجا هم یه کار و کاسبی بزرگ راه بندازن

به نظرم تصمیم بزرگی بوده

بخصوص که پسر و عروس و داماد و دختر و همه با هم این کار را انجام دادند

امیدوارم هرکسی هرکاری میکنه خوشحال و شاد و راضی باشه

یکی از برنامه هایی که برای آینده چیدم همین هست که دوست دارم در حد چند ماه توی شهرهای مختلف زندگی کنم و هرشهر را با تمام جزئیاتش ببینم

اگه برنامه های اقتصادی ایران اینهمه درهم و برهم نشده بود قصد داشتم چند ماه برم پیش داداش و خانومش، بخصوص که حالا خونشون جاداره برای مهمان



دیشب پدر همسایه جان (همون که سروصدای وحشتناکش همه را کلافه کرده بود) اومده بودن که با پدرجان صحبت کنند

یعنی اینا اونقدر بزرگ نشدند که خودشون مشکلاتشون را حل کنند؟؟؟؟؟؟

واقعا تشکیل زندگی مشترک نیاز به یه بلوغ فکری داره

من نمیگم نباید از خانواده ها کمک گرفت ، اما خیلی وقتا ، خیلی از کارها خیلی ساده ست و نیاز به پیچیده کردن موضوع نیست



یک فصل تازه از اون جزوه ی وحشتناک فیزیک را امروز صبح دریافت کردم

به خودم وعده دادم که تو یه بازه زمانی مشخص تمامش کنم و به خودم یه جایزه بدم...

اونقدر این کار نفس گیر و سخت شده برام که به سختی دارم انجامش میدم

شماها که غریبه نیستید اگه جنبه مالی این کار در بین نبود اصلا قبولش نمیکردم ،

هرچند توی قسمت مالی هم تقریبا دارم با نصف قیمت همیشگی خودم کار میکنم

اما بازم شکر خدا...

من همیشه معتقدم باید قدم برداشت هرچند آروم ... هرچند کوچولو کوچولو...

قدم های آروم و حرکت ریز هم آدم را جلو میبره...



گل هویا دارم خیلی گیاه مقاومی هست و خیلی خیلی رشد آرومی داره

یه طوری انگار خیلی موقر و متین هست

اسفند ماه از اون پوست موزهایی که قبلا قضیه ش را براتون گفتم بهش دادم و یهو حالش خیلی خیلی خوب شد

از پارسال کلا توی تراس بود

مامان جان پیشنهاد دادن ببریمش توی سرسرا و اجازه بدیم شاخه های بلندش آویزان بشه...

حالا گل داده

با اینکه هنوز گلها باز نشدن ولی من خیلی خیلی براش ذوق کردم

33_untitled-1.jpg



پ ن 1: دیشب آقای دکتر دیر اومدن و من ناخواسته خوابم برده بود

و اصلا متوجه نشدم

صبح که بیدار شدم یه بغض بزرگ ته گلوم بود... هنوزم هست

با اینکه بهم زنگ زدند و حرف زدیم ...


پ ن 2: مغزبادوم امروز میخواسته بره برای ثبت نام کلاس سوم

و نمیدونید چقدر ذوق و شوق داشت

انگار این مدرسه نرفتنها بچه ها را حسابی کلافه کرده و دلشون برای مدرسه تنگ شده


پ ن 3:  برنامه «بفرمایید شام » شرکت کننده های شمالی و جنوبی داره

و من با دیدنشون یاد خیلی از دوستای وبلاگی میفتم

جالبه که تک تک تون توی زندگی واقعی من حضور فعال دارید


نظرات 13 + ارسال نظر
بلاگر دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 10:59

(لبخند) !

مریم دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 11:12 http://navaney.blogfa.com

ماشاالله به خانم پر انرژی خودمون
آقا تغییر خیلی جسارت میخواد ولی منم دوست داشتم به خاطر کار همسرجان که شرکتی هست و از این شهر به اون شهر میرن هر چند سال ی جای ایران ساکن میشدیم به نظرم باید خیلی جالب باشه و تنوع داره هرچند که ایشون میگه تحمل نمیکنی و سخته تازه مسئله کار خودم هم هست ...
چقدر قشنگ رشد گل هویا رو با رسم شکل توضیح دادی

رشد گل با رسم شکل را خیلی قشنگ گفتی
ببین مریم جان من خودم دوست ندارم برم شهر دیگه ساکن بشم
کلا دوست ندارم از اصفهان مهاجرت کنم
ولی دوست دارم سفرهای طولانی داشته باشم
مثلا یکی دوماه بری یه شهری بمونی به نظرم خیلی هیجان انگیزه
تازه اونم شهرهای جدید و تازه
ولی در کل مهاجرت را دوست ندارم و اینکه برم چند سال یه جای غیراز اصفهان ساکن بشم

رها دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 12:08 http://golbargesepid.parsiblog.com

سلام تیلو ی لزیزم
مثه همیشه با پستات کلی انرژی میریزی به جونم
به به چه گلی هم داده گلتون
حالت دلت خوب
تابستون و بوی توت فرنگی و مرباش و مربای البالو
روزتون توت فرنگی باد

سلام نازنینم
ای جانم
دختر پر انرژی
متشکرم

خانمـــی دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 12:24 http://harfhaye-dele-khanomi.mihanblog.com/

بله مطمئنا خانواده عمه تصمیم بزرگی دارند انشاالله موفق باشن
من هم برای سکونت دوست ندارم شهر خودمو ترک کنم بعد از یک هفته کلا دلم برای شهرم تنگ میشه ولی دوووست دارم شهرای دیگه رو ببینم و مسافرت برم

انشاله هرکسی هرجایی هست شاد و خوش باشه
پس نظرت عین من هست

مریم دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 12:31 http://navaney.blogfa.com

سارا دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 12:55 http://15azar59.blogsky.com

روز شما هم شکلاتی خانم زیبا و مهربون

ای جان
شما که خودت شیرین تر از شکلاتی

لیلی۱ دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 13:20

عزیزم تو هم در زندگی ما همه جاش جاری هستی مگه میشه اسم گل بیاد گندمو یادمون نیاد
و اسم همه چیزهایی که ب تو مربوط میشه...

ای جان
چقدر به من لطف داری لیلی قصه های عاشقانه
چقدر مهربون و دوست داشتنی هستی شما

پیشاگ دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 15:20

من هم تجربه زندگی دو سه ماهه تو شهر دیگه ای رو داشتم هم تجربه چن ساله
به نظرم چن ساله بهتر بود گرچه دلم برای شهر خودمم خیلیییییییییییییییی تنگ میشه
ادما از هر چی محروم میشن بعدا براش له له میزنن
یکیش همین مدرسه
دختر خواهرمم میگفت دعا میکنه امسال از مهر بشه بره مدرسه

من مهاجرت را به طور کلی دوست ندارم
ولی اینکه سفر طولانی برم را دوست دارم

نسترن دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 15:29

باباشون رو فرستاده بودن؟

چرا بغض آخه حرف زدین بعدش خب دلنازکی چقدر

بله ... انگار بچه مدرسه ای هستن و برای مجاز کردن غیبتشون ولی آوردن

بانو دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 15:34

سلام تیلویی
ما به این گل می گفتیم گیسوی مریم
چه عطری داره مست میکنه آدمو

سلام به روی ماهت
به نظرم این همون گیسوی مریم نیست
عطر خوبی داره ولی نه اینقدر شدید

فرشته دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 15:42 http://femo.blogfa.com

تیلو جان من چند ماه قبا دوتاشاخه از این گل رو کاشتم ویه مدت طولانی فقط شاخه داد چند روزه دوتا برگ هم اضافه شده بهش وامیدوارم کرده بدجوری نگرانش بودم

رشد خیلی کندی داره این گیاه ... البته اگه در شرایط مناسب قرار بگیره و نور کافی داشته باشه رشدش بهتر میشه
خیلی راحت برگهاش ریشه دار میشن و میشه کاشتشون ولی رشد خیلی خیلی خیلی کندتر میشه و بهتره از ساقه کاشته بشه
من پارسال 4 تا از برگهاش را ریشه دار کردم و کاشتم و تا امسال هیچ رشدی نداشته ... هیچی... یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی

واتو واتو دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 21:07 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

چ خوب شد این فلش ابی رو زدی تیلو . اصلا ما گل نمیدیدیم ک . ی ساعت دنبال گل بودیم تو تصویر . هرچی چشامونو نوچ کردیم . تصویر و جلو عقب کردیم جلو دماغمون اصلا گل نمیدیدیم. خدا خیرت بده فلش زدی


این گل اینقدر ناز داره و اینقدر رشد کند و آرامی داره که دادن این گل خیلی خیلی براش هنر بوده ... برای همین اینهمه هیجان زده شدم

ونوس سه‌شنبه 3 تیر 1399 ساعت 10:08 http://shakibajoon90.blogfa.com

تیلو جان سلام
راستی اقای دکتر همسری هستند .... اره؟
وای منم بفرمائید شاممی خوام ..ولی رسیورم قدیمی و داغون ... یاجم می گیره .. یا بفرمائید شام .. چکار کنم هر دوش باشه؟

سلام به روی ماهت
نخیر آقای دکتر جناب عشق هستند...
عه ... فکر کنم باید ال ان بی بیشتری داشته باشی و خیلی به رسیور مربوط نمیشه
البته دقیق نمیدونم و اطلاعات ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد