روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

مرهم حال دلم باش...

سلام

روزتون پر از موفقیت


روزهای آفتابی و زیبا و گرم را به خنک ترین حالت ممکن سپری کنید

تا جایی که میتونید توی ساعات خیلی گرم کارهای غیرضروری را کنار بگذارید

لباسهای روشن و رنگی رنگی و خنک بپوشید

کفش های تابستانی

بطری آب را هم فراموش نکنید ... بطری خوشگلتون را پر کنید از هر مزه ای که دوست دارید...

تخم شربتی و خاکشیر و چیا هم اگه دوست دارید برای این فصل عالی هستن

دیگه از ضدآفتاب و نقاب هم نگم براتون

خلاصه به جای اینکه هی از گرما و آفتاب گله و گله گزاری کنیم ، از این هوای تابستانی لذت ببریم...



دیروز را میخوام از تقویم روزهام خط بزنم و چیزی در موردش نگم ...

اما وقتی رسیدم بازم جناب ملخ با نیم متر جابجایی منتظرم نشسته بود ...


امروز صبح هم در کمال ناباوری موفق به خرید ماسک شدم ...

باورتون نمیشه نزدیک 15 روز هست به تمام عالم و آدم زنگ زدم و سر زدم ...

عمده فروش بازار که ازش وسیله هامون را میخرم بهم قولش را داده بود ...

عمده فروشی که ازش مواد غذایی میخرم بهم قولش را داده بود ...

دیگه دیشب آقای دکتر بهم گفت دیگه نگرد ، فردا برات پست میکنم ... یا میخوای آخر هفته برات میارم!!!!!!!!!!!!!!!!

منم گفتم : اصلا راضی نیستم برای 100 تا ماسک اینهمه راه تشریف بیارید...

ولی جالب این بود که اول صبح که رفتم داروخانه برای خرید داروهای پدرجان، در کمال ناامیدی موفق شدم ماسک بخرم....!!!!

تا رسیدم تو ماشین این موفقیت را به خودم هزاربار تبریک گفتم و برای آقای دکتر و چندین نفر دیگه پیام دادم که من فعلا ماسک خریدم ... خیلی به خودتون سختی ندید....

البته داروی مادرجان دوباره نایاب شده و حالا از امروز باید به جای ماسک بیفتم دنبال قرص...



پ ن 1: لحاف عروسک بینهایت خوشگل شده

بزارید تکمیلش کنم عکس را براتون همینجا میزارم


پ ن 2: در اون ابعاد کوچیکی که دیروز خونه تکونی داشتم یه عالمه کاغذ و چرک نویس پیدا کردم که امروز با جلدهای هیجان انگیزی آماده شون خواهم کرد

انشاله از اون ها هم عکس میزارم


پ  ن 3: آقای سوپری با مشتریهاش دست نمیده و پاهاشون را میکوبن به هم

بعدش یه مشت تخمه که توی دستش هست را با هم به اشتراک میزارن و تخمه میشکنن....


پ ن 4: زندگی را زیاد سخت نگیریم

این روزها زندگی خودش به خودی خود کمی سخت شده ...




نظرات 15 + ارسال نظر
بلاگر دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 10:19

حالا به آقای د. میگفتی پیدا نکردم ، اونم واسه آخر هفته میومد پیشت ، بلد نیستی دیگه.
فکر کن این همه راه بیاد با یدونه ماسک تو دستش ! آیا این نشانه بارز مردآزاری نیست؟

***
چند وقت پیش خواندم مراجعین آقا که از دست همسرشون کتک خوردن در پزشکی قانونی ، 35 درصد افزایش پیدا کرده !
کلاسهای رزمی برای بانوان باید ممنوع بشه .

من کی مرد آزاری کردم؟
ایشون اصرار دارن تشریف بیارن من ملاحظه این اوضاع و حال ایشون را میکنم ...
ولی اگه دستم به شما برسه حسابتون را خواهم رسید
میتونی خوشحال باشی که مجازی و دور از دسترسی

والا بانوان عزیز که با تکنیک های رزمی نمیزنن... با چوب نعنا میزنن

پیشاگ دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 10:35 http://bojboji.blogfa.com

بنده خدا آقای دکتر دیگه چجوری بگه دلتنگه
تیلووووووو گنا داره
چقد لباس رنگی رنگی و خنک بهم حس خوب داد

منم دلتنگم ... اصلا از دلتنگی کلافه ام
ولی توی این شرایط سلامتیشون از همه چیز واجب تره...

توی این فصل فقط لباسای خنک و رنگی رنگی اینطوری میتونه حال آدم را جا بیاره

سهیلا دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 10:50 http://Nanehadi.blogsky.com

چه روش جالبی برای پیشگیری از کرونا

روش آقای سوپری منظورتون بود؟؟؟؟؟؟
والا منم متعجب داشتم نگاهشون میکردم

سارا دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 11:48 http://15azar59.blogsky.com

از اولش بگم ببخشید پستت شادی افرین بود منهای نایابی قرص های مادر ..
چند درخواست مداخله جویانه:
۱: بزار غرررر بزنم از گرمای هوا و از اینکه از تابستون بدم میاد بزار بهش حرفای بوق بزنم ..خو این خورشیده همچین با قدرت تابندگی میکنه انگار تقصیر ماست ..والا
۲: اخییییی اقای دکتر (خواهرشوور دهه ۳۰طور بخونش)
تیلو جونم

قرصهای مادر را پیدا میکنم هرطوری که باشه... نگران نباش... ولی دلم میسوزه از آدمهایی که نیازمند قرص و دارو هستند و هرروز آواره این داروخانه و اون داروخانه ...

ببین خب تابستون خورشید با قدرت نتابه ، کی بتابه؟؟؟؟؟ الان وقتشه دیگه... ویتامین D ذخیره کن... سعی کن لذت ببری.. ببین چقدر آب خنک و نوشیدنی های خنک حال میدن... بستنی چقدر توی این گرما باحاله ... از سایه درختا هم که نمیشه گذشت... میوه های بینظیرش را که دیگه نگو و نپرس... آب بازی... شنا....

دهه ی هشتادم که باشی همینه... خواهرشووووووور بازی باید وجود داشته باشه بهرحال...

soly دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 12:59 http://www.soly61.blogsky.com

ووی منم اونروز دستکش یکبار مصرف خریدم..یووح یوووح

دستکش راحت تر گیر میاد تا ماسک
دستکش را چند روز پیش خریدم

رسیدن دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 13:14

سالم و سرحال باشید انشاءالله
جریان ماسک منو یاد خرید مقوام تو این یه ماه انداخت

متشکرم نازنینم
اره دیدم خدا را شکر مقوا را خریدی

در بازوان دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 14:26 https://im-safe-in-your-arms.blogsky.com

سلام تیلو جانم.
من ماسک ازین معمولیا زیاد دارم... اگه باز به مشکل خوردی بگو بهم یه تعدادی بفرستم برات.

سلام به روی ماهت
تو چنین خوب چرایی... عزیزدلمی
میدونی با محبتت دلم چقدر گرم شد...
صبح خریدم ... نه بخاطرخودم و برای خودم ... به خاطر مامان و بابا...
انشاله بلا از همه عزیزانتون دور باشه

امیر دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 16:24

با سلام
ماسک این کالای تازه به دوران رسیده که تا چند ماه پیش فقط در درمانگاه و بیمارستان و ازمایشگاه بعضی ها استفاده می کردند حالا داره برای خودش آقایی می کنه . الان هر کسی بلند شده کمی پارچه سفید را دور دوزی کرذه و بیست سانت کش بهش وصل کرده و شده ماسک . وقتی بری ماسک بگیری میگه از سه هزار تومان دارم تا سی هزار تومان . موندی که ماسک سه هزاری بخری یا سی هزاری ؟ چند بار و چه مدت می تونی از ماسک ها استفاده کنی ؟ ایا قابل شستشو هست یا نه؟
بگذریم گرما هم لازم است تا خرما و انگور و سایر میوه جات هم رسیده شوند هر چند که همه چیز تقلبی شده
انشالله کرونا گم و گور بشه تا دیدارها تازه بشه
امین

سلام دوست جان
به نظرم گرما زیاد به شما فشار آورده ...
ماسک در اقسام مختلف کاربردهای مختلفی هم داره
تاجایی که من میدونم و روشی که من استفاده میکنم این هست:
برای استفاده معمول و روزانه ، جاهای شلوغ ، عبور و مرور ، یکبار مصرف معمولی با دستکش یکبار مصرف کافیه... دستکش بیشتر جنبه یادآوری داره که دست به صورت و جاهای آلوده نزنیم...
ماسک های n95 بیشتر برای افرادی که در معرض آلودگی قرار دارند و یا با تعداد بیشتری از مراجعه کنندگان در روز برخورد دارند مناسبه...
ماسک پارچه ای را هم که به هیچ عنوان قبول ندارم ... از ورود یه سری آلودگیها جلوگیری میکنه ولی فایده چندانی هم نداره ...
یه عده ای هم به تازگی میبینم دستکش نخی دستشون میکنن... دستکش نخی هیچ فایده ای برای جلوگیری از بیماری نداره... فقط میتونه جنبه اینو داشته باشه که شما یادت باشه دستات آلوده ست به سروصورتت نزنی و یا بیرون خونه دست به جایی نزنی....
وگرنه دستکش نخی هیچ فایده دیگه ای نداره...

قلب من بدون نقاب دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 18:06 http://Daroneman.blog.ir

تیلو جانم به جای داروخانه به تجهیزات پزشکی فروشی ها ی سر بزن
نمیدونم شاید من خیلی خوش شانسم تو ماسک و الکل
اخه هر جا میرم مدل های مختلف می بینم
ی چند بسته خریدم تازگی ده تا ۱۵ تومن
حتی داداش میگفت در بهترین حالت همین مدل رو دو تومن می فروشن
استفاده کردم خیلی خوب بود
دیروز هم بیرون بودم همه چیز به وفوررررر! بود
الکل
ماسک
پد الکلی
ژل دست و چیز های دیگه


کاش جناب دکتر می اومد

سرزدم اتفاقا و اتفاقا جواب منفی شنیده بودم ...
من سعی میکنم وقتی یه چیزی اینطوری نایاب و کمیاب میشه در حدنیاز بخرم که به بقیه هم برسه برای همین هربار پیدا میکنم هم خیلی زیاد نمیخرم ... البته این بار صدتایی خریدم...
راست گفته داداش... قیمت خیلی خوبی خریدی
الکل از این اسپری هایی که با آب قاطی شده و اینا به وفور دیدم ولی خود الکل را نداشتند
پدالکلی هم یه تعدادی بهم داد ، بخاطر پدر و اینکه مشتری هستیم و ایشون انسولین میزنن
ژل دست هم بود...

نه توی این اوضاع نمیتونم دلم را راضی کنم... باید صبوری کنم
برای خیلی سخته... ولی تحمل میکنم

ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 20:43 https://mahirize.blogsky.com/

تا کرونا نابود نشه من خیالم راحت نمیشه و نمی تونم از روزای گرم تابستون و کلی چیزای ریز و درشت زندگی لذت ببرم

عزیزدلم
زندگی را لحظه لحظه زندگی کن
زندگی پر از بالا و پایینه و این مشکلات ادامه دارن
ماها باید تمرین کنیم در هر شرایطی دل خوشی ها و سرگرمی ها و زندگی خودمون را داشته باشیم

واتو واتو دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 20:52 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

جیگر دکتر خون کن دکتر بودی تو!!! حالا ی کرونا هم بگیری . ارزش نداره ؟؟ این بود ارمانهای شما؟؟ این بود تا اخرین قطره خونم برا دکتر ؟؟ این بود بووووووووق؟؟


هم پدر و مادر من و هم پدرو مادر ایشون به خاطر ما در معرض ابتلا قرار میگیرن...
اگه به خودمون تنها بود اشکال نداشت...
بعد هم کجای آرمانهای ما نوشته بود کرونا بگیریم

طیبه دوشنبه 19 خرداد 1399 ساعت 23:11 http://almasezendegi.mihanblog

فقط اون پی نوشت ۳

ممنون

خانمـــی سه‌شنبه 20 خرداد 1399 ساعت 09:37 http://harfhaye-dele-khanomi.mihanblog.com/

وای که قسمت اول پستت اصلا علاقمندم کرد به تابستون حالا مانتوهای رنگی رنگی و خنک رو که نمیتونم محل کارم بپوشم ولی اون قسمت بطری آب با طعم های مختلف و ضدآفتاب و اینا رو که میتونم ... اصلا تنبل شدم انگار برای ه کم به خودم رسیدن و وقت گذاشتن ولی حتما سعی میکنم شروع کنم.
آخ آخ از ملخ نگو که دیروز محل کار من یه مار اومده بود
آقای دکتر بنده خدا دلشون تنگ شده ولی خب با توضیحاتی که دادی راست میگی بااااااید تحمل کرد
مشتاقانه منتظر عکسایی هستم که میگی بعدا میفرستم
و کلی خنده برای آقای سوپری و مدل دست دادن و بعد هم تخمه ها

ای جانم به شما خانم با سلیقه
وقتی به خودمون میرسیم حال دلمون بهتر میشه و زندگی را بهتر میبینیم

لاندا چهارشنبه 21 خرداد 1399 ساعت 09:29

به مبارکه ماسک پیدا کردی. ما خدا رو شکر شرکت هر روز یه ماسک بهمون میده. از این بابت نگرانی ندارم ولی الکل کم آوردم دیگه.

من نگران خودم نبودم عزیزدلم
میخواستم برای بابا و مامان یه تعدادی ماسک بخرم که برای استفاده نگرانی نداشته باشن

لاندا چهارشنبه 21 خرداد 1399 ساعت 09:30

پیامم ادامه داشت.
برای داروهای مامان، با شماره 1490 اطلاعات دارویی تماس بگیر، بهت میگه کدوم داروخانه دارو رو داره.

عزیزدلمی
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد