روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

پاسخ به خانم نیلو 2


  سلام دوست عزیزم

اول از اینکه اینهمه توجه و پیگیری شما را میبینم بسیار بسیار خوشحالم

اینکه هنوز هستند کسانی که در دلشان دغدغه دیگران اولویت است و از کنار انسانها و مشکلاتشان به سادگی و با بیخیالی عبور نمیکنند

اما ... به نظرم بهتر بود همه این مسائل را خودتان با این دوست عزیز مطرح میکردید

کما اینکه تا جایی که من از ایشان شناخت دارم بسیار انتقاد پذیر و البته پذیرای حرفها و نظرات هستند

در باره چند موردی که دقیقا اشاره کرده بودید من هم همین پیشنهادات را قبلا به ایشان داده ام و شاید از نقطه نظر من برای ایشان جالب توجه و کارآمد نبود

من توانایی های این دوستمان را خیلی خیلی بیشتر از چیزی که شما گفتید میبینم در حدی که اگه کمی اعتماد به نفس خودشان را تقویت کنند خیلی کارها از دستشان بر می آید...

هرکسی تا در فکر و درون خودش تغییر ایجاد نکند تغییری در پیرامونش ایجاد نخواهد شد

قضاوت کار سختی است کما اینکه ما هرگز با کفش های ایشان راه نرفته ایم (شما قضاوتی نکردید ، بخاطر حرفهای خودم این جمله را نوشتم)

ولی چیزی که باعث میشود ایشان نتوانند تغییر در شرایط و اوضاع ایجاد کنند باور این موضوع است که هیچ چیز قابل تغییر نیست

اول باید باورهایمان درست شود

یک نکته ای که به نظرم رسید این است که ما در وبلاگهایمان فقط قسمتهای پررنگ روزگارمان را مینویسیم، یعنی یا حال خیلی بد، یا حال خیلی خوب

البته که همیشه حال ما خیلی بد یا خیلی خوب نیست

و حتما نقاط قوت بسیاری در این میان وجود دارد...

دوست داشتم میتوانستم بی پرده تر و با حضور خود دوست عزیزمان در این باره صحبت کنم ...

بهرحال از شما سپاسگزارم که این موضوع را با من در میان گذاشتید

سعی خودمان را خواهیم کرد که برای دوستانمان بی اثر نباشیم



باز در اینجا خواهش میکنم خودتان شخصا با ایشان وارد مذاکره شوید

اگر کمکی از دست من برآمد بسیار خوشحال میشوم

و لازم است بدانید که حتما صحبت خواهم کرد و از طریق همین وبلاگ به شما خبر میدهم


نظرات 1 + ارسال نظر
نیلو2 سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1399 ساعت 12:49

با سلام و آرزوی ایامی خوش در کنار عزیزانتان.
دلیل اینکه خودم با ایشان ارتباط نمی‌گیرم به هر حال هیچ شناختی از هم نداریم من وبلاگی ندارم که حداقل از آن اعتمادی بوجود بیاد. شاید هم چون مدت طوالانی است مطالب شما را می‌خوانم و نفر سوم موضوع هستید با شما راحتتر هستم. چشم سعی می کنم با ایشان هم ارتباط بگیرم.
ممنون از لطف و توجه شما.

سلام به روی ماهت
فکر کنم منظورم را بد گفتم
والا با این لحن و صداقتی که در بیان شما وجود داره با هرکسی حرف بزنید متوجه میشه
بعد هم من از خدام باشه که شما همچین اعتمادی بهم کردید
منم ممنونم از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد