روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

بلا به دور

سلام

روزتون زیبا

آفتاب گرم و مهربان بهاری خودش را پهن کرده تو کوچه و گنجشک ها را به شوق آورده

انگار برگهای تازه جوانه زده شمشادها زیر آفتاب صبح بهاری میدرخشند و لبخند رضایتشون را میشه دید

چندتا کلاغ در جایی نه خیلی دور دارن قار قار میکنند

و سکوتی دلپذیر فضای کوچه را پر کرده

میز را دستمال میکشم و ته مونده گرد و خاک را تمیز میکنم تا وقتی آفتاب پهن میشه روی میز کارم فقط لبخند بزنم

چند تا وسیله روی میز را جمع میکنم و میزارم سرجاهاشون

دوتا تخته شاسی سایز کوچک بر میدارم و با خط کش میزارم روی میز... یادم باشه دوتا عکس زیبا و بهاری چاپ کنم و به اتاقم اضافه کنم

راستش را بخواین توی روزهایی کرونا، پدرجان را از آرایشگاه منع کردیم

دقیقا زمانی که کرونا شروع شد همون روز اول اسفند پدرنوبت آرایشگاه داشتند و نرفتند

و این شد آغاز بلند شدن موهاشون

پدرجان موهای فرفری دارند

جالب این بود که هرچی موهاشون بلندتر شد انگار خوشگل تر شد

موهای جوگندمی که داشت مدل سالهای جوانی پدرجان میشد...

هردفعه بعد از حمام به زور با یه مقدار سرم مو میرفتم سراغ موهای فرفری و کلی خوش میگذروندم... میخندیدیم... سربه سر هم میزاشتیم و ...

خلاصه چند روز پیش آقای آرایشگر با پدرجان تماس گرفتند

این آقای آرایشگر سالهاست که پدرجان را میشناسن و پدرجان مشتری دائمی ایشون هستند

آقای آرایشگر گفتند که این وضعیت کرونا حالا حالاها ادامه داره و با توجه به اینکه پدرجان اصلا صلاح نیست برن آرایشگاه، آقای آرایشگر حاضر هستند در حیاط خونه ی خودشون موهای پدر را کوتاه کنند.

پیشنهاد جالب و خیلی مهربانانه ای بود

قبل از رفتن پدرجان مجبورشون کردم که لباس رسمی بپوشن و با موهای فرفری عکس گرفتم ازشون

و حالا دوست دارم یکی از این فرفری ها را چاپ کنم ....



دیروز که رسیدم خونه پدرجان و مادرجان نبودند

سریع دوش گرفتم و نماز و قرآن و ...

از در که اومدن تو پکر بودند

پرسیدم چی شده؟

گویا پدرجان وقتی از پارکینگ میان بیرون چندتا ماشین توی کوچه بد پارک کردند و مجبور میشن دنده عقب تا ته کوچه را برن و با توجه به اینکه عجله داشتند، تیربرق اولی را که رد میکنن، تیر برق دومی را فراموش میکنن و .... بومممممممممم

رفتیم پایین و زنگ زدیم به اداره بیمه

گفت زنگ بزنید 110 تا بیان کروکی بکشن

زنگ زدیم و چقدر زود از راه رسیدن

بعد هم رفتیم نمایندگی

بعدترش هم یه سری به دفتر بیمه

البته که دیروز بعدازظهر هیچ کاری انجام نشد ولی قرارمدارها گذاشته شد و حالا احتمالا یه مدتی دست پدرجان بند قصه تعمیرات میشه...

و دقیقا بعد از شام یکی از دندانهای گیره ای مادرجان شکست...

میدونید که طبق قانون مورفی باید منتظر باشیم...

صبح به محض اینکه استارت زدم دیدم ماشین من هم آلارم سرویس میده ، البته خراب نیست ولی این کار هم وسط این ماجرا به کارهای پدراضافه میشه

به نظر من که باید لبخند بزنیم و بگیم خدایا شکرت... اینم قسمتی از زندگیه





پ ن 1: فعلا در روزهای بهاری عین مورچه ها در حال جمع آوری آذوقه هستیم

دیروز مادرجان شوید خریده بودند و شویدها را آماده خشک شدن کردیم

حس میکنم آروم آروم دارن آذوقه های مربوط به داداش و زن داداش را آماده میکنن و ته دلشون منتظرن

قرار بود برای خرداد بیان... ولی با وضعیت فعلی هیچی مشخص نیست


پ ن 2: آقای دکتر کلی شعار قشنگ بلده و یاد من هم میده

بعد دیشب داشتن سر یه موضوعی غرمیزدند

هنوز چهارتا جمله از غرغرشون نگذشته بود که چند تا از شعارها را بهشون یادآوری کردم...

اخماشون را کردن توی هم و فرمودند: دیگه زیادی شاگرد خوبی هستی... نمیشد اینو حالا یادآوری نکنی و یه کمی دل به دل غرغرهام بدی...

منم با یه لبخند بزرگ گفتم: نه اونوقت حس میکردی این آموزشها درونی نشده برام و باز میخواستی بعدا تکرارشون کنی... با همون لبخند باهاشون خداحافظی کردم و تو افق محو شدم

والا ... نصفه شب اومدن ... خیلی دیر... تازه من سحر باید بیدار شم و هلاکم از خواب...


پ ن 3: دارم تخم مرغ شانسی درست میکنم برای مغزبادوم

نظرات 8 + ارسال نظر
نیلو دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 10:52

سلاااااام روزتون پر از ستاره های قرمز اکلیلی
وااااای فقط و فقط شاگرد خوب بودن
عشقتون پایدار
واااای موهای فرفری
من عااااشق موهای فرفری ام
از سری کلمات من بعد از دیدن آقا یا خانم با موهای فرفری جو گندمی اینگونه است:
واااااای جوووووووون خدااااااا جاااااااان
چه دلبرههههههه هلووووو جااااان
این تیکه بالا با ذوق خونده بشه لطفا

سلام به روی ماهت
چه پر انرژی
اونم پر از انرژی مثبت
یادم باشه این تیکه پر از ذوق را برای پدرجانم بخونم

امیر دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 11:02

با سلام
این تخم مرغی که درست می کنی نمیدونم تخم مرغ است یا تخم شترمرغ.
ما ایرانی ها هر وقت کاری را خراب انجام میدیم با وسط کار خرابی بار میاد یا میگیم قسمت بوده یا میگیم برای رفع بلا هست. اصولا هم قسمت مقصر است هم رفغ بلا شده و در این بین ما هیچ مقصر نیستیم . دو سه روز پیش تو بریدگی می خواستم دور بزنم وسط بریدگی حواسم به ماشین های لین مقابل بود وقتی پیچیدم ناگاه صدای برخورد شدیدی تو ماشین آمد نگاه کردم دیدم یه پراید هم همزمان قصد دور زذن داشته و وقتی دور زدم درب جلو و عقب ماشین من به جلوی ماشین اون برخورد کرده دو تا درب من فرو رفته ولی سپر جلوی اون مشکلی نداشت و فقط شیشه یکی از چراغ هایش خرد شد راننده هم آشنا بود گفت تو مقصری یا من که گفتم جاده مقصره و خندیدیم و رفتیم به همین راحتی مقصر شناخته شد و دویست سیصد تومنی حداقل باید بدم صافکار ...
با این حساب ، حسابی کار و اشتغال برای بابا درست شده و حالا ها باید بره تعمیرگاه و بیمه و ....
چقدر خوبه که وسط غر و لند کردن یهو بزنی وسط حرف طرف مقابل و یه جمله شاد و انرژی بخش شلیک کنی .
ببخشید من بلد نیستم جمعرو جور خلاصه بگم گاهی مقدمه و بعد اصل مطلب و بعد هم نتیجه گیری و ... که میشهذمثنوی هفتاد من .

سلام
حالا در نهایت ببینم چی در میاد از این تخم مرغ شانسی

دنبال مقصر گشتن همیشه هم همه چیز را درست نمیکنه
البته اگه با دویست یا سیصد و یا حتی یک میلیون ماشین پدرجان درست میشد حتما ما هم دردسرهای بعدی را نداشتیم...
انشاله بلا از همه دور باشه
مثنوی هفتاد من شما هم خواندنی ست

پیشاگ دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 12:02

خداروشکر همهگی صحیح و سلامت هستید ضررهای مالی هم سخته اما جبران شدنیه
چقد اون حسو حال مامانتو که منتظره دوس دارم یاد یکی از دوستام میفتم
ایشالا زود زود میان پیشتون
از کدبانوگری های مادر جان بازم بزار اینطوری منم حواسم جمع میشه که فصل چیه و چه باید بکنم

انشاله بلا از همه عزیزان دور باشه
اخیش چون از مامانت دوری این حس را درک میکنی
عزیزدلمی چشم مینویسم

نگار دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 13:59 http://Www.negarkhatoon.blogfa.com

سلام‌ تیلو جان
ای جان منم فرفری ام یعنی خواهر و پدر و مادر هم فرفری اند و خب به خاطر کرونا خودم دست به کار شدم موهای بابا روو کوتاه کردم بسی جذاب شد میشه ازون شعارها به منم بگی؟
راستی بازگشتیم به وب نوشتن

سلام به روی ماهت فرفری قشنگم
واااااای جوووووووون خدااااااا جاااااااان
چه دلبرههههههه هلووووو جااااان
اینم شعر شما
لطفا با ذوق و شوق بخونید


چه خوب که دوباره مینویسی

واتو واتو دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 14:11 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

هلاک این ادبتونم با دکتر. نصف شب اومدننننن؟؟ خیلی جالبین.
خیلی دلم خاست پدرو ببینم با اون توصیفات . ماشینت اگ ایرانیه ک بیخیال چراغ چک . نه خاموش بودنش نشون درستی ماشینه نه روشن بودنش نشون از خرابی. نشون ب اون نشون ک چراغ چک ماشین مام خیلی وقته روشنه موردی نداشته تا حالا . وقتی خاموش بود بیشتر مورد داشت

یعنی باید بی ادب باشیم؟؟؟؟؟
میخواین تا عکس پدرجان را بفرستم براتون
ماشینم خارجکی هست و هنوز گارانتی داره برای همین به علایم توجه میکنیم

قلب من بدون نقاب دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 14:53 http://Daroneman.blog.ir

تیلو این قسمت آرایشگاه رفتن پدر جان رو ی بار نوشته بودی ها

والا من به این سنم اگر ی تخم شانسی هدیه بگیرم ذوق میکنم
مغز بادام که جای خود داره

عه
چون میخواستم عکسشون را چاپ کنم دوباره نوشتم
حواس پرتی گرفتما
خب تخم شانسی که من درست کنم ذوق داره ولی اونکه اون هفته خریده بود اصلا ذوق نداشت

سعید دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 ساعت 20:00 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو
روزه نمازات قبول باشه
به نظر من چیزی بدتر از همسایه ی مردم آزار نیست
ماشین فدای سر پدر جان خدا رو شکر خودشون سالم هستن
حدود یک ماه پیش منم تصادف بدی کردم که خداروشکر به خیر گذشت
تو یه کوچه ی شلوغ و باریک یه ماشین کنترلشو از دست داد و با 5 تا ماشین برخورد خیلی بدی کرد
ماشین من چهارم بود
من بچه که بودم موهام فرفری ریز بود بزرگ که شدم کم کم باز شد الان فقط سه تا فر بزرگ برام مونده

سلام به روی ماهت
متشکرم
انشاله بلا ازتون دور باشه
عه فرهای هم با شما بزرگ شدن؟

رسیدن سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1399 ساعت 19:42

خدا رو شکر که مشکل به آسونی رفع شد و شما آسیبی ندیدید. تو که همیشه قوی هستی و میخندی به همه مشکلات و دهن کجی میکنی . آفرین .
من تخم مرغ شانسی میخوام

منم عین خودت گاهی شکننده و حساس میشم
ولی سعی میکنم قوی باشم
والا اینطوری پیش بره منم دلم تخم مرغ شانسی میخواد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد