روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

یکشنبه ی ویروسی

سلام

صبحتون شاداب و سرزنده

اگه مثل لاندا موندین تو خونه و از راه دور درحال کار کردن هستید

اگه مثل خیلی از دوستای خوب دیگمون رفتید سرکار و هزاربار در روز همه چیز را ضدعفونی میکنید و دستاتون را میشورید

اگه مثل من تو محل کار خصوصی تری هستید و یه کمی کمتر به شستن و ضدعفونی نیاز دارید

در هرحالی که هستید ، حال خوب را برای خودتون دست و پا کنید

آهنگ بزارید

به کتابهای قدیمی سرک بکشید (طبق گفته سهیلا جان)

کتابهای تازه بخونید

یه سرچ کوچولو بکنید و با بچه ها اوریگامی تمرین کنید

کاردستی درست کنید

فیلم ببینید

یا مثل من هسته های نارنج و پرتقال و نارنگی سبز کنید

خلاصه که روحیه تون را حفظ کنید



امروز صبح دستکش های یکبار مصرف را دستم کردم که اول برم پمپ بنزین

ماسک هم طبق معمول

بنزین زدم و اومدم دفتر

تند تند قبض های مربوط به شهرداری را پرداخت کردم

قبض آب را پرداخت کردم

یه زنگ زدم به اتحادیه تا ببینم حق عضویت سال 98 را چکار باید بکنم

خلاصه که همه چیز را مرتب کردم و با خیال راحت اومدم اینجا



کوچمون طبق معمول این ده روز خلوت وساکت هست

فقط صدای گنجشک ها و یه آرامش بی نهایت

کتاب «من پیش از تو» را فهیمه جان چند وقت پیش بهم داده (پی دی اف) و من این چند وقت اصلا نتونستم بخونم، اما از دیروز شروع کردم به خوندنش

دیشب هم آخر شب وقتی میخواستم بخوابم روی گوشیم یک فیلم را گذاشتم تا دانلود بشه

و دیروز همینطور که با ساره جون حرف میزدم مجله ی پر از نقاشی و شعر و داستان را تکمیل کردم برای مغزبادوم

بالاخره باید این روزها هم بگذرن

این روزها باعث میشن شکرگزاریهامون پررنگ تر بشه

در عوض یادمون نره که این روزها زندگی برای یه عده ای سخت تر شده

هوای اونا را داشته باشیم

از مهربونی به هم دریغ نکنیم که انرژی خوب این کمک ها صرفا برمیگرده به زندگی خودمون






پ ن 1: میدونم خیلی پراکنده نویسی کردم


پ ن 2: دیشب مخمور نازنین با یه متن و آواز ...

من هنوزم با یه جمله زیبا به پرواز در میام

هنوزم سوز و گداز یک آواز حتی اگه معنیش را نفهمم میتونه منو ساعتها به خودش مشغول کنه

و این حال خوب را مدیون دوست خوبم هستم


پ ن 3: روزمرگی های تکراری اگه با سلامتی و آرامش هستند ، جای شکر دارن

این در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخه....

نظرات 10 + ارسال نظر
پیشاگ یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 09:31 http://bojboji.blogfa.com

و اینم من اضافه میکنم : مرتب تکرار کنید
متاسفم مرا ببخش سپاسگزارم دوستت دارم
من که رو یه تیکه کاغذ نوشتم و چسبوندم به مانیتورم
راس میگی تیلو
در همیشه رو یه پاشنه نمیچرخه

متاسفم و مرا ببخش را ازش حذف کن
پیشاگ نازنینم چرا متاسف باشی؟
چرا معذرت خواهی کنی؟
ولی سپاسگزارم و دوستت دارم را موافقم

لاندا یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 10:08


پستتو با خنده شروع کردم


همیشه بخندی دختر گل

سارا(چیکسای) یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 10:22 http://15azar59.blogsky.com

ان شاالله که بزودی اوضاع بهبود پیدا کنه

انشاله
ما هم به همین امید داریم روزها را میگذرونیم

انه یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 10:42 http://manopezeshki69.blogsky.com

امیدوارم زودتر تموم شه این اوضاع...

انشاله

سعید یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 10:59 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی گلم
خوبی؟
منم هنوز به یه بیت شعر یا با یه آواز مست میشم
شعر که شراب منه
گاهی هم به شدت دلم هوای شنیدن یه آواز یا خودن یه شعر می کنه که به صورت اورژانسی میرم پیدا میکنم و میخونم
شاد باشی دختر عموی گلم

سلام پسرعموجان
متشکرم
شما در چه حالی؟
چه حس مشترک خوبی

soly یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 12:18

روزای سخت میگذره بامید خدا. بهار دل انگیز هم حالمونو بهتر میکنه ...توکلمون بخدا

انشاله
انشاله که با خوشی و عاقبت بخیری و سلامتی بگذره

پیشاگ یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 12:24

این جملات رو باید به بدنت به کسانی که دوس داری بگی
باید از اعضای بدنت دلجویی کنی باید از کائنات دلجویی کنی تا بخشیده بشی به خاط تک تک خاطرات بدی که هر روز با ذهنمون هست
باید این جملات رو بگیم تا همه منفی ها رو بشوره وببره
اینا رو دکتر هولن جانم میگه

خب هرکسی میتونه هرجوری دوست داره و باهاش حس و حال خوب داره با خودش و کائنات حرف بزنه
من نظرم این نیست
من دوست ندارم هی تکرار کنم که متاسفم و معذرت میخوام
به جاش اون دوتای بعدی را خیلی دوست دارم ... به کرات به عزیزانم میگم
خیلی وقتا به خاطرچیزهای خیلی ساده و ریز از همه اطرافیانم تشکر میکنم
از خداوند که جای خود داره

امیر یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 12:43

با سلام
بلاخره این روزا هم می گذره و روسیاهی اش برا کرونا می مونه و جالب اینکه کرونا و زمستون با هم عمرشون تمام میشه و دیگه زغال امسال از طعن و کنایه ( زمستون میره و روسیاهی برا زغال می مونه ) در امان می مونه . اوقات بیکاری را با اشعار شاعران جدید و قدیم سر ککید و همچنین رمان هایی که در دست دارید مشغول کنید هم فال است و هم ....
البته تیلو هزار جور راه بلده که سرگرم باشه از نقاشی و کاردستی تا سبزه درست کردن و گل و گیاه پرورش دادن
انشالله که روزهای خوبی در انتظار همه دوستان باشد. و این هم خاطره ای میشه برای سالهای بعد و تعریف کردن آن برای فرزندان و نوه ها و نتیجه ها و نبیره ها و ...

سلام به روی ماهتون
شما برای نوه هاتون تعریف کنید
ما هم میایم تایید میکنیم
چون ما بچه و نوه و نتیجه نداریم که
اخ اخ دلم هوایی شد ... کاش آقای دکتر یه کمی خلوت تر بودن و مثل قدیما برام کتاب میخوندن... خیلی این کار را دوست داشتم

سارا(چیکسای) یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 13:50 http://15azar59.blogsky.com

مرسی برای اینکه رفیقی همدلی رنگی رنگی هستی
اسم پستت خیلی باحاله

میدونی داشتن دوستی مثل تو برام یک افتخاره؟

لیلی۱ یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 15:19

عزیزم شکر که خوبی و با انرژی و اونو به بقیه منتقل میکنی
کتابی که میخونی فیلم هم داره ولی فعلا سعی کن کتابهای شادتری بخوانی این روزها

متشکرم نازنینم
دوست دارم کتابشو بخونم بعد فیلم را ببینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد