روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

قضا به دور. بلا به دور. به حق این صاحب نور

سلام

روز اسفندیتون زیبا


بچه ها اینهمه ترس و وحشت از این بیماری لازم نیست

فقط مراقبت لازمه

نترسید

ترس زیبایی های لحظه هامون را خراب میکنه

نگران نشید ، فقط مراقب باشید

میدونم که اینقدر راههای مراقبت توی شبکه های مختلف مجازی و حقیقی تکرار شده که همتون بلد شدید



باید از پنجشنبه بگم که با مامان و بابا رفتیم بیرون

میخواستیم کار بانکی انجام بدیم و رمزهای دوم پویامون را فعال کنیم

وقتی رسیدیم به عابر بانک تعجب کردیم... صف وحشتناک

توی بانک هم وقتی نوبت گرفتیم نزدیک 500 نفر جلومون بودند.... من و بابا هم کلا بیخیال شدیم

بانک دوم هم دقیقا شرایط همینطوری بود

و بانک دوم را هم بیخیال شدیم

رفتیم سمت یک مرکز خرید بزرگ و مامان برای خواهرها عیدی ظروف مسی خریدن

منم یکی برای خود مامان خریدم

بعد دیدم حالا که مامان ظرف مسی براشون خریدن بزار منم یک تکه مس بخرم به جای عیدی که ست بشه لااقل

منم براشون خریدم و برای للی هم که تولدش توی فروردین هست عین خواهرا مس خریدم

بعدش یه کمی توی مرکز خرید سه تایی قدم زدیم و چیزای خوردنی خریدیم

بعد رفتیم سمت نزدیک ترین طلا فروشی و برای تولد مغزبادوم که اوایل فروردین هست یک دستبند چرم و طلای کوچولو خریدیم

روبروی همون طلا فروشی هم پدرجان چشمشون یک لباس فروشی دید که از همونجا هم برای مغزبادوم و فندوق لباس خریدن برای عیدی

توی مسیر برگشت یه سری زدیم به خواروبارفروشی همیشگی و یه مقداری آجیل خریدیم

یه کمی خرید خونه کردیم و خلاصه کلی از لیست اسفندمون را تیک زدیم


جمعه نزدیک ظهر به مامان جان خبر فوت دایی شون را دادند

مامان جان این دایی شون را خیلی خیلی شدید دوست داشتند و از این خبر خیلی ناراحت شدند

البته ایشون یکی دوماهی بود که با نارسایی کلیوی دست به گریبان بودند

خلاصه مامان و بابا رفتندیه سری بزنند

کمی تو کارهای ناهار کمک کردم و خواهرا و مامان بابا اومدند و ناهار خوردیم و تا شب با فسقلیا مشغول بودیم


شنبه هم از صبح رفتیم دنبال مراسم خاکسپاری و ...

خیلی قضیه طولانی شد

با اینکه ترس این ویروس وجود داره خیلی شلوغ بود

سعی کردیم بیشتر توی هوای آزاد باشیم و کمتر تجمع کنیم تو قسمتهای سرپوشیده

مراسم تا تقریبا ساعت 1 طول کشید

مراسم پرسوز و گدازی بهم بود

همسر مرحوم خودش هم به شدت بیمار بود و بستری در بیمارستان که مجبور شدند برای این مراسم با آمبولانس و پرستار و دکتر بیارنشون

دخترها هم خیلی شرایط خوبی نداشتند و خلاصه مراسم سختی بود

بعد هم همه رفتیم برای ناهار

ناهار را توی رستورانی خوردیم که منظره سی و سه پل را داشت ، آب زاینده رود را هم باز کرده بودند و رودخونه پر از پرنده های زیبا بود و حسابی حال آدم راعوض میکرد

از اونجا که اومدیم با مامان و بابا چون روحیه مون خراب بود تصمیم گرفتیم بریم باغچه

من خیلی وقت بود باغچه نرفته بودم

پدرجان برام یه عالمه گل نرگس چیدند

سه چرخه قدیمی مغزبادوم را هم از انباری باغچه درآوردیم تا ببریم خونه و فندوق کوچولو بتونه با مغزبادوم حسابی خوش بگذرونه

(توی پارکینگ و کوچه بن بست ما جای خوبی هست برای دوچرخه سواری کردن این دوتا کوچولو تو هوای خوب بهاری)

خلاصه که چند روز شلوغ و پر رفت و آمدی داشتیم

اما قرار شد از امروز به بعد پدرجان و مادرجان از خونه بیرون نیان

حالا برای مراسمات فردا و اینا هم باید یه فکری بکنیم

پدرجان به خصوص به خاطر بیماریشون سیستم ایمنی بدنشون خیلی قوی نیست و نیاز به مراقبت دارند

ببینیم خدا چی مقدر کرده برامون





پ ن 1: خیلی حرف برای گفتن داشتم ولی از بس وسط این پست کارهای جورواجور پیش اومد اصلا همش از یادم رفت


پ ن 2: آقای دکتر هم خوب هستند و پیشنهادشون برای قرار عاشقانه اسفندماهی را رد کردم

خودشون و سلامتیشون برام از هرچیزی مهمتر هستند


پ ن 3: از اینکه دیروز با محبت هاتون - پیام هاتون - تلفن هاتون منو شرمنده کردید خیلی خیلی ممنونم

دلم هزاربار گرم شد و فهمیدم چقدر حقیقی هستید

تک تک تون

نظرات 13 + ارسال نظر
الهام یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 10:44 https://im-safe-in-your-arms.blogsky.com/

سلام تیلو عزیزم.
دیروز صد بار چک کردم ببینم نوشتی یا نه.
خدا رحمتشون کنه

خوب و خوش باشید همیشه

سلام به روی ماهت عزیزدلم
ممنونم
خدا به شما و عزیزانتون سلامتی و طول عمر عطا کنه

لیلی۱ یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 11:13

سلام عزیزم نگرانت بودیم خدارحمت کنه دایی جان را
خداروشکر که حالتون خوبه

سلام به روی ماهت
ببخشید که نگرانت کردم
ممنونم عزیزدلم

مخمور یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 11:20

سلام
روحشون شاد
بقای عمر بازماندگان به عزت و سربلندی

سلام به روی ماهت
سپاسگزارم

پیشاگ یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 11:24 http://bojboji.blogfa.com

سلام تیلو جان خریداتون مبارک باشه
خدایی دایی مادتون رو هم بیامرزه

سلام عزیزدلم
متشکرم

لاندا یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 11:25

عزیزم، روحشون شاد
چه خوب که همه خریداتون رو کردین و باغچه هم رفتین.
کاش بهار زودتر بیاد، فسقلیا برن دوچرخه سواری

همه خریدها که تمام نشد
ولی قسمت عمده ایش را تیک زدم

رسیدن یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 11:43

بازم تسلیت میگم . انشاءالله که همه تون سلامت باشید

متشکرم عزیزدلم

انه یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 12:01 http://manopezeshki69.blogsky.com

سلام عزیزم خدا رحمتشون کنه..
والا جوری خودشون کرونا رو پخش کردن کرونا انگشت به دهن موند اونهمه ادم تو راهپیمایی انتخابات هی بگذریم...

سلام به روی ماهت
منم موافقم با این حرف که کرونا انگشت به دهن مونده

سارا(چیکسای) یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 13:08 http://15azar59.blogsky.com

تیلو جونم کجا بودی اخه...وای اگر بدونی چه جوی توی محیط کار ماها هست ..انقدر که من دیروز اغفال شدم و به اون مرد نامرعی شده پیام دادم اخه محیط کار اونم بیمارستانه
مراقب خودتون باشید

خب شما با اون محیط بیشتر در معرضش قرار میگیرید
بهتره شما خیلی بیشتر مراقب باشید

رهآ یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 14:15 http://Ra-ha.blog.ir

چقدر عنوانت دلگرم کننده س.
توکل به خدا.

سهیلا یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 15:07 http://Nanehadi.blogsky.com

خدا رحمتشون کنه.واقعا نباید بترسیم.فقط باید مراقبت های بهداشتی رو زیاد کنیم بقیه اش رو هم مجنون وار برقصیم و بچرخیم و بگردیم و ...همین دیگه.

اخ اخ
کاش این ویروسه نبود و ما بیشتر میتونستیم مجنون وار برقصیم و بچرخیم و بگردیم

کاترین یکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت 17:28 http://onclouds.blogfa.com

اول که فوت دایی مادرتون رو تسلیت عرض می کنم ....
ای جااان اینقدر از عیدی و عیدی دادن خوشم میاد انشالله همیشه جیبتون پر پول باشه و تنتون سلامت هی به این کوچولوهای شیرین عیدی بدید
....

متشکرم کاترین نازنینم
منم هدیه دادن را خیلی دوست دارم

soly دوشنبه 5 اسفند 1398 ساعت 08:26

سلام عزیزم.
امیدمون بخدا باشه.

سلام عزیزدلم

طیبه سه‌شنبه 6 اسفند 1398 ساعت 21:56 http://almasezendegi.mihanblog

روحشون شاد

متشکرم نازنینم
خدا رفتگان شما را بیامرزه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد