روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزی از روزها

سلام

روزتون پر از طراوت و شادابی

دوست دارم بشنوم حال دل تک تک تون خوش هست

نزدیک میشیم به روزهای تعطیل... داشتم یه بررسی میکردم برای سفر به یزد

اما دیدم حال پدرجان و مادرجان خیلی مساعد برای سفر نیست

با این بیماریهای واگیر شاید کمی رعایت هم بهتر و به صلاح باشه

خلاصه که بیخیال سفر شدم

در عوض زنگ زدم خانم تمیزکار و برای سه شنبه باهاش هماهنگ شدم

دیروز و امروز هوا یه تغییر اساسی کرده و اونقدر عالی شده که من به زور اینجا بند میشم

دلم میخواد برم بیرون

برم قدم بزنم

برم دنبال جوانه و گل و عطر بهار بگردم

ولی فعلا باید بشینم پشت سیستم و به عالمه تایپ فیزیک و دو تا فایل اکسل سر و سامان بدم

برای عصر هم با یه مشتری قرار دارم برای کارهای فتوشاپی

دوتا فایل هم به آقای دکتر قول دادم

پس بهتره سربه هوا نباشم و هوایی نشم و پرتلاش و کوشا به کارم ادامه بدم

میخوام یه سری کارت پستال هم برای عید طراحی کنم

راستی چقدر طرفدار داشت مداد رنگی هایی که برای عیدی خریدم

بابا جان و مامان جان حسابی از این کار استقبال کردند

این مداد رنگی ها را برای دختر بچه های دو تا شش ساله خریدم ، قرار شد هممون فکر کنیم و برای بچه های رنج سنی هفت تا دوازده سال هم که تقریبا شش نفر میشن یه چیز باحال پیدا کنیم

خلاصه که همه را انداختم تو فکر

هفته آخر بهمن را از دست ندید و بیخیال این هوای خوب نشید

یه برنامه ی خوب برای اسفند بنویسید

یه برنامه گشت و گزار با اونایی که بهتون خوش میگذره

مثلا یه برنامه صبحانه با دوستاتون بچینید

یه پارک رفتن با کوچولوها

یه برنامه پیک نیک جمع و جور

یه زیارت به امامزاده نزدیک

یا مثلا سر زدن به یه بازار سنتی حالا نه صرفا برای خرید برای تماشای حال و هوای اسفند

حتی یه دورهمی

قدم زدنهای روزانه با یک دوست و رفیق پایه

پ ن 1: وقتی یکی از دوستام میاد و از عاشق شدنش برام تعریف میکنه

از اون لرزیدن دل- از اون حال قشنگ - دلبری ها - بازی کلمات -ته دلم ضعف میره

باورتون نمیشه چقدر دعا برای دوستام را دوست دارم

پابند هیچ زمان و مکانی هم نمیشم - سریع دستام را میبرم بالا و از خداوند بهترینها را طلب میکنم

پ ن 2: از تقریبا هشت و نیم صبح در حال نوشتن این پست هستم

تیلوتیلو یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 11:10

نظرات 11 + ارسال نظر

soly یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 11:16

چه حال خوبی ریختی تو این پست دختر

بهم لطف داری دوست جانکم

فندوقی یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 11:31 http://0riginal.blogfa.com/

الهی همیشه حال دلت خوب باشه به حرمت انرژی مثبتی که هر روز به ما منتقل میکنی و خدا هزار برابر نصیبت کنه و اتفاقای خوب برات بیفته و آرزوهای محالت به واقعیت تبدیل شه. آمین

من از وجود دوستایی مثل شما انرژی میگیرم
از بودنتون حال خوب میگیرم
و میدونم که این آرزوهای قشنگت اول در حق خودت برآورده میشه

شبنم یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 12:40

سلام اااا چرا کنسل کردین خوشحال میشم اومدد یزد میزبانتون باشم مهربون خانوم

سلام به روی ماهت
شما یزدی هستید؟
قربون محبت شما برم من

روشنک یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 13:07

سلامممممممم

به به چه پتویی میشه منم روش یه ساعت بخوابم

معلومه بوی آرامش میده انرژیش بهم رسید ها

سلااااااااااااااااااااااااام به روی ماهت
تشریف بیارید پیشکش کنم خدمتتون
ناقابله

پیشاگ یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 14:04 http://bojboji.blogfa.com

سلام تیلویی پر انرژی
برای بچه های 7 تا 12 هم فک کنم از این خودکار ژله ای های رنگی گزینه بدی نیس اما از قیمتا اطلاعی ندارم
وای که عاشق تک تک برنامه هایی که گذاشتی هستم خودمم دیروز داشتم بهش فک میکردم که یه جمعه حتما یه برنامه جوج با دوستامون بزاریم

سلام دوست جانم
اره راست میگی
خودم هم خیلی خیلی خودکارهای رنگی رنگی را دوست دارم و خیلی هم گرون نمیشن
هورا به برنامه دوستانه

فاطمه یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 14:36

سلام
چقدر خوشحالم که میخونمت، منم ازت یاد گرفتم راه بیفتم دنبال جوانه ها بگردم.گل ها رو آب بدم و از همین لحظه ها سرشار از شادی بشم.
پیشنهاد من برای عیدی بچه های دوازده ساله کتاب هستش ولی بچه ها هم به شدت اقتصادی شدن پس سعی کن یه مبلغی هم به کادوت اضافه کنی

سلام فاطمه جان
منم خوشحالم که همراهم هستی
کتاب گزینه عالی ای هست ... اتفاقا الان نمایشگاه های کتاب با تخفیف های خیلی خوبی برپا هستند باید حتما یه سری بزنم

کاترین یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 16:03 http://onclouds.blogfa.com

من که فک می کنم تیلو رو هر کلمه ی که تایپ می کنه یه پودر جادویی می ریزه و کلی حال خوب به ما هدیه میده

چه تعبیر دل نشین و جالبی
بهم لطف دارین کاترین عزیز

واتو واتو یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 20:56 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

عاشق شدنااااا؟؟؟؟پسره مگه؟؟
گفتی برید پیاده روی و کوه و گشت گذار گفتم اینم تعریف کنم بخند . از وقتی عقد کردم دیگه کوه نرفتم جمعه صبحا. ینی نمیذاشت ک برم. تا این جمعه بعد سه سال رفتم . خلاصه داشتیم صبحانه می‌خوردیم کنار چشمه بحث رفت سر قهوه و دم کردن و فلانه و فلانه. یهو یکی از دخترا ب یکی از پسرا گفت راستی اسم قهوه اومد حال مادرتون چطوره؟ بهترن؟؟
مارو میگی چایی تو دهنمون پوف میکردیم تو سفره . اینقد خندیدیم خندیدیم دل درد گرفتم من. بعد ب این فک کردم ک تو این سه سال چقد لحظهامو خراب کردم. خوب میکنی ک ب همه توصیه میکنی خوش بگذرونن

منم پوف کردم با خوندن این خاطره
واقعا باید لحظه ها را قدر دانست
حیف هست که زندگی از دست آدم لیز بخوره و در بره

رهآ یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 22:45 http://Ra-ha.blog.ir

واااای تیلو منم چقدددر هوای دلبر این روزا رو دوست دارم .. قشنگ داریم نفس میکشیم ... آخ که شکر .. کاش همیشه هوا انقدر دلبر بود ...

من برای عیدی دو تا از برادرزاده هام (8 ساله و 4 ساله) خط کش ژله ای طرح دار خریدم که کلییی شکل توش داره، و دفترخاطرات طرح کیتی برای انتشارات بنفشه. اینم خیلی خوبه و هر صفحه ش ی شکل و طرح :)

رهای نازنینم از الان تا آخر اردیبهشت بهترین هوا را داریم تجربه میکنیم
ازش باید لذت ببریم
وای چقدر زیبا و هیجان انگیز
میبینی آدم خودش بیشتر ذوق میکنه

گلشن دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت 00:21

تو یکی از گروه ها دیدم پیسنهاد دادن اعضا ماهی ده هزارتومن واریز کنند و نوبتی به اعضای گروه هدیه بدن هر ماه یکی بره برای خودش با اون پول هدیه بخره . ایده جالبیه به نظر من برای فامیل، حالا شیوه اجرایی شدنش برای بچه های فامیل رو نمیدونم.

پیشنهاد بدی نیست
هرچند ایرادات خودش را هم داره

خانمـــی دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت 08:32 http://harfhaye-dele-khanomi.mihanblog.com/

به به چه پست دلنشینی چه حال و هوای خوبی

بهم لطف داری عزیزدلم