روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من ....

سلام

روزتون خوش


آخر هفته تون چطور بود؟

میدونم که خبرهایی که میشنویم هممون را تحت تاثیر قرار میده

میدونم اتفاقات چه ما بخوایم چه نخوایم روی ما تاثیر خودشون را دارند

اما سعی میکنیم زندگی کردن را تمرین کنیم ، شاید این تمرینات سخت باعث بشن ما مهارت بیشتری در زندگی کردن پیدا کنیم

آخر هفته ی من که همش با دوتا فسقلی شیطون و بازیگوش گذشت

بیشترش را هم توی خونه بودیم

برای سرگرمی مغزبادوم کیک پختیم

برای باز شدن حوصلش یه عالمه بازی هایی که دوست داشت انجام دادیم

یه کمی تمیزکاری کردیم و خونه و شیشه ها را برق انداختیم

برای ذوق های فندوق کوچولو در حد خفه شدن به گلهامون آب دادیم

و خلاصه روزگار را گذروندیم

آقای دکتر هم که پنجشنبه ها خیلی شلوغ هستند اما آخر شب تلافی روز شلوغ را درآوردیم و هرچی تعریف کردنی داشتیم برای هم تعریف کردیم

صبح جمعه هم با پیام و بعد زنگ ایشون از خواب بیدار شدم اما  دیروز تحت تاثیر فضا و جو حسابی بداخلاق تشریف داشتند ، انگار هوس غار تنهاییشون را داشتند، منم اجازه دادم در غار تنهایی خودشون حسابی بهشون خوش بگذره

هرچند براشون پیام و کامنت فرستادم

آخر شب هم یه کوچولو حرف زدیم



پ ن 1: امروز بعد از چندین و چند روز ، آسمان آبی بود با لکه های پراکنده ابر سفید

هرچند یکی دو ساعت بیشتر طول نکشید ، اما دیدن اون آسمان در قاب پنجره حال خوبی بود


پ ن 2: میخوام امروز اون قورباغه ی چاق و بدریخت را قورت بدم


پ ن 3: امروز نمیدونم چرا اینهمه کوچه آرام و ساکت هست

در عوض میتونیم در آرامش یه هفته تازه را شروع کنیم

نظرات 9 + ارسال نظر
الهام شنبه 14 دی 1398 ساعت 09:11 https://im-safe-in-your-arms.blogsky.com/

سلام. هفته خوبی داشته باشی تیلوی عزیزم

به همچنین عزیزدلم

غ ز ل شنبه 14 دی 1398 ساعت 09:26 https://life-time.blogsky.com/

کنار بچه ها بودن اگر ذهن آزاد داشته باشی خیلی خوش میگذره
قورباغه چاق و زشت هم نوش جونت که بعدش خیلی خوبه


بچه ها باعث میشن ذهنم آزاد بشه
اخ اخ اخ
باید قورتش بدم

رسیدن شنبه 14 دی 1398 ساعت 09:43

سلام صبح بخیر. زندگی همینه دیگه اینکه به زور سعی کنی سرش کنی . هرچند وصف من با تو خیلی فرق داشت اما مضمون فرقی نداره .

سلام
روزت بخیر
ساره ی نازنینم ، زندگی موهبت خداست به نظرم باید مهارت کسب کنیم و ازش لذت ببریم
نباید انتظار داشته باشیم همه چیز بر وفق مرادمون باشه
اما میتونیم از خودمون انتظار داشته باشیم که خوب زندگی کنیم

انه شنبه 14 دی 1398 ساعت 09:58 http://manopezeshki69.blogsky.com

درسته باید زندگی کرد ولی بعضی اتفاقات داغ بزرگی رو دل ادم میذاره...

اره
و این داغها هر روز تازه تر میشن
نمیرسیم یه داغ و یه درد را از سر بگذرونیم

پیشاگ شنبه 14 دی 1398 ساعت 09:59 http://bojboji.blogfa.com/

سلام تیلویی
وای عاشق اینم همیشه شیشه پنجره هامون برق بزنه خیلیی بهم حس خوبی میده
چ کیفی کردی با بچه ها خوشبحالت
اممیدوارم قورباغهه زیاد اذیتت نکنه

سلام به روی ماهت
شیشه های براق حال منم خوب میکنن
در عوض شیشه های دفترم در حدی کثیف هستند که نمیشه بیرون را دید

سارا(چیکسای) شنبه 14 دی 1398 ساعت 11:07 http://15azar59.blogsky.com

سلام تیلو جانم اینجا به شدت بارون میزنه یهو ادم هوس میکنه چترشو برداره بره زیر بارون اونم باغ ارم جات سبز هر چند همه چیز زیادی ساکته یه وهم عجیبی تو باغ بود

سلام سارای نازنین
منم هوس راه رفتن های طولانی کردم
راست میگی این سکوت و وهم را منم حس میکنم

soly شنبه 14 دی 1398 ساعت 12:31

منم رفتم اخر هفته یه پازل خریدم.مثه نی نی کوچولوها اومدم درستش کردم.اونقد ذوق داشت.

وای چه خوب
مدتهاست تو فکر یه پازل هزار تیکه هستم

فرشته شنبه 14 دی 1398 ساعت 13:01 http://femo.blogfa.com

چقدر رمزآلود وناراحت نوشتی

جدی؟
خودم این حس را نداشتم
ناراحتی امروز در وجودم هست حتما روی نوشته م سایه انداخته

کاترین شنبه 14 دی 1398 ساعت 13:46 http://onclouds.blogfa.com

کتاب غورباغه ات را قورت بده رو خوندی ؟؟؟ خیلی کتاب خوبیه و شاید به قورت دادن اون غورباقه ی زشت و پاق هم کمک کرد ...

خوندم که دارم ازش یاد میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد