روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

لطفا بی انصاف نباشید

یک کار جدول کشی بزرگ از یک مدرسه قبول کردم و انجام دادم براش

به بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت

تقریبا یک سوم هزینه کار را ازشون بیعانه گرفتم

موقعی که کار آماده شد زنگ زدم ، فرمودند: لطفا با پیک بفرستید ما هم بقیه پول را کارت به کارت میکنیم...

یه کوچولو من من کردم ...

فرمودند: اصلا نگران نباشید ، تا پیک شما برسه به ما پول شما هم واریز شده... ما معطل این کار هستیم و خیلی عجله داریم و بازدید داریم و ...

من هم کار را فرستادم رفت...

هیچ پولی واریز نکردند

امروز بهشون زنگ زدم ... جواب ندادند

مسیج دادم : زحمت واریز پول را کشیدید؟

دو ساعت بعد زنگ زده میگه : دوتا از صفحه هایی که چاپ کردید به جای اینکه دو رو بخوره یک رو خورده...

میگم : تشریف بیارید براتون درست میکنم

میگه: راهم دوره ...

میگم زحمت بکشید با دستگاه کپی که داخل مدرسه دارید، دوتا برگ را پشت و رو زیراکس کنید درست میشه...

میگه : البته من 50 هزارتومان از مبلغ فاکتور را نمیریزم....!!!!!

گفتم : برای یک برگ کپی؟؟؟؟؟

فرمودند: بله



و اینگونه است که اعتماد آرام آرام از بین می رود

و اینگونه است که انصاف آرام آرام از بین می رود

و اینگونه است که آرام آرام از آرامش روانی افراد کاسته می شود

و اینگونه است که آرام آرام خوش بینی ها به بدبینی تبدیل می شود

نه به خاطر اون 50 هزارتومان ، به خاطر رفتار یک خانم مدیر فرهنگی ....

من در تمام این سالها از این نمونه رفتارها خیلی زیاد دیدم و هی سعی کردم کمترین اثر را از این برخوردها دریافت کنم و سعی کردم همچنان خوش بین باشم ، همچنان منصف باشم ، همچنان اعتماد کنم ... اما آرام آرام روی من هم اثرات خودش را گذاشته این دست رفتارها!!!!

لطفاً بی انصاف نباشید

نظرات 20 + ارسال نظر
خودم چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 13:12 http://swipi.blogsky.com

اتفاقا منم دو ماه پیش سفارش طراحیم رو تموم کردم و انجایی که ایشان ادم فهیم و سنجیده ای بود منم کل کار رو براشون فرستادم
الان دو ماه هی پیام میدم میگم چی شد میگه خارجم دسترسی به بانکداری ندارم و بعد کریسمس برمیگردم
خوبه شما 50تومن بود
واس من 1200بود که تخفیف خورد و باید 800بده
جالبه بازم تخفیف میخواست
فک کنم کلا تخفیف خورد کارم و من دستم بهش نمیرسه دیگه

من که کل کارم 50 نبود... ایشون برای یک برگ قصد دارن 50 کم کنند
امیدوارم آدمهایی که اینطوری اعتماد دیگران را نشانه میگیرند به بازنگری در رفتارهاشون بکنند

جزر و مد چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 14:05

من خیلی درکتون می کنم و این تلفن جواب ندادنا و بی احترامی ها، باور کنیم این دنیا خیلی بی ارزشه و این پولا خوردن نداره، اونقدر شجاعت داشته باشن بگن تخفیف میخوام که اونم بی انصافیه نه دبه کنن

کاش درکم نمیکردی... وقتی درکم میکنی یعنی سرت اومده و از این جور حرصها خوردی
ای بابا

الهام چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 14:09

سلام.
چه بی انصاف هستند واقعا!
تا پول واریز نشده کارشون رو نفرست تیلو جان اینجوری خستگی کار به تن آدم میمونه.
من برای یکی از دوستام کار پایان نامه انجام دادم. میگفت من که میخوام بدم بیرون حالا تو انجام بده. آخر سر گفت چقدر میشه؟ گفتم قابل نداره و اونم گفت مرسی و تمام. نه اصراری برای پول و نه هیچی...
به همین سادگی

سلام
وای دوست هم اینقدر بی انصاف؟؟؟؟
آخه چرا؟
یعنی به خودش نگفت تو چقدر وقت گذاشتی و زحمت کشیدی؟

بهار چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 14:27

سلام.
چرا اول کار قرار نمیزارید که تحویل کار با تسویه حساب در محل کار شما انجام میشه؟
با چقدر پول میشه آسیبی که اینجور مواقع این جور رفتارها به اعتماد آدم میزنه را پس گرفت.

سلام به روی ماهت
من اول کار همین قرار را گذاشتم
ولی ایشون زنگ زد و خواهش کرد و گفت عجله داره
منم اعتماد کردم

سارا(چیکسای) چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 15:29 http://15azar59.blogfa.com

ای بابا عجب زمانه ای شده ۵۰ تومن برای یه برگ زیراکس ...من واقعا باید از اساتیدم ممنون باشم وقتی براشون کاری میکنم یا دستیارشون هستم خیلی زود دستمزدم را بهم میدن ...چند وقت پیش برای یه دانشگاهی کار میکردم بهم گفتن اول کار با سرویس رفت و برگشت و ناهار و فول تایم همه روزهای هفته هم وایسم ساعتی ۶ تومن بعد موقع برنامه ریزی گفتن هفته ای دو ساعت نهایت ۶ ساعت بدون سرویس بدون ناهار بعدم ساعتی ۱۰۰۰ تومن بخاطر قرار یه ترم موندم ولی دیگه نرفتم

خب خدا را شکر که با آدمهای منصفی طرف هستی
خوب کاری کردی که نرفتی

ستاره چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 16:27 http://Setareha65.blogsky.com

برای من یکبار دقیقا چنین چیزی پیش اومد، با این تفاوت که کل مبلغ رو نداد، که خیلی مبلغ بالایی بود، اینجور ادمها باعث میشن ادم دیگه به هیچ کس اعتماد نکنه
راستی جالبه که شما هم آقای دکتر دارین

نباید از اعتماد دیگران سو استفاده کرد
این کار خیلی بدی هست

Nazi چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 19:43

معمولا اینجور ادمها از جملات عجله دارم و وقت نیس و سریعتر واینا استفاده میکنند. به تور منم خوردن متاسفانه

دقیقا
چه بد که هممون تجربه کردیم

لیلی۱ چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 22:05

گندم جان حالم بد شد بی انصافی حداقل چیزیه ک میشه بهش گفت
اخر چطور شب سرشون رو راحت میذارن میخابن بعضیا

والا چی بگم لیلی جان

soly پنج‌شنبه 14 آذر 1398 ساعت 08:21 http://www.soly61.blogsky.com

اره عزیزم.آرام ارام باید به رنگ جماعت بشیم. حرف تکراری دارم میزنم ولی از ماست همه چیز !!قوربونت برم دیدی کار هزینه اش بالاس، اول مبلغ کامل روبگیر بعد کاراشونو انجام بده. متاسفانه ومیبخشید متاسفانه خیلی از انسانها فرقی نمیکنه درهرسمتی ، دنبال این هستند که مفت دربیاد همه چی.

میدونی سولماز جان من هیچوقت اینطوری به قصه ها نگاه نمیکنم
همرنگ جماعت شدن همیشه کار درستی نیست
البته من هنوزم بدبین نیستم و اگه کسی کار بدی کرد همه را با همون چشم نگاه نمیکنم ... اما بالاخره منم انسانم و تاثیر پذیر

ریحانه پنج‌شنبه 14 آذر 1398 ساعت 12:39

تیلو جان، همیشه بگو اول واریز بعد کار. اگر عجله داشتند بگو پس بهتره زودتر واریز را انجام بدید. من شریک دارم و اجازه فرستادن ندارم.

تو خودت یک انسان سالم هستی. شده تاحالا اصرار کنی نه اول کار رو تحویل بدین تا بعد پول بدم؟؟؟ نه. چون ادم سالم چنین تقاضایی نمیکنه.

والا ریحانه جانم روند کار همینه
ولی میدونی که گاهی مجبور میشی
البته اینا چون مدرسه هستند گاهی روند اداری کارشون را بهانه میکنند منم سعی میکنم باهاشون راه بیام

ریحانه پنج‌شنبه 14 آذر 1398 ساعت 12:40

کدوم مدرسه هست؟ اگه نزدیکای منه برم یه برگه دورو بهش بدم. کل پول رو هم واریز کنه و بیام. تعه. خونم به جوش اومد :)))


قربون مهربونیات
داد همه پول را عزیزم

قلب من بدون نقاب پنج‌شنبه 14 آذر 1398 ساعت 15:26

فداتشم اعتماد دیگه از بین رفته
اینجا قانون جنگل حاکمه!!!

زنده باشی عزیزدلم
کاش اینطوری نبود

آویشن جمعه 15 آذر 1398 ساعت 15:35 http://dittany.blogsky.com

متاسفانه از این نوع رفتارها زیاد دیده میشه این روزها در جامعه . یه جورایی فکر می کنند دارند زرنگی می کنند ولی در واقع دارند شخصیت خودشون و نشون میدن با این جور رفتار زشتشون . از طرفی باعث میشن آدم دیگه دفعه بعدش نتونه به راحتی به کسی اعتماد کنه

دقیقا احساس کرد با این کار میخواد زرنگی کنه

سعید جمعه 15 آذر 1398 ساعت 18:29 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو
حالت خوبه؟
خانواده محترم خوبن؟
بحث اعتماد نیست بحث حساب و کتابه
تو این دوره زمونه نباید نسیه کار کنی
من که وقتی پیگیر مطالباتم میشم تازه بد و بیراه هم میشنوم

سلام بر پسرعموجان
متشکرم
شما خوبید؟
اهل و عیال؟
نسیه که والا اصلا نمیشه ... ملت بعدا دیگه اصلا زورشون میاد پول را بدن

هدی شنبه 16 آذر 1398 ساعت 08:43

سلام تیلو جون فرهنگی غیر فرهنگی نداره همه دوست دارن سر دیگری کلاه بذارن گویا

انشاله که اینطوری نباشه هدی جان
این جامعه متشکل از آدمهایی مثل من و شماست
کاش اینطوری نباشه

نورا شنبه 16 آذر 1398 ساعت 10:06 http://nooradiary.blogsky.com

سلام تیلو جان
من از یه هفته پیش شروع کردم وبلاگت رو از اول خوندم. هنوز تمام نشده البته.
ولی رسیدم به قسمت داستانها و تصمیم گرفتم کامنت بذارم.
من از شما چندسالی کوچکترم ولی منم توی ۲۱ سالگی قصه‌ای داشتم. البته خب کوتاه‌تر.
خود من ۲ سال طول کشید تا دوباره زندگیم به حالت روتین برگشت.
خیلی خوشحالم که پدر و مادر فهمیده و حمایتگری داری که با سفر مکه آغاز قشنگی بهت هدیه دادن.
البته منم اگه حمایت‌های خانواده‌ام نبود شاید هیچ وقت بعد از زمین خوردنم،بلند نمیشدم.
خیلی خیلی برات خوشحالم که انقدر رنگی رنگی هستی و بالاخره هم عشق واقعی رو تجربه کردی. شاید اگه تجربه تلخ گذشته نبود شیرینی این عشق انقدر زیر دندونات مزه نمیکرد.
زندگیت همیشه عسل باشه تیلو جان

اگه دوست نداشتی نظرم رو تایید کنی اشکال نداره چون کامنتم بی ربط به این پست هست.
اگه دوست داشتی خوشحال میشم دوست وبلاگی باشیم

راستی در مورد این پستت بگم واقعا آدما خیانت بزرگی میکنن که اعتماد رو از بین می برن و این اعتماد خدشه دار شده هیچ وقت مثل روز اولش نمیشه ولی نگران پولت نباش برای منم خیلی پیش اومده، وقتی چیزی واقعا حق تو باشه از یه راه دیگه که فکرشم نمیکنی بهت برمیگرده

سلام نورای نازنینم
وای چه حس عجیبی
ممنونم از وقتی که گذاشتی
خیلی دوست دارم حالا که پشت سر هم و پیوسته مطالب من را خوندی نظرت را بدونم

طیبه شنبه 16 آذر 1398 ساعت 14:27 http://almasezendegi.mihanblog.com/

درس بگیر تیلوجان ...درس

چشم

ستاره شنبه 16 آذر 1398 ساعت 17:04

تیلوی عزیز سلام
متاسفم
برای منم پیش اومده، اونم از مشتری که نزدیک 10 ساله داریم باهاش کار می کنیم، الان بعد از 2 سال 600 تون از پول مارو نمیده، اصلا تلفنمونم جواب نمیده

سلام ستاره جان
برای منم پیش اومده
میدونم دقیقا چی میگی

زری یکشنبه 17 آذر 1398 ساعت 11:57

پولت را واریز کرد بعد بهش یه پیام بده و بگو به هرحال شما اون بقیه ی حساب را کماکان به من بدهکارید. بهش بگو میخواهی این دنیا بده یا اون دنیا حالا بذار با اطمینان به بدهکار بودنش ندهد!

حرص نخور خوشگل خانوم جان
من پول را ازش گرفتم هرطوری که بود
ولی منظورم از اون پست اون حس اعتماد و خراب کردن حس مقابل بود

بلاگر چهارشنبه 20 آذر 1398 ساعت 12:45 http://tosan35.blogsky.com

برای زری یه مثال میگم در تایید حرف شما ، دوستی بهت یه راز میگه ، اگر راز اونو فاش کنی ،صرفا" برای دوستت مشکل بوجود نیاوردی ، به مفهوم اعتماد و وفاداری صدمه زدی

موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد