ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
سلام
روزتون پر از حال خوب
صبح که بیدار شدم چند دقیقه ای فکر کردم تا یادم بیاد امروز چند شنبه است ، از بس که این هفته تعطیل بود
یکشنبه صبح که از خواب بیدار شدم دوست نداشتم این رخوت تعطیلی و پاییزی توی وجودم رخنه کنه و منو کسل کنه
برای همین سریع یه برنامه ریختم برای بیرون رفتن با للی و دانیا
دانیا دوست قدیمی و مشترک من و للی هست که مدتهای زیادی بود از هم دور بودیم و خیلی کم از هم خبر داشتیم
دوش گرفتم و به خودم رسیدم و رفتیم یه پارک نزدیک
توی آفتاب خوش رنگ پاییزی نشستیم به حرف زدم
دانیا یه پسر سه ساله داره که با اون حسابی بازی کردم... هرچند دلم خون بود برای نبودن مغزبادوم
دوشنبه را خودم تعطیل اعلام کردم و نیومدم سرکار
عوضش با خواهر و فندوق و البته للی و دانیا رفتیم بیرون
اونا خرید داشتند و منم با قدم زدم و با فندوق حرف زدیم و خندیدیم و حسابی خوش گذشت
سه شنبه برعکس روزهای دیگه، دلم میخواست از رخوت و حال تعطیل استفاده کنم و لم بدم و فقط کتاب بخونم
دارم کتاب عقاید یک دلقک را میخونم... هرچند که خیلی ازش تعریف شنیده بودم و به نظرم درحد اون تعریفها نیست ... ولی بد هم نیست
خلاصه که اینطوری شد که امروز صبح واقعا نمیدونستم امروز چند شنبه است
پ ن 1: تا پاسی از شب با آقای دکتر حرف میزدیم...
پ ن 2: بچه ها خیلی زود بزرگ میشن ، از لحظه لحظه های کنارشون بودن لذت ببرید
پ ن 3: عمر خیلی زود میگذره ، از تمام ثانیه ها با بهانه و بی بهانه یک خاطره بسازید
پ ن 4: اینایی که میرن مسافرت و همش آویزون این و اون هستند ، خودشون هم در همین حد مهمون نواز هستند؟
پ ن 5: توی گشت و گزار دیروز خیلی دلم برای خودمون سوخت ، برای اینهمه گرانی که واقعا فشارش غیرقابل تحمل شده ...
سلام
نمی دونم امروز چندشنبه است ما ساعتمان بر قرار عاشقانه کوک کرده ایم و می دانم امروز روز قبل از موعد قرار عاشقانه است
سلام به روی ماهت
زدی تو خال... اشکم را درآوردی
دلتنگ قرارهای عاشقانه ام ... دلتنگ عشق بازی
اونقدر دلم هوای نفس هاش را کرده که حس میکنم هزارسال گذشته و من یک درخت پیر شدم و اون هنوز نیومده ....
دلتنگی آدم را از پا میندازه ولی این امید اومدن به آدم عمر و جون دوباره میده
و من دلتنگ و امیدوارم
این عشق چه بلاها که سر آدم نمیاره
گرونی ک داغون کرده ملتو
خدا کمکمون کنه
ایام ب کام
چقدر اسمتون توجهم را جلب کرد
همیشه شاد و سلامت باشید
دو تا ماچ گنده از دو طرف لپت در این روز پاییزی
سلام، چه خوب که مینویسید
وبلاگ نویسی بهم انگیزه میده که با انرژی تر زندگی کنم
سلام عزیزم
همیشه بهت سرمیزنم ها. همیشه هم شادی و سلامتی برات آرزومیکنم.
گرونی رو نگوووو....
سلام عزیزدلم
متشکرم
منم همه پست هات را میخونم
به به تیلو جانم خوبی خوش برگشتی. جات واقعا خالی بود.
متشکرم نازنینم
سلام تیلو جانم من همون سارای سابقم
خوشحالم که برگشتی وبلاگت همیشه بهم انگیزه میده
سلام به روی ماهت سارای نازنینم
متشکرم عزیزدلم
منم خوشحالم که پیش شماها هستم
متشکرم
جریان اسممو وبم نوشتم
حتما میام و سرفرصت و کامل میخونم
سلام دختر عمو
همین که حالت خوبه و حال عشقتون خوبه برام کافیه
مواظب خودت باش
سلام پسرعموجان
چقدر پسرعموی خوبی هستی شما
سلام
1) حرفات با اقای دکتر تمومی نداشته باشه ایشالله.. البته مشخصه خوش صحبتی حرف کم نمیاری
2) بچه مچه خوشم نمیاد من :)))
5) گرانی؟ کدوم گرانی؟ گرانی نداریم ما اینجا..!
تعطیلات هم که خسته کننده شده دیگه واقعا! هزار تا کار دارم و هی میگم بعد از تعطیلات! هر هفته هم که قربونش برم تعطیلی داره! :/ مدرسه که میرفتیم خوب بود البته این تعطیلیا! :))
سلام دوست خوبم
1- آشپزی هات را دنبال میکنم
2- من عاشق بچه ها هستم
5- میشه ما هم بیایم اونجا که شما هستی
مدرسه که میرفتیم تعطیلی کجا بود... حالا همش یه روز در میون تعطیله
سلام بر تیلوی بی معرفت
من هی اومدم سر زدم دیدم نیستی
جواب کامنت هم نمیدادی
از کامنت هایی که وبلاگ دوستان گذاشتی حدس زدم برگشتی
چه خوب که تولدت نزدیکه
آبان ماهی ها رو بسی دوست دارم
سلام
راست گفتی بی معرفتی کردم که کامنت نزاشتم برات
اما سطر به سطر تمام پست هات را خوندم و حتی کلمه ای را جا نزاشتم
خودت هم این روزها کمرنگ هستی
متشکرم که اینقدر با معرفتی و دوست خوبی هستی