روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

صبح جمعه های پر کار

سلام

روزتون شیرین و شکلاتی

هفته تون بینظیر وپر از اتفاقات خوب

پاییز قشنگ از راه رسید

با تمام حس های زیبا و خوبش

من برخلاف رافائل نازنینم یه عالمه بچه مدرسه ای دیدم و هر روز میبینم

توی مسیری که میام برای دفتر دوسه تا مدرسه هست... و نزدیک دفترم هم ... این باعث میشه که هر روز بچه مدرسه ای هایی را ببینم که کوله پشتی های گنده تر از خودشون روی کولشون هست و دارن میرن مدرسه و ظهرها... کشون کشون و با حالتی خسته دارن برمیگردن

باورتون نمیشه سعی میکنم تو اون ساعت برای چند دقیقه برای خودم وقت باز کنم که بتونم این صحنه ها را تماشا کنم

خیلی قشنگن...

برگ ریزان های پاییز را اصولا از دست میدم... همیشه باغچه را توی پاییز از دست میدم ... اما دلخوشم به این هوای گرم و سردی که خودش هم نمیدونه چش هست...


مغزبادوم کلاس دومی شده و حسابی مشغول مدرسه... از نظمش توی کارها خوشم میاد... تماس تصویری گرفتیم دیدم با دقت داره روی دفترهاش برچسب میچسبونه... نشسته بود پشت میزکارش... گوشی را گذاشت جایی که بتونم ببینمش و به کارش ادامه داد... در آخر هم گفت : این روزها سرم شلوغه... باید به کارهام برسم


فندوق کوچولوی قصه ی ما تلاش میکنه برای راه رفتن... برای چهاردست و پا رفتن... برای یاد گرفتن... برای شیطنت های پسرانه...

و میدونید که متولد پاییز هست ... روز وسط پاییز... دقیقا دل پاییز...


پدرجان بهترن

مادرجان خوبن

خواهرا خوبن

خودم خوبم

آقای دکتر خوبن

زندگی جریان داره ... اما من در جریان روزمرگیهای کاری خودم گیر کردم و از جریان پرهیجان و شور انگیز زندگی جا موندم

این روزهام را خیلی خیلی زیاد صرف کار میکنم و چون این شغل و کار را دوست دارم هنوز انرژی دارم ... هنوز شور دارم ...هنوز با کشیدن هرطرح خودم قد میکشم... هنوز ذوق میکنم ...


پ ن1: توی لحظه لحظه هام لطف خدا جاری هست و اینو خوب میبینم

پ ن 2: مهربونی هاتون را لمس میکنم و این بهم دلگرمی میده

پ ن 3: همتون را تک تک میخونم و ساکتم... چون این روزها بسیار بسیار شلوغم

پ ن 4: به دعاهای قشنگتون دلگرمم

نظرات 20 + ارسال نظر
مهدی جمعه 5 مهر 1398 ساعت 10:17

پاییزت رنگی رنگی تر از همیشه باشه تیلوتیلویِ مهربان..

ترنج جمعه 5 مهر 1398 ساعت 11:11

سلام
موفق باشی دختر

نل جمعه 5 مهر 1398 ساعت 17:29

سلام سلام
بغل بغل
ماچ ماچ
خداروشکر که خوبین همه
مغزبادوم

تیلوی نازنینم دلم برات ی ذره شده
خوب باشی همیشه

soly شنبه 6 مهر 1398 ساعت 08:09 http://www.soly61.blogsky.com

سلام تیلوجووونم
آرزوی سلامتی و تندرستی و دلخوشی فراوان فراوان دارم برات

سعید شنبه 6 مهر 1398 ساعت 08:43 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی نازنین
خوبی؟
پاییزت مبارک
از این که خودت و خانواده ی عزیزت همه خوبن خیلی خوشحالم
مغز بادوم سرش شلوغه فکر کنننننننننن
مواظب خودت باش
پاییزت قشنگ و پر از خاطرات به یاد موندنی

لاندا شنبه 6 مهر 1398 ساعت 09:55

بوس به همتون

رافائل شنبه 6 مهر 1398 ساعت 17:18 http://raphaeletanha.blogsky.com

سلام تیلو جان. چه خوب که تو یه عالمه بچه مدرسه ای دیدی.
من عاشق بچه های منظم و کوشا هستم. روی ماه مغز بادوم رو از طرف من ببوس.
من هنوز اومدن پاییز رو باور نکردم.‌

مهربانو یکشنبه 7 مهر 1398 ساعت 13:08 http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام تیلوی نازنینم دلم برای تو و اینجا تنگ شده بود . پاییزت مبارک دختر ماه . ان شالله همه چیز بروفق مراد دلت باشه . مغز بادوم و فندوقت سلامت و موفق باشن و مامان و بابا و اقای دکتر همواره برقرار .

جزر و مد دوشنبه 8 مهر 1398 ساعت 13:30

سلام تیلو خانم، خدا قوت
همه به نوعی این روزا در حال بدو بدو هستیم، من که درسم تموم شده دنبال کارای ثبت نام خواهرمم، از یه طرف کارای خودم اما این حس رو از بیکاری و رکود بیشتر دوست دارم، با آرزوی بهترینا

الهام دوشنبه 8 مهر 1398 ساعت 18:25 https://im-safe-in-your-arms.blogsky.com/

سلام تیلو جان، امیدوارم خوب باشی،
وقتی نمینویسی کاملا جای خالیت به چشم میاد،
حالا هرروز طبق عادت دستم میره وبلاگ رو باز کنم و یادم میوفته فقط جمعه ها هستی،
خوب و خوش باشی

سعید پنج‌شنبه 11 مهر 1398 ساعت 09:08 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی مهربون
خوبی؟
از پاییز لذت می بری؟
خدا قوت بده بهت
به خانواده سلام برسون
پدر حالشون چطوره؟
آقای دکتر خوبن؟
باباشون خوبن؟

امیر پنج‌شنبه 11 مهر 1398 ساعت 15:54

سلام
خوشحالم که در تک تک دقایق زندگی حضور داری و از انان لذت می بری زندگی یعنی تیلوار زندگی کردن . تمامی لحظات را زیر ذره بین قرار میدهد و از آن استفاده می کند . تمام اعضای خانواده و دوستان را تک تک مورد بررسی و کنکاش قرار میدهد و از آنان عافل نیست .
خدایا به حق مقربان درگاهت به همه تیلو وار زیستن عطا کن و به ما بیاموز آیین و سنن تیلویی را .

رسیدن جمعه 12 مهر 1398 ساعت 10:16

رفتارهای مغز بادوم خیلی شبیه خودته . دختر پر شور . فعال و با احساسیه. خدا حفظ شون کنه.
پست قشنگ و پر انرژی بود

نل جمعه 12 مهر 1398 ساعت 17:27

سلام تیلو جانم.خوبی؟
امروز ننوشتی.خوبی؟؟؟؟


تیلویی روی واتس لطفا دوباره به من پیام میدی؟
گوشیم قاطی کرده.ندارمت...

طیبه شنبه 13 مهر 1398 ساعت 10:32 http://almasezendegi.mihanblog.com/

سلام تیلوی هنرمند
ما هم نیکان رو که صبح می رسونیم مدرسه کلی بچه می بینیم و لذت می بریم
نیکان و مغز بادوم هر دو کلاس دوم هستند

لیلی۱ یکشنبه 14 مهر 1398 ساعت 14:32

سلام گندم جان خوبی؟ جمعه نیومدی گفتم لابد استراحت میکنی که از شنبه به روال قبل بیایی
پای پدر جان خوب شده؟ حال پدر اقای دکتر چطوره؟
خودت چطوری عزیزم؟ بقیه؟

soly دوشنبه 15 مهر 1398 ساعت 08:09 http://www.soly61.blogsky.com

تیلوی ما کجایی
چرا پیش ما نیایی

سعید دوشنبه 15 مهر 1398 ساعت 12:40 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو جان
حالت خوبه؟

سعید پنج‌شنبه 18 مهر 1398 ساعت 11:56 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی گلم
خوبی؟
من هی دلم تنگ میشه هی میام هی میبینم نیستی هی میرم
وای چه همه هی
امیدوارم هر جا که هستی سالم و شاد و تندرست باشی دختر عموی جانم

دریا پنج‌شنبه 18 مهر 1398 ساعت 12:31

سلام تیلو جان حالت خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد