روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

چهارشنبه بازار

سلام

صبح تون طلایی و روشن



دارم هر روز را چند بخش زندگی میکنم

زندگی با ضرباهنگ تند و ریتم دلنشین

این میشه که گاهی یادم میره چی را نوشتم چی را ننوشتم

بخصوص که خیلی وقتا توی ذهنم باهاتون حرف میزنم و کلی پست توی ذهنم ردیف میکنم

این باعث میشه بعضی چیزا را یادم بره که گفتم یا نه



خونه ی مادربزرگ و پدربزرگ خدابیامرز فروش رفت و پولش هم تقسیم شد ....

یه عالمه خاطره تو گوشه و کنار اون خونه هست که با دور شدن از اون خونه فراموش میشه

خاطرات شیرین و تلخ زیادی که قسمت زیادیش با دور شدن از اون خونه دیگه هیچوقت به یاد هیچکدوممون نمیاد

خدا رحمت کنه پدربزرگ و مادر بزرگ را

من که از بعد از فوت مامان بزرگ دیگه نتونستم برم تو اون خونه


الان قرار دارم للی بیاد دنبالم با هم بریم یه چهارشنبه بازار محلی

خریدی ندارم

چیزی نمیخوام

ولی این بیرون رفتنای دم عید را خیلی دوست دارم

اینکه برم لابلای جمعیت بچرخم

ماهی قرمزها را نگاه کنم

به خرید کردن بچه هایی که ذوق میکنند زل بزنم

از اینکه میبینم تو بستنی فروشی ها شلوغه و مردم با شادی کنار هم دارن حرف میزنن حالم را خوب میکنه

و اینه که میخوام با للی برم چهارشنبه بازار


کلی حرف دارم

انشاله عصر میام و مینویسم


پ ن 1: آقای دکتر حالشون بهتره... ولی آزمایشها باز باید تجدید بشن...

میشه برامون دعا کنید؟

نظرات 8 + ارسال نظر
سعید چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 10:29 http://www.zowragh.blogfa.com

دختر عموی گلم سلام
با للی خوش بگذره
برای سلامتی هر چه زودتر دکترجان دعا می کنم

سلام پسرعموجان
متشکرم
به دعاهای خوبتون محتاجم

هدی چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 11:21

سلام تیلوجونم خوبی عزیزم

انشالله پول فروش خونه به خوشی خرج بشه
اقای دکتر هم حتمن دعا میکنیم خوب خوب بشن شما خوشحال بشی ما هم خوشحال بشیم نگران نباش تیلوی مهربون
اره منم خیلی دوست دارم این ماه با دخترم پیاده روی کنم خیلی لذت بخشه

سلام به روی ماهت عزیزدلم
انشاله
ممنونم که دعا میکنید آقای دکتر را
برو پیاده روی که این روزها واقعا هوا عالیه و پر از انرژی های مثبت

بهارشیراز چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 12:37

همه چی خوب پیش میرهههههههه...
بازم دیدار عاشقانه میزارید و منم در لذت اش شریک میشم

ای جانم عزیزدلم
متشکرم
انشاله که اینطوری باشه
خیلی دلتنگم ولی کاری از دستم بر نمیاد

رسیدن چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 15:52

خدا رحمت شون کنه .
خوش باشی عزیزم

الهی آمین
متشکرم دوست جان

قلب من بدون نقاب چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 17:41 http://daroneman.blog.ir

به به
حتما حسابی خوش گذشته
اصلا مگه میشه این روزها بیرون و بین شلوغی ها خوش نگذره
هفته آینده حسابی باید بگردم و برم لا به لای شلوغی ها
فقط اینجوری میشه طعم عید رو حس کرد

اره خوش میگذره
ولی این روزها یه غمی تو چهره خیلی از مردم هست که آدم را اذیت میکنه

جزر و مد چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 22:23

انشالله مشکلی نباشه و از نگرانی در بیاین

انشاله
متشکرم دوست جان

رافائل پنج‌شنبه 23 اسفند 1397 ساعت 21:43 http://raphaeletanha.blogsky.com

رن موهاتمبارکه عزیزم.
ان شاءالله آقای دکتر هم مشکل خاصی ندارند و هرچی که هست زود زود برطرف میشه.
منم عاشق شلوغی قبل از عیدم. وای بستنی رو که نگو.
امیدوارم یه دیدار عاشقانه ی یهویی برات اتفاق بیفته.

ممنونم رافی عزیزم
انشاله
بستنی که خودش اصلا کلا ....
فکر نکنم ولی به لطف پروردگار همیشه امیدوارم

نگار شنبه 25 اسفند 1397 ساعت 00:50

سلام روز خوش
میشه اسم اون بازار محلی و مکانش را بگین من عاشق همچین جاهایی هستم
ممنون از لطفتون

سلام به روی ماهت
چهارشنبه بازار بهارستان .... در ضمن گفت این هفته هم باز هست و میتونی روز قبل از عید بری و سر بزنی و چقدر شلوغ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد