روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

بین التعطیل

سلام

روزتون شاد


من که کلا محاسبات زمانی از دستم خارج شده

دیگه تاریخ دقیق را دنبال نمیکنم

ساعتها و زمانها معنای واقعیشون را برام از دست دادن

اونقدر شلوغ و درهم و برهم روزهام را میگذرونم که از خودم بیخبر شدم

پوست دستم زبر شده

ناخن هام در کوتاه ترین حالت خودشون قرار دارند

وقت برای رسیدگی به پوستم و آرایش ندارم

در عوض دارم با تمام تلاشم برای جابجایی خونمون تلاش میکنم

میدونید وقتی سالهای زیاد یکجا زندگی کنید و حتی تصور جابجا شدن از اونجا را نداشته باشید کلی وسیله دور خودتون جمع میکنید

وسایلی که شاید ضروری نباشن ولی برای بودن تو اون مکان عالی هستند

مثلا مجسمه ها... یا حتی آویزهای خاص کمددیواری ها... حتی قاب ها... یا شاید کلی وسیله دیگه

انباریها میشن نقطه ای برای جمع کردن هزاران وسیله که تا وقتی تو اون خونه هستید نه مشکلی برای کسی دارند نه مزاحمتی... ولی وای به وقتی که تصمیم میگیرید جابجا بشید....

ما خونمون بزرگ و جا دار بوده... خیلی بزرگ و خیلی جادار

کمددیواریهای بزرگی که به تیلو اجازه داده هرچی دلش میخواد لباس و کفش و کیف برای خودش جمع کنه

انباریهایی که کلی از وسایل به درد بخور توش دپو شده

انباری که وسایل زندگی گذشته تیلو را در خودش نگه داری میکنه

انباری برای آذوقه های مختلف... ترشی ها... شورها... مرباها... خشکبار... و ....

وحالا ما داریم اینا را جداسازی و جمع آوری میکنیم

خونه جدید کوچیک نیست... اتفاقا به نسبت آپارتمان بودنش بزرگ و جاداره

آشپزخونه ش یه عالمه کابینت داره

تو هر اتاق کمدهای بزرگ و کشو و کلی جا داره...

اما ....

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....




خاله جون اومدن و کلی بهم کمک کردند

شستیم و بسته بندی کردیم و بردیم خونه جدید و گذاشتیم در جاهای مناسبشون


خواهر دست از سرسنگینی برداشت و بدون اینکه در مورد موضوع حرفی بزنیم اومد و کلی کمک کرد


مامان خیلی بهترن و آروم آروم در گوشه و کنار خونه راه میرن


بابا با ذوق و شوق در کنار همه ی ما انگیزه ای هست برای بهتر گذروندن این روزهای پرکار


آقای دکتر کم و زیاد هوای منو دارن

عاشقانه هامون خیلی خیلی کمرنگ شده

اما انگار رنگ عاشقانه خیلی مهم نیست

باید گره ی وصل محکم باشه که امیدوارم باشه...


فندوق کوچولو روز به روز شیرین تر و دوست داشتنی تر میشه و این روزها از دیدنش چشمام ستاره بارون میشه

مغز بادوم داره برای خودش شخصیت تازه ای پیدا میکنه و از دیدنش قند تو دلم آب میشه



نظرات 10 + ارسال نظر
رسیدن یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 11:17

سلام تیله جونم . خسته نباشی. میدونم خونه جدید پر از حال های خوب و تجربه های شیرین با خاطرات موندگار ، خواهد شد. من که خیلی دلم میخواد خونه مون جابجا کنیم . 33 سال توش نشستیم.

سلام عزیزدلم
منم از وقتی به دنیا اومدن داخل همین خونه بودیم
تمام خاطرات مون همینجا بوده
انشاله که شما هم با دلخوش و سلامتی جابجا میشید

میترا یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 11:55

انشاااه بسلامتی جابه جا بشین
به به خونه جدید بعد از مدت ها حال میده انشالله توی خونه جدید بداتون پر از اتفاقات خوب و شیرین و شاد رقم بخوره

متشکرم دوست خوبم
انشاله که دعای خیرتون مستجاب بشه در حقمون و خداوند برای شما هم بهترینها را مقدر کنه

H یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 12:12 http://dokhtarefatemiam.blogsky.com/

سلام. من تازه وارد وبلاگ نویسی شدم. محصلم وفعلا با موضوع ارایه شده توسط آموزش وپرورش شروع کردم.ولی وبلاگ نویسی را دوست دارم. امیدوارم راهنماییم کنیدتا بتونم یه وبلاگ نویس خوب بشم.

سلام به روی ماهت
انشاله که موفق باشی عزیزدلم

روشن* یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 12:21

سلام و وقت بخیرخدمت تیلوگلی نازنین
بی نهایت بار خدا قوت،ان شاءالله همزمان با سال نو و جاگیرشدنتون توی خونه ی نو خستگی های این مدت از جسم وروحت برن و خداوند وجودت رو باکلی انژی مثبت و توان جسمی مضاعف پرکنه.
خدارو شکر برای بهبودی مادر گلتون و وجودبابرکت ایشون وپدرعزیزتون، ان شاءالله سال های سال سایه ی هردوشون بالاسرتون باشه و همگی درکنارهم شاد وسلامت وکامیاب باشین.
بابت معرفی پزشک ودادن آدرس شون هم بی نهایت بار ممنونم،میدونم سرت شلوغه و وقتت کم ،من هم عجله ای ندارم ان شاءالله هرموقع سرت خلوت شد و مثل سابق وقت آزادبیشتری پیدا کردی توی همین وبلاگ و به هرمیزان که صلاح دونستی ازتجربیاتت در این زمینه(عمل مادرگلت) برامون بگی.
ان شاءالله خداوند به وقتت برکت وبه جسمت توان وانژی بیشتری بده وتنت همیشه سالم و دلت شادباشه.
درپناه نگاه مهربون خدای بزرگ باشی همیشه.

سلام دختر گل
از دعای خوبت و انرژی مثبتت خیلی خیلی متشکرم
نمیدونم منظورت از تجربیات عمل چی هست... ازم بپرسی میگم برات

ریحانه یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 12:50

آقا لینک وسایلی که تو دیوار برا فروش میزاری رو اینجا هم بزار. ماها ببینیم. بلکه پسندیدیم خریدیم. میدونی، وقتی بدونم فروشندم کیه احتمال خرید بالا میره. خیلی وقتا من توی دیوار چیزی رو میپسندم. ولی چون فروشنده را نمیشناسم هزارتا شک میاد تو ذهنم و نمیخرم.

آقا دیوار که انگار بسته شده
شما که تلگرامم را داری... چند تا میز فرفوژه هست
بوفه هست
یه سری ظروف سفالی هست
ویدیو سی دی هست
مانیتور هست
فرش ماشینی هست
یه فرش دستباف هست
چرخ خیاطی

قلب من بدون نقاب یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 15:06 http://daroneman.blog.ir

میگم تیلو جانم کاس این همه سال اون وسایل رو داده بودی به کسی برای استفاده
تازه عروسی که نیازمند بود
کسی که وسیله ی خونه نیاز داشت
میدونی خیلی از همین چیزهایی که ما می ذاریم ی گوشه ای درد خیلی ها رو دوا میکنه

من خودم هر وقت وسیله یا لباسی رو می بخشم
سریع جاش برام پر میشه
البته من خودم دلبسته وسیله نمیشم برای همین دل کندن برام راحت تره

تمام کیف و کفش و لباس ها رو میدم به خانمی که میاد برای تمیزی خونه
همیشه ی لباس یا شلوار نو هم میذارم روی همه
که نشونه خوش نیتیم باشه و مبادا کنج دلش ناراحت بشه

خسته نباشی
از خونه جدید بگو
دلمون باز شد

چه وقت خوبی رو انتخاب کردید برای جابه جایی
اصلا این روزهای آخر سال همه باید جابه جا بشن

میدونی سپیده جان
واقعیت این هست که من کمتر از یکسال زندگی مشترک را تجربه کردم
خیلی از وسایلم آک بند بودند و اصلا باز نشده بودند
میدونم کمک به نیازمند خیلی خوب هست ولی پدر و مادرم (مثل همه پدرمادرهای دیگه) همیشه این امید و آرزو را داشتند که من برم سرخونه و زندگیم و برای همینم این وسایل را نگهداری کردند
درسته که اگه میدادم به نیازمند حتما خداوند در لحظه های نیاز دستم را میگرفت
ولی با توجه به اینکه این وسایل با زحمت زیاد تهیه شده بود دلشون نیومد که بدن به کسی
اون قسمتش که قابل بخشش بود را همون ابتدا بخشیدیم
و اون قمستی که قابلیت نگهداری در طول سالیان دراز را نداشت رد کردیم رفته
ولی خب بالاخره هنوز خیلیهاش باقی مونده

از خونه جدید باید خیلی بگم
اول باید بیام از نقشه خوشگلش تعریف کنم
بعد از دیزاین داخلیش که واقعا دلبر هست
و کارهایی که خودمون داخلش انجام دادیم و حسابی باحال شده
باید بیام سرفرصت برات تعریف کنم از اتاقم... از تراس... از پشت بام

فندوقی یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 17:17 http://0riginal.blogfa.com/

خسته نباشی عزیز دلم.
عشق میکنم انقدر مرتب و منظم و با برنامه کار میکنی. دیگه کم کم تموم میشه و تو خونه نو و با انرژی مثبت و اتفاقای خوب برامون مینویسی.
خدا رو شکر خواهری و خاله اومدن کمکت.
ای جانم به فندوق کوچولو با اون چشا و موهای دلبرش.
مغز بادم داره بزرگ میشه و خانوم میشه. خیلی حس خوبیه دیدن بزرگ شدن عزیزان.
به آقای دکتر بگو بجنبه و خستگی رو با یه دیدار از تنت دراره
یادت میمونه عاشقتم ؟

فدای مهربونیات
تو خودت منبع انرژی مثبتی
تازگی نشونت ندادمش که ببینی چقدر ماه شده
اخ اخ که بودنت حالم را خوب میکنه

خانووم یکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت 17:22

تیلو جان
یه کوچولو دیگه تحمل کنی همه چی درست شده.
جابجایی و پوست خوب و ناخن شیک و دیدار عاشقانه همه شاید کمتر از یک ماه دیگه برات اتفاق بیفته.
یه کم دیگه صبور باش.


تحمل میکنم
چشم صبور تر میشم

هفت دقیقه دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت 21:34 http://7min.blogsky.com

سلام تیلو :* خوبی ؟ حس و حال و روزای خوش نصیب تک تک لحظات زندگیت :)
حالت همیشه خوب باشه :* لبت همیشه خندون باشه :*
جا به جایی سختی داره اما خونه ی جدید کلی انرژی خوب داره :*

سلام به روی ماهت
خوبم
تو چطوری
فعلا تو قسمت سختی هستم و هنوز به کلی انرژی نرسیدم

Reyhane R سه‌شنبه 23 بهمن 1397 ساعت 08:32 http://http//injabedoneman.blog.ir

سلام تیلو جان‌‌.صبحت به خیر.
انشاالله این روزهای شلوغ رو به سلامتی و دل خوش پشت سر بزاری و زودتر به آرامش و فراغت برسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد