روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

این صدای بیجون صدای تیلوتیلوست....

سلام

روزتون بخیر


من کلا آدم پر انرژی هستم

وقتی حرف میزنم کلی انرژی رد و بدل میکنم با طرف مقابل

حالا لازم نیست طرف مقابل حتما دوست و رفیق و عشقم باشه

نه ... مشتری وارد میشه ... لبخند میزنم روز بخیر میگم ... از آب و هوا...اگه اخماش تو هم هست گاهی بهش آب تعارف میکنم... میپرسم یه لیوان آب میل دارید؟

یا مثلا به بهانه های مختلف به بچه هایی که همراهشون هست شکلات میدم... اسمشون را میپرسم

تلفنی که میخوام با مشتری حرف بزنم حتما خوش و بش میکنم

انرژی میدم و حس میکنم وقتی انرژی را با شادی و لبخند تحویل میدم کلی انرژی دریافت میکنم

بعد فکر کنید همچین آدمی صداش گرفته

هرکی وارد میشه میگه سلام باید کله م را تکون بدم... کاری که ازش متنفرم...

اما امروز یه ذره صدا دارم

صبح که آقای دکتر زنگ زد گفتم سلام... گفت خدا را شکر ... یه ذره صدا داری....

و این یعنی کورسویی از امید...

صدای بیجون و خسته ای که صدای من نیست... ولی همینم که هست شکر...

پس دارم بهتر میشم

آقای دکتر امروز یه کلاس مهم داشتن که با محل زندگیشون دو ساعتی فاصله داشت... برای همین که دیر هم نرسن ساعت 6 صبح از خونه زدن بیرون

6 صبح ... خیلی کله سحره... تاریکه.... خب من همیشه این ساعت خوابم

ولی با صدای تلفن بیدار شدم و با صدای بیجونم دقیقا 2 ساعت به حرفای آقای دکتر گوش دادم... (گوش دادن صدا نمیخواد)

بعد هم تخم مرغ عسلی که مامان برام گذاشته بود را با کیف خوردم و برای هزارمین بار یه خاطره از بچگی که خیلی برام شیرینه و یادآور تخم مرغ عسلی هست را برای مامان و بابا تعریف کردم و اونا هم با یه کیفی نگام میکردن....   (آخه بعد از چند روز صدام در اومده)

بعد هم با بابا راهی دفتر شدیم

کلی کار ریختم سر بابا که رفتن بیرون دفتر انجام بدن

خودم هم هی مسیج عشقولانه مینویسم برای آقای دکتر... مرض دارم ... وسط کلاس ... اصلا جوابم را هم نمیدن...


بزارین حالا که صدام در اومده و یه کم انرژی دارم اینو هم براتون تعریف کنم

من از این شیشه های قهوه ای رنگ خیلی خوشم میاد (یه جور مرض دیگه)

مثلا شیشه های مربوط به قطره های اطفال هست... یا شیشه های ریزه میزه ی مربوط به دارو... حتی شیشه های دلستر قهوه ای رنگ هم بهم حس خوب میدن

برای همین چند تا از شیشه های مربوط به قطره های فندق را که تمام شده بود برداشتم و برچسبهاش را کامل کندم و دور نوار کنفی زدم و گیاه های سبز کوچولو توش قلمه زدم .... اینقدر روی میزم بهم حس خوب منتقل میکنه که نمیدونید



پ ن 1: از للی دلخورم... دوست داشتم توی این روزها بیشتر سراغم را بگیره...

پ ن 2: من همیشه سعی کردم و میکنم که شرایط دیگران را درک کنم

پ ن 3: دارم آماده میشم برای روزهای بیمارستان و عمل مامان... میدونید که همراهشون من هستم

پ ن 4: دلم مسافرت میخواد

پ ن 5: این ویروس از آدمهای دور و برم دست برنمیداره...

نظرات 19 + ارسال نظر
رسیدن دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 10:43

سلام صبح بخیر تیله رنگی بی صدا اما خوش دل من . دلت شاد شاد .
تو عاشق شیشه هستی من عاشق جعبه . هرچی میخرم بازم دوس دارم.

سلام به روی ماهت دختر گلم
اخ جعبه هم دوست دارم
باید اونم بگم که کلی جعبه دور و بر خودم جمع میکنم

لاندا دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 10:44

وااای 6 صبح بیدار میشی با زنگشون؟ من که شبا گوشیم فلایت مده. هرکی زنگ بزنه میخوره تو دیوار. از اول هم همین بود البته
عکس از شیشه های کنفیت بذار.
للی کیه؟
چه خوب که رو به بهبود رفتی.
انشالله عمل مامان هم به سلامتی انجام میشه.

وقتی عاشق یه آدم راه دور باشی گوشیت همیشه در دسترس هست
و اینکه ما از قدیم کله سحر همیشه حرف میزدیم
میزارم برات عکس شیشه ها را
للی دوستم هست دیگه... یادت نیست؟
اره خدا را شکر دارم بهتر میشم

فندوقی دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 10:49 http://0riginal.blogfa.com/

میخوام بگم آخه خدا جون چرا از این صدا خوشگله صداشو گرفتی؟بزار مردم لذت ببرن
منم مثل توام و با همه خوش و بش و خوش برخوردم. اینجا بهم میگن بمب انرژی و آرامش. حالا خبر ندارن سرشار از استرسم
به به قلمه کوچولو خوشگل
انشالله زودی خوب میشی و عمل مامان جونم به خوبی انجام میشه.
تخم مرغ عسلی برای صدات خوبه ها زیاد بخور.

ای جونم
راستی راستی تو بمب انرژی و آرامش با همی... من اینو حس کردم از نزدیک
از بس چیز میز خوردم میخوام صدام که خوب شد یه هفته دهنم را ببندم و هیچی نخورم

بهار شیراز دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 11:23

مخش اش رو بخور، حرف بزن بزن شیطنت کن تا وسط کلاس لبخندو بشه، بقیه فکر کنن دیوونه شده، این بدترین جریمه اس

من دارم سعی میکنم این کارو بکنم
ولی فکر کنم بلده گوشیش را سایلنت کنه بزاره تو جیبش

چیکسای دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 11:25 http://354515mdm.blogfa.com

سلام به تیلوی صدا قشنگ
مینوشتی تیلوتیلو هستم صدای منو از اعماق زمین میشنوید
خدا رو شکر که بهتری دوست جان
تجربه این بیماری رو دارم البته تابستون بود
تیلوی عزیزم ایشالا که بیمارستان و عمل جراحی مادرتون به خیر و سلامت تموم بشه حسابی خودتو از لحاظ جسمی و روحی تقویت کن چون دوران ریکاوری مادرتون بهش به شدت احتیاج دارید
ایشالا که از بلا دور باشید خانوادگی

سلام به دوست جانک خودم
فدات بشم
چشم چشم
تابستون سرماخوردگی بدتره... زمستون باز قابل تحمل تره

هدی دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 11:38

سلام بر عزیز دلم خوبی مهربونم

به به این شد پست دلم باز شد چه فکر خوبی قلمه داخل شیشه های کوچیک اخه چقدماهی تودختر
موفق باشی می بوسمت از راه دور

سلام به روی ماهت
خوبی از خودته دوست جانکم
امتحان کن از این قلمه ها... ازشون خوشت میاد

نل دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 11:58

یادت رفته بنویسی از نوشته هات هم انرژی میدی

مبارک‌باشه صدات:-)

خوب باشی همیشه

وای فدات
مرسی
مرسی
به همچنین

soly دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 12:09

خوشحالم داری بهتر و بهتر میشی. ان شالاه با انرژی خوب مامانت رو همراهی کنی و بسلامتی بهبود حاصل بشه.آمین

فدات بشم
انشاله
به دعای شما دوستای خوبم انشاله

به سمت خدا دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 12:10

با سلام و احترام

از دوستان عزیز و گرانقدر [قلب]

با احترام؛ دعوت میکنیم در کانال تلگرامی ما عضو شوید :

be_samtekhoda@

دقایقتان به شادی [گل]


ممنون

بهنام دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 12:19 http://harfehesabi.blogsky.com/

ادم عشقش هم که دکتر باشه بازم سرمامیخوره یعنی؟
اصن دکترای این دوره زمونه دیگه دکتر نیستن

گفتی "بذارین حالا که صدام درومده..." فکر کردم میخوای بخونی برامون!

انرژیتون برقرار باشه همیشه..
حس میکنم دفتر بیمه دارین انگار!


میبینی این آقای دکتر اصلا به درد من نمیخوره... باعث نمیشه که من سرما نخورم
اگه بخونم که همتون فراری میشین
ممنونم از شما
نخیر دفتر تایپ و تکثیر

رافائل دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 13:04 http://raphaeletanha.blogsky.com

ان شاآللهتا دیکی دو روز دیگه خوب خوب میشی عزیزم. نگران نباش.
منم عاشق اون شیشه قهوه ای ها هستم.‌ خیلی دوستشون دارم.
بی صدایی سخته اما ازاون سخت تر نشنیدن صدای اونیه که دوستش داری.

انشاله که بلا از همه ی دوستان دور باشه
اخ اخ که چقدر خوبه که یکی دیگه هم بگه از اون شیشه ها خوشش میاد
اره راست میگی... نشنیدن اون صدا مساوی مرگه

قلب من بدون نقاب دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 14:14

خوب خداروشکر بهتر شدی

انشالله عمل مامان عالی پیش بره
و خدا سلامتی بده
خدا همین طور توان بده به تیلو جان پرستار

خوشحال شدم روابط حسنه شده

خدا را شکر بهترم
انشاله ... توکل بر خدا
ای بابا... این دعواها نمک زندگیه

فرهاد دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 17:06 http://an-rozha.blogsky.com/

خداروشکر که دارید بهتر میشین
بیشتر مواظب خودتون باشید
حالا که صدات باز شده یه دهن برامون بخون خب
خدا مامان عزیزتونو هم شفا بده ایشالله

ممنون .... اره داره باز میشه این صدای من
همه پیشنهاد دادینا... مجبورم یه دهن آواز سنتی بیام
متشکرم

جزر و مد دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 18:04

یه اپرای فرانسوی برای دکتر اجرا کنید تلافی بی صدایی در بیاد
خوشحالم خوبید


اونوقت باید چند وقتی شاهد ناشنوایی آقای دکتر باشیم

لیلی دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 23:26

عاشق همیشه در دسترس بودن گوشیتم حیف که من شماره تو عزیز دل رو ندارم
منم نارنج کاشتم خدامیدونه تو این هوا سبز بشه یانه اما خیلی مراقبشم

اخ اخ لیلی همچین دلم گیرشه که اگه دقیقه ای گوشیم از دسترس خارج بشه کلافه و داغون میشم

منم یه عالمه هسته لیموشیرین جمع کردم
ولی وقت نکردم هنوز دست به کار بشم

نل سه‌شنبه 18 دی 1397 ساعت 11:45

تیلوتیلو‌کجاس؟

اینجا... معذرت که یک روز غیبت داشتم

علیرضا سه‌شنبه 18 دی 1397 ساعت 13:02 http://donyayedigar.blogfa.com

سلام خوندمتون خیلی خوب بود به منم سر بزنید خوشحال میشم

ممنون که خوندید
چشم حتما سرفرصت میام خدمتتون

هدی سه‌شنبه 18 دی 1397 ساعت 13:59

سلام تیلویی گلی کجایی خوبی چشممون سفید شد هرچی امدم نبودی امروز

سلام به روی ماهت عزیزدلم
ببخشید
شرمنده ی محبتتونم

نسترن سه‌شنبه 18 دی 1397 ساعت 22:16

اووووووووه تیلو میخواد بخونه از هایده بخون

ان شالله عمل مادرگلتون عالییی پیش بره



ممنونم عزیزدلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد