روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

هیجان

سلام

صبحتون صورتی ، آبی، نیلی، سبز، زرد ، نارنجی، عنابی، لیمویی، زرشکی...

اصلا روزتون هررنگی که دوست دارین

چشمام را با صدای زنگ تلفن از طرف آقای دکتر باز کردم

طبق معمول لبخند زدم و نیم ساعتی حرف زدیم

دوباره چشمام را بستم و دلم یه حس هیجان انگیز خواست برای امروز

اما هرچی دنبالش گشتم نبود

صبحانه ای که مامان آماده کرده بودند را خوردم و اومدم سمت دفتر

تو راه مقداری از ذکرهای روزانه را گفتم ... به اطرافم نگاه کردم... هیجانی در کار نبود که نبود

پشت چراغ قرمز به دور و برم نگاه کردم... هیچ

اومدم دفتر و هنوز هیچ چیز هیجان انگیزی برای امروز پیدا نکردم


ولی امروز لایق این هست که یکی از هیجان انگیز ترین روزهای زندگی ما باشه

خداوند یک روز دیگه بهمون فرصت زندگی داده

عزیزان زیادی دور و برم دارم که دوستم دارن و دوستشون دارم

نعمت سلامتی داریم

کلی چیزهای خوب برای دلخوشی در اطرافمون هست

و این یعنی امروز میتونه هیجان انگیز و شاد باشه... من که سعی خودم را میکنم




پ ن 1: چند روزی تنبلی کردم و کارهام کمی عقبه... امروز باید دختر زرنگی باشم


پ ن 2: بازم میخوام فردا را تعطیل کنم و ازش یه روز خوب بسازم


پ ن 3: ممنونم که اینهمه پیام محبت آمیز برای مامانم فرستادین... دعاهای خوبتون انشاله که اول در حق خودتون و عزیزانتون مستجاب بشه


پ ن 4: چند تا دختر خوشتیپ اومدن دفترم برای یک کار کوچولو.... اونقدر شالهای رنگی رنگی خوشگل داشتن که دلم پر از رنگ و نور شد

نظرات 4 + ارسال نظر
نسترن چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت 09:26

من دیدم دیروز صبح پست نذاشتی گفتم حتما نیومدی دفتر. امروز صبح حوالی ساعتایی که غالبا پست میذاری اومدم ببینم پست گذاشتی؟نذاشتی؟دیروز چرا نیومدی؟حالت خوبه؟ که دیدم بهلهههه همه رو نوشتی

ساعت شیشونیم صبح آدم از سر ذوق نی نی بیدار بشه خیلیه هاا ..دلم خواست

ان شاالله همیشه جمعتون جمع باشه و سرتون سلامت

ای جانم
ببخشید که دیروز به موقع نیومدم
نی نی که حرف نداره ... هر وقت روز که باشه
الهی همه در کنار عزیزانشون شاد و خرم باشن
والا تیلو تیلو سعی میکنه لابلای زندگی فقط قسمتهای خوبش را ببینه و بقیه را از نظر حذف کنه... وگرنه همچنین دور هم و شاد و خرم هم نیستیم که.. همیشه وقتی کسی توی جمع باشه که ساز مخالف میزنه میتونه یه جمع خوب و شاد را خراب و غمگین کنه... هرچند بقیه به روی خودشون نیارن

رهآ چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت 12:01 http://rahayei.blogsky.com

الان که ظهر :) ولی چه رنگ های قشنگی گفتی. کلن روزت رنگی رنگی تیلوجان.

صبح و ظهر نداره عزیزدلم
همه ی روزت رنگی رنگی

رسیدن چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت 13:17

سلام عزیزم خوبی . مامان خوبه؟ ببخش من نتم قطع بود . خدا را شکر که تصادفت مشکل حاد نبوده . ببخش دیر اومدم . من دیروز هم سر زدم اما پست جدید نبود

سلام عزیزدلم
ممنون
تو خوبی
خدا را شکر مامان هم خوبن
هیچی نبود اصلا جای نگرانی نیست خوشگلم
مامان هم خدا را شکر خوب هستند
فدات


اینا از معجزات جدید بلاگ اسکای هست ... منم تازگی زیاد باهاش مواجه میشم

نسترن پنج‌شنبه 15 آذر 1397 ساعت 22:07

عشقی دیگه چی بگم من؟!
ان شالله منم دارم از سعی و تلاشت الگو برداری میکنم..
هرچند بعضی اوقات از دستم در میره و ساز مخالفه رو خودم میزنم ولی درکل دارم دختر خوبی میشم

تو دختر بینظیری هستی که خودت را دست کم میگیری
تو در درونت هزاران زن داری که باید با همشون یکی یکی آشنا بشی و البته که همشون را دوست داشته باشی...

من حتی اون تیلوی شلخته ی تنبل درونم را هم دوست دارم... گاهی اون تیلو سرک میکشه و دوست ندارم مرتب باشه... دوست ندارم تمیز کاری کنه... دوست نداره به همه چیز رسیدگی کنه و من بهش لبخند میزنم و میزارم برای خودش یه کمی جولان بده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد