روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

هوس های یک روزه دار....

روزهای شنبه و سه شنبه که مامان از صبح میرن خونه مادربزرگ افطاری خاصی نداریم

البته مامان خیلی دنبال راه حل میگشتن که من بهشون پیشنهاد دادم یه کم ریلکس باشن

من که کلا ترجیحم برای افطاری حاضری هست

خودشون هم با حاضری مشکلی ندارن

بابا هم که کلا شبها هیچی جز حاضری نمیخورن

برای داداش هم یه چیزایی تو یخچال پیدا میشه


دفعه قبل تا رسیدم خونه بیست دقیقه با افطار فاصله بود

منم تو این فاصله یه املت محشر با کلی مخلفات و دور چین برای همه آماده کردم

امشب هم انگار دلم یه املت حسابی میخواد

هرچند میدونم که از مهمونی دیشب هم سوپ داریم و هم غذا

ولی از همین الان ... ذهن شکموی من... مشغول خرد کردن گوچه ، قارچ و پیاز هست

حتی نخودفرنگی ها را هم از توی فریزر در آورده ام

ذرت هم آماده کرده ام

کنار املت سیب زمینی هم سرخ میکنم ... داداشم اینطوری بیشتر دوست دارد...



پ ن 1 : در این لحظه هوس همه ی شربت ها را دارم

پ ن 2 : گفتم بمیرم برات که ... گفت لدفن هیچ وقت نمیر... من بدون تو چیکار کنم....

پ ن 3 : جای انگشتاش را پیدا نکردم ... ولی هر دفعه به صندلی که رویش نشسته بود نگاه کردم ... بغضم گرفت

پ ن 4 : در نظر سنجی جدید هم شرکت کنید... ممنونم

نظرات 7 + ارسال نظر

مطالبی که در سایتتان هست خیلی خوبه ممنون

خواهش میکنم
چه قابلی داره
شما اصلا دیدی من چی مینویسم؟

گیلاس سرخ شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 18:54 http://a363.blogsky.com

این چیزی که شما درست میکنی که دیگه اسمش نیمرو نیس، خودش یه غذای شاهانه س.


املت هستش
و من عاشق این غذا هستم

رسیدن شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 20:20

وقتی یکی اینقدر عزیز باشه . حتی تو جاش نشستن و حس کردن وجودش خیلی لذت بخشه . حست رو درک میکنم.

گلشن شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 21:04

املت کجاییه?

املت تیلوتیلو پز

mahee شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 21:32

داشتم فکر میکردم که اگه جای تو میبودم، امروز همش چشمم روی صندلی بود و جای خالیش که دیدم اخر پستت همینو نوشتی! چقدر ما زنها به همدیگه شبیه هستیم.

واقعا گاهی لابلای نوشته های دیگران خودم را میبینم و میفهمم چقدر احساساتمان شبیه هم هست

خاله ریزه یکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت 07:47 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

به نظرم منم املت گاهی بهترین غذاست.. نوش جونتون.

خب پس همه گیر هست این املت پختن هم

دخترشیرازی یکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت 09:34

هوووووووم املت

دقت کردی حتی عطر تنشو به راحتی میتونی تو دفترت نفس بکشی؟


وای اره
اولش حس میکردم نکنه بقیه هم بوی عطرش را اینجا حس میکنن... بعد متوجه شدم فقط من حسش میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد