روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

مهمون عمو...

سلام

زنگ زد گفت هیچ وقت نمیای دفترم بهم سر بزنی

گفتم امروز ناهار منتظرم باش

به همین سادگی

سر ظهر زنگ زدم گفتم : مطمئنی امروز بیام مزاحمت نمیشم

گفت با آغوش باز منتظرتم

میخواستم شکلات بخرم

اما خیلی دیر شده بود... وقت نبود توی راهم هم جایی نبود باید تغییر مسیر میدادم

خلاصه بیخیال شدم و دست خالی رفتم

با استقبال گرم روبرو شدم

به آقای نگهبان سپرده بود ، دم در ماشین را تحویلش دادم و رفتم

داخل که رسیدم دست و روبوسی

چای آوردن

بعد ناهار

بعد از ناهار بستنی

بعدش میوه

یک ساعت بعدترش نسکافه و شیر

کلی حرف زدیم

کلی خاطره زیر و رو کردیم

خاطراتی که سالهای سال فراموش شده بود

ما شش سال بیشتر تفاوت سنی نداریم و توی سالهای نوجوانی من و جوانی اون .... مادوتا بهترین دوستای دنیا بودیم

توی سالهای خفقان هفتاد و هفتاد و یک ...

سالهایی که برام نوار کاست میخرید... کاست های حیدرزاده

بعدش تمام کتابهای شعر فریدون...

باهم شعر میخوندیم

با هم یواشکی میرفتیم پارک قدم میزدیم

بهترین و نزدیک ترین دوستم بود

بعد... همین قدر بگم که از سال هشتاد تا سال نود هیچ رابطه ای نداشتیم

هیچی هیچی در حد سلام همین قدر

و حالا ... باز ...

برام کتاب خریده بود

یک اسیپکر رو میزی فوق العاده خوشگل و یک کیف چرم محشر

به آقایی که مسئول خدمات بود گفت یه دسته گل از باغچه برام بچینه

و خیلی حرف زدیم

زورم عسل شد

شیرین شدم

هرچند آقای دکتر دوست نداشت برم... ولی بهم اجازه داده بود

دو بار از همونجا باهاش تماس گرفتم

و الان همه چی خوبه

و من فوق العاده خوبم...

لبخندم تا کنار گوشم کش اومده

وقتی رسیدم دفتر نماز خوندم و بهش زنگ زدم

گفتم : امروز مطمئنم که خدا داشت بهم لبخند میزد...





پ ن 1 : هیچ پی نوشتی نمیشه به این مطلب اضافه کرد جز یک لبخند

نظرات 14 + ارسال نظر
صحرا چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 18:26

چه عموی باحالی

خییییلی

امیر... چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 18:44 http://bacheh.blog.ir

تیلووووو
من عموتو خیلی دوست دارم ...
حس خوبی بهش پیدا کردم ...چون جوری نوشتی که خوشحالیتو قشنگ حسش کردم ...
کاش صاخب یه همبرگرد !! فروشی بزرگ بودم الان یه عالمه همبرگرد مهمونت میکردم .. مجانی !!

لازم نیست صاحب همبرگرد فروشی باشی
همینطوزی مهمونم کن

گلشن چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 19:25

چه روز خوبی دلم میخواد بزنمت

محشر بود

خانومی چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 19:26 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

خوشحالم بهت خوش گذشته
چقد خوبه آدم عمو .دایی با اخختلاف سنی کم داشته باشه

عالیه
عالی

گلشن چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 19:27

خصوصی

آقای دکتر باسه عمو غیرتی شده بود?
خیلی فوضولم?

چون با تبلتم خصوصی را عمومی کردم که نیام اونطرف نه کنکم اذیتش کردم که قدرم را بیشتر بدونه

دخترشیرازی چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 19:48

إی جانم عموجاااان
انشاالله همیشه خنده رو لبا پت و پهن باشه جوری که زبون کوچیکتو بشه دید

وای
زود برم دندونام را درست کنم اینطوری میخندم آبروم نره....:-) ممنونم دوست جونم

زمزمه باران... پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 05:06 http://www.baran-bahari.mihanblog.com/

خدا عموت نگه داره واست...
خوش گذشته بهت..خدا رو شکر..
الهی لبخند همیشه به لبهات باشه...

چقدر شما مهربونی

دلژین پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 08:58 http://delzhin313.blogsky.com

وااای اصلا با خوندنش به من هم کلییییی خوش گذشت...
من سال ۷۱ به دنیا اومدم :))

عزیزمی تووووووووووووووو

حامد پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 10:18 http://hamed-92.mihanblog.com

عموی من سالهاست که فوت کرده ولی اگر هم بود همچین ارتباط خوبی مثل شما نداشتم باهاش
کلا نمیدونم چرا از اولش هم ما تو فامیل ارتباط خوبی با هم نداشتیم

ایشالا همیشه بخندی

ما تو فامیل روایط خوبی داریم
هم فامیل مادری و هم فامیل پدری
البته فامیل پدری من یه فامیله خیلی بزرگه که من بیشتر دوستش دارم

mahee پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 11:59

عاقا مت تیترتو نخونده بودم، هی پیش خودم میگفتم عجب اقای دکتر خوبه! خوب چیزیه واسه خودش! چقد خوش گذشته بهت..بعد دیدم نه بابا..عموجون بودن..دکتر این وسط چیکارس اصن


باور کن دکتر از اینم بهتره

امیر... پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 16:58 http://bacheh.blog.ir

اگه مایل هستی باشه ....
چرا که نه ... ولی چجوری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به سادگی

soly جمعه 17 اردیبهشت 1395 ساعت 11:59 http://www.soly61.blogsky.com

با آرزوی ایامی پراز لبخند .

جلبک خاتون جمعه 17 اردیبهشت 1395 ساعت 19:52 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

گشنمه تیلو!
میفهمی؟؟؟؟
گشنهههه!!!

ای جان
خب چرااا

خاله ریزه شنبه 18 اردیبهشت 1395 ساعت 09:53 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

آفرین به این رابطه خوب. مستدام باشه

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد