روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

شنبه ای با حس تازه

سلام

روزتون بخیر

خوبین

دیروز همش به مهمون بازی گذشت

برای تولد شوهر خواهر یک کیک خیلی خوشمزه پزیدم و بعدش هم با شکلات کاورش کردم و محشر شده بود

من حرفه ای نیستم

دقیقا آماتورم

ولی همین که کار خودم را راه میندازم راضیم میکنه

منوپاد هم هدیه دادم

داداشم هم  یکشنبه عازم استامبوله... تقریبا کاراش را مرتب کرده

ممنونم از کمک هایی که کردین




پ ن 1 : میفهمم که خواهرهام ظاهرا خوبن... عمیقا نه...

پ ن 2 : مغز بادون از عسل هم شیرین تر شده

پ ن 3 : آقای دکتر سفر مشهدشون را به پایان رسوندن

پ ن 4 : کارهای روزانه م سرجای خودشون هستن  و مرتب و منظم انجام میشن

پ ن 5 : دیروز هوارکیلو سبزی کمک مامانم پاک کردم

پ ن 6 : حس هایی دارم که در لغات جا نمیشن

نظرات 3 + ارسال نظر
دل آرام شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 10:06

امیدوارم خواهرا هم با همسراشون واقعا خوب بشن

ای خدا
الهی

اذر شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 10:12 http://azar1394.blogfa.com

وقتی خواهرام وشوهرشون مشگل دارن چشم دیدین شوهراشون رو ندارم چ برسه که کاری بکنم واسشون

وای منم دقیقا همینطوریم ها
ولی خب چون مثلا من خبر ندارم مجبورم عادی رفتار کنم

گلشن شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 10:23

اگه خواهرات یه ذره هم شبیه تو باشن حتما موجودات نازنین ٬بی آزار و فهمیده ای هستن پس زیاد نگران نباش
خوش به حال اینهمه نظمت

کو نظم؟
ادمها در واقعیت همه دارای اشکالاتی هستن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد