روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

کوزت

سلام

صبح شنبه تون لبریز از خبرهای عالی و بی نظیر

دستام درد میکنه

کمرم داغونه

گردنم هم.........


دیروز از ساعت هشت صبح در حال خونه تکونی بسیار شدید کمک مادرجان

من و داداش کمر همت بستیم و طبقه پایین (مامان و بابا اتاقشون پایین هست و سالن پذیرایی مستر، اتاق من و داداش و سالن بزرگ برای مهمانی ها طبقه ی بالا) را حسابی خونه تکونی کردیم

خونه تکونی در حد زنهای ده پایین....

یعنی تمام پرده ها را با دست شستم

تمام پادری ها را با دست شستم

اینقدر در و دیوار را سابیدیم

تمام لوسترها را باز کردیم و شستیم

آشپزخونه را توی وایتکس غوطه ور کردیم

و شب...........

صدا نداشتیم

فقط سرفه میکردیم

و از دست درد در حال مرگ بودم... دوتا مسکن خوردم


من همیشه در این مواقع میگم «کلفت ».... شدم

دیروز گفتم کلفت خانوم شدم

و خواهر آقای دکتر در یک پیغام دندان شکن فرمودن: اگه کوزت میشدی یک ژان والژان میومد نجاتت میداد....


نظرات 10 + ارسال نظر
دل آرام شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 10:21

ای بابا
زندگی رو آسون بگیر عزیزم

مگه سخت گرفتم؟

مریم بانو شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 10:42 http://rozhan313.blogsky.com

خواهر آقای دکتر کجا بود اون وسط :))
خستهههه نباااشی


نه تلفنی مراتب لطفشون را رسوندن

یک زن شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 10:51 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

خدا قوت پهلووون.

ممنونم

گلشن شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 13:18

عههه اطلاعات جدید دادی پس خواهر دکتر در جریانه!
بش میگفتی داداشت چی کم از ژانوالژان داره؟ بیاد نجاتم بده خب

واقا چرا شماها با سلامتی تون این کارو میکنین؟ خونه تکونی در حدی که نفستون از کار بیفته و شب با مسکن بخوابی؟ ارزشش رو نداره.ما از این خونه تکونیا نمیکنیم و تا الان هم زنده هستیم

اول سلام گلشن بانو جانم
دوم بعله هم خواهر آقای دکتر در جریان هستن... هم خواهر من... هم للی
داداشش واقعا هزارتا ژانوالژانه ... اما به من که میرسه.......!!!!!!!!!!!
با سلامتیم کار بدی نمیکنم
دیروز رو مجبور بودم
وگرنه تو میدونی من چقدر خودم را دوست دارم

گلشن شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 14:07

تیلو جان متاسفانه آدم تا بلا سرش نیاد متوجه نمیشه ! همون یک بار درسال همون یک برا که میگی مجبورم.....همون بیچارت میکنه

نگرانم نباش
الان خیلی بهترم
همیشه سرکارم
مامانم گناه داشتن تنهایی بخوان خونه تکونی کنن
داداشم هم همیشه سرکار هستن
مامانم هم دوست نداره کسی بیاد خونمون را تمیز کنه
واقعا چاره ای نبود

گلشن شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 15:00

مواظب باش پس
خانوم تیله رنگی میشه بهم بگی برای سبزه عید چی بندازم قشنگ میشه؟ غیر عدس و ماش

ماشک
کیکوج خیلی زود رشد میکنه
من خودم 5 روز به عید میزارم

تبسم شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 18:51 http://tabasomshadi.blogsky.com

سلام تیلو تیلو جان :))
خونه تکونی ما هم مثل شماست.البته من اول اسفند یود تقریبا پرده ها رو شستم.
الانم دس درد دارم. :))
تو کرج و تهران خونه ها اندازه قوطی کبریته. ما هم عادت کردیم.
خونه به اون بزرگی تمیز کردنش سخته :)))

یک عالمه دیوار هست که باید بشوریشون
ما از این "تی حوله ای ها" گرفتیم قیمتی هم نداره از 7000 هزار تومن هست به بالا
با همین تی حوله ای ها دیوارها رو می شوریم.
دیگه هم لازم نیست پله های چهار پایه رو برای شستن دیوار بالا و.پایین ادم بره.
یکم اب و تاید توی یه سطل درست کن و تی حوله ای ات رو بکن داخل سطلل و با دست فشار بده اب تی بگیر و بکش به دیوار. فقط زیاد اب سطل رو کفی نکنی.
خسته نباشید عزیزم :****

سلام تبسم جان
خونه کوچیک مزایای خودش را داره
از این تی ها که پدال داره و خشک میکنه داریم
برای دیوار شستن خیلی راحته
خودش تی را میشوره و خشک میکنه راحت و خوب
دسته ش هم تلسکوپی هست راحت بلند و کوتاه میشه .... و دیوار شستن را ساده میکنه ... همینطور سقف ها را
ممنون از راهنماییت

نفس1 شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 20:41 http://nafas1367.blogsky.com/

سلام عزیزم...خسته نباشید ...خوش به حال مامانت ..منم از این دخترها میخام....

نه بابا
این دخترا سالی یه روز فقط خوب هستنا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اذر شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 21:39 http://azar1394.blogfa.com/

ایول چقد کار
خدا قوت
الان بهتری

ممنون
بله بهترم

نفس1 یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 10:21 http://nafas1367.blogsky.com/

میگم....اون پست بالایی خصوصیه؟؟

نه شعره
برای خودم مینویسم
هیچ چیز خاصی داخلش نیست
فقط برای خودمه ... به جای یک فلش مموری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد