روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

یلدایی که گذشت...

سلام

زمستان بر شمامبارک

الهی روزهای گرم و پر از عشقی را تجربه کنید

تجربه های نو

چیزهایی که تا حالا براتون آرزو و رویا بوده همه یک جا به حقیقت بپیونده....


دیشب شب خوبی بود

شکر خدا

دور هم بودیم

روی پرتغالها نقش انداختیم

zn5z_photo_2015-12-21_17-50-48.jpg


نقش های خوشگل

u3bd_photo_2015-12-21_17-50-55.jpg

اما دیگه یادم رفت از بقیه چیزها عکس بگیرم

امیدوارم یلدای شماها هم بی نظیر بوده باشه



پ ن 1 : به گونه ای متفاوت زمستان را شروع کنیم.

پ ن 2 : همیشه کسی هست که گوشه ای از خاطرمون را مکدر کنه... اما من سعی میکنم بخندم...

پ ن 3 : نانا در شب یلدام هیچ نقشی نداشت....

پ ن 4 : من عاشق رسم ها و سنت های زیبام...

پ ن 5 : نتونستم بافتنی مغز بادوم را برای دیشب تمام کنم

پ ن 6 : خواهرم برام عیدانه یه بلوز بنفش خریده بود.. من هنوز کنار مادرم سیاه میپوشم در غم پدرش....

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم بانو سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 09:32 http://rozhan313.blogsky.com

چه پرتقالهلی خوشگلیییی...
حیف کاش از بقیه چیزام عکس میگرفتی


شرمنده ام

مبی سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 13:19 http://inthisworld.blogsky.com

چه نقشای قشنگی. چه هنرمند

بمیرم برای دل پر غصه ات

جین سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 14:53

چه زندگی آرومی داریپرتقال هم خوبه. حناست؟

ممنون
جین عزیزم میدونی هر کسی در زندگی مشکلات و دغدغه های خودش را داره
مطمئن باش همه مشکل و دردسر دارن....
نه با ماژیک
ماژیک آبی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد