روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

دوشنبه ای که شکل یکشنبه است...

سلام

خوبین دوست جونیا

منم خوبم

کارهام سبک شده اما عین لاک پشت کند شدم و نمیتونم این ته مونده ی کار را تمام کنم و راحت بشم

ولی خوشحالم

هوای پاییز را به ریه هام میکشم و خوشحالم

از نانا به شدت دوری میکنم و میبینم که هر دو خوشحال تریم

نذری میخورم و اعتقاد دارم که ....

تو خلسه ام انگار

عاشقی میکنم هرچند از راه دور

دوستش دارم هرچند از راه دور

صداش میشه انرژی کل روزم هرچند کوتاه و ثانیه ای

و این منم

دختری پاییزی ، ایستاده در پاییز ، رو به نسیم و ابر و عاشق صدای آرام گنجشگهایی که هر صبح برای من میخونند....



پ ن 1 : دیشب خواب زیارت مشهد دیدم

پ ن 2 : دلم خرید میخواد اما هرچی پول دارم پس انداز میکنم

پ ن 3 : دارم به نیمه های دهه ی چهارم زندگیم نزدیک میشم و نمیدونم چرا بینهایت شادم .....

یا حسین

سلام عزیزانم

عزاداریهاتون قبول درگاه حق

الهی معرفت عاشورایی نصیبمون شده باشه


دوست عزیزم مریم بانو یک آهنگ در رابطه با امام حسین گذاشته بود........... ممنون


پ ن 1 : روز تاسوعا نذری داشتیم

پ ن 2 : نانا اینا هم روز تاسوعا نذری دارن

پ ن 3 : امسال انگار خیلی دور بودم از روزهایی که میشد خیلی بهشون نزدیک تر بود....