روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

پنجشنبه مطلوب

سلام

رسیدیم به پنجشنبه ی عزیز .........

هورا

ساعت شش صبح بیدار شدم و همه کارهام را انجام دادم

ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه بهش زنگ زدم که منتظرتم ....... کجایی؟

و ایشون.........

توی رختخواب ..... خواب تشریف داشتن هنوز......


بعله

ذوق و شوق تا این حد

ریلکس فرمودند:

میام

نگران نباش


توضیح نوشت: ما دوتا ماله دوتا شهر مختلف هستیم با فاصله ای معادل چهار ساعت.......

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم بانو پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 09:43 http://www.rozhan313.blogsky.com

سلااااام... همش فک میکنم من و تو هم شهریم و شهر دانشجوییم با تو یکیه... من یه شهرستان در راه مشهدم :))
من که هستم گلم ، فقط ب تو و دو نفر دیگه سر زدم :))

چیزی ننوشتی خوشگلم
نه من اصفهانم

دل آرام پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 10:57 http://mrs-delaram.blogsky.com/

امان از دست این مردا

دلی جون
منم فقط خندیدم
باورت نمیشه

دل آرام پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 11:06 http://mrs-delaram.blogsky.com/

خوابالوهایی هستن که لنگه ندارن
همسر من هم همینطوریه

اصلا برای همین کارا دوست داشتنی هستن

تبسم پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 21:00 http://tabasomshadi.blogsky.com

:))) ای جانممم
مرد است دیگر گاهی دلش می خواهد تا لنگ ظهر بخوابد.

بوس به خودت و پنجشنبه های عزیزت :***

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد