روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

شنبه نوشته

سلام

شنبه تون پر از خبرها و اتفاقهای خوب


دیشب بارون اومده حسابی

صبح هم آفتاب پاییزی ملایم لبخند میزنه

و وقتی من دارم پیاده میام از لابلای برگها

خورشید بهم چشمک میزنه....



پ ن 1 : خوشبختی های کوچک را هنوز میبینم پس هنوز خوشبختم

پ ن 2 : بعضی از مشکلات و دردها از توان ما خارجند - من هم سپردم به خدا که توانش از همه بیشتره

پ ن 3 : نانای من این روزها عجیب از من دوره

پ ن 4 : هر روز پی نوشتهام بیشتر از نوشته ها میشه



یواشکی نوشت:

صبح که میومدم توی پیاده رو یه آقایی یه جایی بین ماشین ها و جدول خیابان نشسته بود و به شدت با ... خودش ور میرفت

عایا جامعه ی ما داره به کجا میره؟؟؟؟؟؟

چقدر این صحنه دردناک و اعصاب خردکنه.......

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم بانو شنبه 9 آبان 1394 ساعت 11:12 http://www.rozhan313.blogsky.com

سلاااام
صبحت به خیر
همیییشه خوشبخت ترین باااشی

دل آرام شنبه 9 آبان 1394 ساعت 13:28 http://mrs-delaram.blogsky.com/

ایشالا زودتر نانا بیاد پیشت. اینقدر دوری نکشی

سحرالف شنبه 9 آبان 1394 ساعت 15:44

ملت همه از لحاظ جنسی هارن هاااااررررررر

تبسم یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 11:52 http://tabasomshadi.blogsky.com

سلام بانو :))
در مورد اون اقا نظرم....... است :)))
دیدن لذتهای کوچیک زندگی خیلی لذت بخشه.
اینقدر این روزها هوا خوبه. مدام دلت می خواد بری بیرون :)))
مدام لذتهای کوچیک کوچیک ببینی و حسابی کیف کنی :))))

خوشحالم که شما هم خوشبختی های کوچیک را درک میکنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد