روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

اعتماد اینترنتی

سلام

روزگارتون پیروز


دیشب فوتبال دیدین؟

من هیچوقت تو عمرم فوتبالی نبوده و نیستم

اما بازی دیشب را استثنائا دیدم

خیلی هیجان انگیز بود



دیدین بعضی حرفا را میشنوین یا میخونین بعد گوشه ذهنتون باقی میماند؟

چند وقت پیش تو وبلاگ و اینستاگرام گیس طلا چیزهایی در مورد خریدهای اینترنتی اش از دیوار چیزهایی خوندم

خیلی راضی و خشنود بود

تا جایی که یادمه یکی دوتا چیز هم فروخته بود و راضی بود

این شد که تصمیم گرفتم مانیتور قدیمی را برای فروش وارد سایت دیوار کنم

چون واقعا به کارم نمیومد قیمت خیلی خیلی کمی براش در نظر گرفتم (با توجه به مانیتورهای مشابهی که توی همون سایت بود)

گفتم شاید کار یه بنده خدایی باهاش راه بیفته

زودتر از اون چیزی که فکر میکردم تلفنها و پیغامها شروع شد

اولین نفر دقیقا نصف قیمت را پیشنهاد داده بود برای خرید

منم گفتم که نه...

دومین نفر به شدت مصر بود ... و فاصله مکانیش با من زیاد بود

ولی با پیگیری زیاد ازم خواست با اسنپ مانیتور را براش بفرستم

منم قبول کردم ... قرار شد شماره حسابم را بدم و ایشون هم پول را واریز کنن

البته بعد از تحویل دیگه ازشون هیچ خبری نیست

اما من بهش اعتماد کردم و فکر میکنم که پول را واریز میکنه

و تجربه خوبی که گیس طلا از این مدل خرید و فروش داشت نصیب من هم میشه




پ ن 1: به نظرم لبخندم زشت شده با نبود دوتا دندون 5 و 6....

هرچند بقیه میگن اصلا پیدا نیست

اما من انگار هردفعه میخوام لبخند بزنم حسش میکنم


پ ن 2: خب چه کاریه مامان اینهمه زحمت بکشه آلبالوها را خشک کنه

و من تو همین فصل همش را تند تند بخورم؟


پ ن3: مامان کمپوت زردآلود درست کردن

فکر نکنم تا آخر هفته چیزی ازش باقی بماند

خب این چه کاریه تو فصل زردآلو کمپوت زردآلو میخورم؟


پ ن 4: با آقای دکتر قهر نیستما... اما قهرم

نظرات 12 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 10:03

امان از اون قهر نبودن اما بودن
نه تو تکلیفتو میدونی نه اون
کلی هم سوتفاهم میاره
ادمو فرسوده میکنه
دلم ب دلت راه داره
دل تو هم بدل من راه داره؟ مثلا میدونی که ....

نه بابا
ما هردوتامون برنامه های دقیق و طولانی مدت داریم
هردومون هم میدونیم تکلیفمون چیه... قشنگ میدونیم از دنیا چی میخوایم
سوتفاهم ها هم ماله دلتنگیه
نمیدونم... شاید دلم به دلت راه داشته باشه... دلتنگت بشم از شادیت شاد بشم با غصه هات غصه بخورم ولی علم غیب ندارم
بیا برام بگو

رافائل سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 11:16 http://raphaeletanha.blogsky.com

به هیچ وجه در فروش اینترنتی مبلغ دریافتی رو به بعد از ارسال کالا موکول نکن.
متاسفانه پایبندی به اخلاقیات بسیار بسیار در سرزمین ما کاهش یافته! امیدوارم پولت رو پرداخت کنه!
لبخند بی دندون هم زیباست. مثل لبخند مادربزرگا که زیباترین لبخند دنیاست!
چه کاریه کمپوت زردآلو به جای زردآلو
امیدوارم کامت همیشه شیرین باشه.

امیدوارم اعتمادم خراب نشه و مجبور نشم از این به بعد بدبینانه تر به این موضوع نگاه کنم
تا این لحظه که پولی واریز نشده

لبخندم تا حد مادربزرگا داغون نشده ... چون دندون پنج و شش فقط تو لبخند خیلی گشاد و عمیق پیدا میشن ...

واقعا چه کاریه ... میوه های به این خوشمزگی... اما امسال چندباری زردآلوهایی گرفتیم که اصلا خوشمزه نبودن و خورده نمیشدن... بی آب... کم شیرین ... بی مزه ... و وقتی کمپوت شدن خیلی بهتر و دوست داشتنی تر شدن

امیدوارم شما هم عروس خانوم همیشه شاد و سلامت باشی

رسیدن سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 11:54

سلام تیله جان خوبی .
مرسی که تا نیستم سراغم میگیری .
منم فوتبالی نیستم ولی تیم ملی همیشه یه چیز دیگه ست . هرچند که از فرط خستگی نیمه دوم خوابم برد باورت میشه
ایشالا پول بریزه که ترس اعتماد به دیگران تو دلت نیفته .

سلام به روی ماهت
باید سراغتو بگیرم تو دوست خوبمی
باور میکنم چون خودم خیلی وقتا جلوی تلویزیون هنوز فیلم شروع نشده بیهوش میشم

کاش بریزه... از بی اعتمادی بدم میاد
هنوز که نریخته

روشن سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 13:04 http://roshann.blogsky.com

کمپوت هلو هم میشه درست کرد؟؟
با این همه هلو نمیدونیم چ کنیم :)
هر چی به فامیل و همسایه و دوست دادیم تموم نمیشن:)
فوتبال فوق العاده بود:))

کاش ما همسایتون بودیم
چرا که نشه
خیلی هم خوشمزه میشه

دندون سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 14:55 http://shab-roooz.blogsky.com/

میدونم الان همه چه مجازی چه واقعی بهت گفتن وای چه کردی اما منم باید بهت بگم وای تیلو چه کردی با خودت... اعتماد اسون به دست نمیاد دخترجان...
حالا اشکال نداره امیدوارم اون شخص وجدان داشته باشه اما اگه نداشت لطفا دیگه اینجوری اعتماد رو در ناخودآگاه خود خراب نکن... اونوقت دیگه نمیتونی به کسی و کاری اعتماد کنی...

تو همون دندون خودمون هستی؟
همون دندون سابق؟
هی میام وبلاگت و متوجه نمیشدم خودتی
چقدر خوبه که برگشتی

هومممم... اشتباهی که همه عمر پشیمانم از ان/اعتمادیست که بر مردم دوران کردم :|
نگا الان در مورد دیوار برات توضیح میدم.فرض کن یه بازار هفتگی هست تو شرق شهر.معروفه به بازار بندازا و کلاهبردارا همه میگن اونجا میری بپا کلا سرت نزارن.بعد احتمال اینکه کسی از شمال شهر پاشه اون روز خاص بره اون ور شهر که یه چیزی بندازه به کسی خیلی کمه.یعنی اون کلاهبردارا محدود به همون قسمتن و کلاهبردارای قسمت دیگه مربوط به قسمت خودشون.در نتیجه نسبت کلاهبردار به فروشنده معمولی همواره ثابته.دیوار امکان حضور همزمان تمام کلاهبرداران شهر رو فراهم میکنه و در نتیجه نسبت کلاهبردار به فروشنده عادی اعزایش پیدا میکنه. اوکی؟
سادگی کردی اول جنس دادی به امید پول.خوش بحال دکتر واقعن:|

وای جدی؟
چقدر بد
من فکر میکردم پول را میریزه ولی واقعا فکر کنم قصد نداشته باشه بریزه
چون قرار بود همون دیروز بریزه و تا این لحظه که چیزی واریز نکرده

قبل تر ها ما هم درست می کردیم و وقتی مهمون داشتیم زردآلو ها رو تزیین می کردیم برای دسر تو سفره غذا
کلی هم طرفدار داشت
الان که خداروشکر ناهار رو هم ده دقیقه ای می خورم

قهر نباش دختر خوب
جدیدا خیلی میری تو لاک خودت دقت کردی؟؟

به نظرم مانیتور پولش میاد به حسابت

ما هم الان به این علت درست کردیم که زردالوها باب میل نبود و خورده نشده بود

آشتی کردیم ولی راست میگی آمار قهر و آشتیمون زیاد شده
البته همیشه خودمون میدونیم دلتنگی که زیاد میشه اینطوری میشه

امیدوارم
دوست ندارم اعتمادم خدشه دار بشه

قبل تر ها ما هم درست می کردیم و وقتی مهمون داشتیم زردآلو ها رو تزیین می کردیم برای دسر تو سفره غذا
کلی هم طرفدار داشت
الان که خداروشکر ناهار رو هم ده دقیقه ای می خورم

قهر نباش دختر خوب
جدیدا خیلی میری تو لاک خودت دقت کردی؟؟

به نظرم مانیتور پولش میاد به حسابت

با اینکه دوبار یه نظر ارسال شده ، من اندازه دوتا نظر ذوق کردم

روشن سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 19:43 http://roshann.blogsky.com

اگه انقدر دور نبودی یه جوری بهت میرسوندم این همه هلو رو :)
حیف‌.....

ای جانم مهربون
همین که میگی عالیه و پر از حس خوب
نوش جونتون باشه

mahee سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 21:19

دخترجون چرا اول فرستادی.!!!
گیس طلا شانسش خیلی خوبه انصافا. هم برای فروش و هم خرید

من اعتماد کردن به آدمها را دوست دارم
درسته که زیاد چوب این کارو خوردم ... اما بازم فراموش میکنم و اعتماد میکنم
از بی اعتمادی بدم میاد

ریحانه سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 23:40

میدادی همسرم برات میفروخت که تو این مشکلات نیافتی.
حالا فدای سرت. تلفن بزن بگو خواستم یادآوری کنم پولی به حساب واریز نکردید.

اگه نه که آدرس داری. بگو لشگر کشی میکنیم اونجا.

من که شرمنده محبت شما و همسرتون هستم
برای مانیتور هم زحمت دادم به همسرتون و ازشون قیمت گرفتم
ولی آقای دکتر از یه جای آشنا با قیمت مناسب تر برام پیدا کردن و خودشون هم بقیه زحماتش را کشیدن
ولی من هیچوقت محبت شما را فراموش نمیکنم

دیشب پول را ریخت
حالا قضیه ش را کامل تعریف میکنم
ای جان به شما و لشکرتون

Reyhane R چهارشنبه 6 تیر 1397 ساعت 00:14

سلام
من با زرد آلو هایی که به قول تو مشتری نداشتن مربای زرد آلو و لواشک خونگی درست کردم.لواشک ها رو نزاشتن به یک روز بکشه.خوردنشون دخترا

سلام به روی ماهت
مرباش که بی نهایت خوشمزه میشه و مامان هم هرسال یه مقداری برای من این مربا را درست میکنن
اما تجربه لواشکش را نداریم
باید به مامان بگم
نوش جون عزیزانت باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد