روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

اولین جمعه ای ک پست میزارم :-)

سلام عزیزانم

امیدوارم همه ی دوستام خوب باشین

بازم با تبلت پست میزارم

بازم نمیتونم نظرات را تایید کنم

و بازم نمیتونم براتون نظر بزارم و تک تک تون را بخونم

انشاله فردا.....


اینکه دارم جمعه پست میزارم یعنی حالم خیلی خوب نیست و احساس نیاز ب حرفزدن با شماها را داشتم

امروز به مراتب بهتر از دیروز بودم

از صبح زود با صدای آقای دکتر ( تلفن) بیدار شدم

بعدش به دلیل حال نه چندان مساعدم هیچکدوم از کارهای روتین جمعه ها را انجام ندادم

کیک نپختم

شربت و نوشیدنیهای با حال درست نکردم

سالادها رنگی رنگی آماده نکردم

و هندوانه ها را به طرز با مزه ای قالب نزدم

عوضش بیشتر کتاب خوندم و آخرین تکه های چهل تکه را به پایان رسوندم

طبق معمول جمعه ها خونمون شلوغ بود

بعدازظهر با کمک خواهرها رنگهای چهل تکه را کنار هم چیدیم و در مورد تکه های چهل تکه به توافقات جدیدی رسیدیم

که باعث شد تکه ها وصل نشن و من باید پنج تکه ی دیگه ببافم

خب مشخصه امروز کمتر زجر کشیدم

بیشتر با آقای دکتر حرف زدم

و البته خیلی خیلی بهتر بودم


اما بازم به حرفاتون... امیدواری ای که بهم میدید.... محبتهاتون و... بسیار نیازمندم

نظرات 8 + ارسال نظر
fati جمعه 25 تیر 1395 ساعت 22:57 http://tabaei.blogsky.com

افرین کتاب خوندن خیلی خوبه

عاشق کتابم

گلشن جمعه 25 تیر 1395 ساعت 23:27

تیلو ، حتی وقتی ناآرومی ، منبع آرامشی
عیبی نداره عوضش امروز خانواده حسسسابی قدرتو دونستن مطمئنم امروز جات خیلی خالی بوده.

ممنون گلشن عزیز
من نمیزارم خیلی خانواده تو جریانات تلاطم های روحیم قرار بگیرن
دوست ندارم کسایی که دوستشون دارم ناراحت بشن
فقط آقای دکتر همدم همه ی لحظه هام هستن

سارا جمعه 25 تیر 1395 ساعت 23:29

سلام تیلو جانم عالیه خیلی خوبه ما میتونیم موفق باشیم تو چالشهامون ان شاالله , براتون آرزوی موفقیت میکنم و کلی انرژی مثبت میفرستم من هم پنجشنبه و جمعه دیگه اصلا با ناخنهام کاری نداشتم و نجویدمشون بازم ادامه میدهیم انشاالله منم سر قرار چالشمون و پایبندی بهش هستم

سارا جمعه 25 تیر 1395 ساعت 23:34

سلام تیلو جانم عالیه خیلی خوبه ما میتونیم موفق باشیم تو چالشهامون ان شاالله , براتون آرزوی موفقیت میکنم و کلی انرژی مثبت میفرستم من هم پنجشنبه و جمعه دیگه اصلا با ناخنهام کاری نداشتم و نجویدمشون بازم ادامه میدهیم انشاالله منم سر قرار چالشمون و پایبندی بهش هستم

هورا
سارا بازم ازت ممنونم
انگیزه اصلی این چالش تو بودی
منم بهش امیدوارم
تا حالا دسته جمعی این کار را نکرده بودم و حالا فکر میکنم به نتیجه مطلوب میرسم

شاذه شنبه 26 تیر 1395 ساعت 01:06 http://moon30.mihanblog.com

منم یه پتوی چل تکه نیمه بافته دارم! این روزا از بافتنش دست درد میشم. حالا که دارم ورزش می کنم امیدوارم دستم بهتر بشه و بتونم دوباره برم سراغش.

من دیروز روی حساب کتاب خودم تمومش کردم
ولی موقعی که میخواستم به هم دیگه وصلش کنم نظر عوض شد و الان به 5 تکه ی دیگه نیاز دارم...

دل آرام شنبه 26 تیر 1395 ساعت 08:17

تیلو داداشت رفت یا هنوز خونه است؟

20 اگوست میره
میشه آخر مردادماه

سارا شنبه 26 تیر 1395 ساعت 10:16

سلام تیلو جانم
خواهش میکنم عزیزم
من هم ازتون ممنونم برای استقبال از این چالش
ان شا الله همه مون در چالشهامون موفق میشیم با توکل به خدا

امیدوارم این چالش سرآغازی بشه که بتونیم دسته جمعی بر تمام عادتها و رفتارهای بدمون فائق بیایم و در کنار هم کلی خودمون را بهتر و بهتر کنیم

سارا شنبه 26 تیر 1395 ساعت 11:44

ان شاالله عزیزم ان شاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد