روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

چالش عادت های ما...

سلام

باید بگم که اولین روز را خیلی بهتر از اون چیزی که فکر میکردم سپری کردم

تازه برای رفع بهتر مشکل از قطره ی ایروکس هم برای تقویت موهام استفاده کردم

یک شب ایروکس میزنم ... یک شب روغن کرچک

باشد که رستگار شویم


سارا... ترک ناخن جویدن

تیلوتیلو... ترک مو کندن

حسین آقا... ترک ناخن جویدن

شاذه ... ترک پرخوری

نازلی...ترک فکر کردن به کسی که نباید

آذر جون ترک عادت میوه نخوردن در طول روز

دختر شیرازی چای خوردن - شب دیر خوابیدن

صبا .... ترک ناخن جویدن و کندن موهای ابرو و مژه


چالش از دیروز شروع شده ... امیدوارم شما هم موفق باشید



خب میرسیم به اتفاق امروز صبح

وارد دفتر شدم و یک سوسک خیلی خیلی بزرگ ایستاده بود کنار دستگاه پرینتر

خب من باید چیکار کنم؟؟؟؟

بدوبدو رفتم سروقت سوپر همسایه یه نگاهی کردم دیدم عروسش و همسرش هم داخل سوپر هستند

سلام کردم

به عروسش گفتم : ببخشید یه سوسک بزرگ تو دفتر من هست و من میترسم ... ممکنه ...

گفت: من از سوسک به شدت میترسم

رو کرد به مادرشوهرش و گفت : مادرجون ایشون از سوسک میترسه میشه برین سوسک داخل دفترشون را بکشید

اون خانوم مسن هست ... ولی قبول کرد

اومد دفتر

منم جارو را دادم بهشون

ایشون هم لطف کردن زدن کنار سوسکه و سوسکه هم فرار کرد و رفت زیر دستگاه .... خسته نباشید

خب ایشون رفتن و من موندم و یک سوسک زیر دستگاه

سریع زنگ زدم آقای دکتر

گفتم من برمیگردم میرم خونه و با پدرجان میام

من میترسم

آقای دکتر: زشته... اون سوسک یک هزارم تو هم وزن نداره... یه چیزی بزن روش میمیره...

من نمیتونم

در این حین یهو سوسکه پرواز کرد و رفت نشست یه جایی نزدیک میز من

وای باورتون نمیشه که تمام تنم داشت میلرزید

جیغ زدم و به آقای دکتر گفتم الان یه پسر توی کوچه اس از اون میخوام بیاد و یه فکری به حال این سوسک بکنه

حالا آقای دکتر غیرتی شده و به هیچ عنوان اجازه نمیده من با این حال و جیغ جیغ برم سراغ پسره تو کوچه

ای خدا

از صدای جیغ و داد من ... خانم همسایه که در جریان ماجرا بود و خودش سوسک را فراری داده بود، اومد

گفت : چیه جیغ میزنی؟؟

گفتم : سوسکه اونجاست و پرواز میکنه

گفت: یه دمپایی بده به من.... نه جارو....

منم دمپایی را در اختیارش گذاشتم و اینبار یه طوری زد که سوسکه افتاد داخل یکی از جعبه های میز... خودش جعبه را برداشت و درش را بست و گفت الان میندازمش بیرون... نزدیک در که رسید سوسکه پرواز کرد و خدا را شکر رفت بیرون....

دیگه نفهمیدم چطوری خانومه را بیرون کردم

چطوری در را بستم

و ....

آقای دکتر در تمام این جریان پشت خط بودن...

گفتن: چالش مربوط به موهات را تمام کن که بعدش باید بری و بر این ترس مسخره غلبه کنی... و من تو افق محو شدم




صبح ساعت هفت و نیم رسیدم دفتر

تا دقیقه نه و چهل و پنج دقیقه با تلفن داشتم با آقای دکتر حرف میزدم

الانم که دارم پست مینویسم...

یه عالمه کار هم تلنبار شده....




پ ن 1 : زیباترین جمله ای که با سرچ اون به من رسیدن :

دیشب نه پریشب ببخشید پس پریشب دو تا دختر قرتی

نظرات 14 + ارسال نظر
صحرا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 10:32

امیدوارم از این چالش سربلند بیای بیرون

خیلی دلم میخواد که اینطوری بشه

اذر چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 10:46 http://azar1394.blogfa.com

عجب ماجرایی .
دارم به عادتهام فکر میکنم.من اصلا میوه نمیخورم .نمیدونم این عادت حساب میشه یا نه .از امروز شروع میکنم روزی ی دونه میوه خوردن حدااقل

عالیه

دل آرام چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 11:02


دوشنبه ای من سوسک دیدم از بغلم رد شد. با گوشی ام سه بار زدم روش تا کشته شد

وای
با گوشی؟
من اصلا نمیتونم بهش فکر کنم
خدا را شکر که شجاعی

Mini چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 15:46

ی سوسک کش بخر و هر وقت سوسک دیدی دو تا پیس کن روش. اگه رفت زیر دستگاه دو تا پیس بکن زیر دستگاه
و ی راه حل بهتر: پودر سوسک کش بخر و بپاش ب گوشه کنارای دفتر... دیگر سوسکی از یک فرسخی دفترت هم گذر نخاهد کرد

سوسک کش تمام شده بود... پودر را هم زدم به همه گوشه کوشه ی دفتر ... نمیدونم این بلا گرفته از کجا و چطوری جون سالم به در برده بود

صبا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 18:22 http://tillomania.blogfa.com/

سلام
ببخش که دیرسرزدم عزیزم
منم هستم ....البته امروز رفتم دکتر یه سری دارو داده و گفت دوتا از قرصایی که دکترقبلی بهم داده اشتباه محض بوده....وضعیت ناخنام خوبه ولی کرم جویدنشو دارم ...ابروها و مژهامو دیروز زدم داغون کردم ...شروع من از امروزه چون دیرپیامتو دیدم ...سارا جونی که عادت ناخن جویدن داری من اوضاعم خیلی وحشتناک بود شش ماه ناخن کاشتم ناخنای خودم از زیر کم کم شروع کرد به بلند شدن دیگه بعدش ناخنای خودمو داشتم بیشترم بخاطر اینکه هزینه کرده بودم زورم می اومد دوباره بجومش به نظر من شما هم همینکارو کن

عالی صبا جون
من حاضر نیستم دارو بخورم
شایدم مقاومتم بیخوده
ولی خب
من فقط موی سرم را میکنم ... اگه راه کاری دکتر بهت داده بهمون بدی ممنون میشم

صبا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 18:35

راستی داروهایی که بهم داد فلوکستین ده بود و سیتالوپرام 20....یه چیزایی راجع به سروتونین گفت و گفتش که چون سروتونین مغزت کمه این بیماری رو داری ...حالا من دقیقا حرفاش یادم نمونده ولی ازش این استنباط رو کردم واینکه گفت باید ورزش کنی و به دارویی که بهت میدم و به من اعتماد کنی

من دارو نمیخوام

صبا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 18:42 http://tillomania.blogfa.com/

منم عزیزم با دارو موافق نیستم ولی این روزا خیلی خودمو داغون کردم دوروز پیش از ساعت شش عصر گریه کردم تا ده و نیم که یکی از خانمایی که مثه خودمن تو تلگرام اومد بالا و تونستم باهاش حرف بزنم چون فقط کسایی که درد منو دارن می فهمن چی میگم بقیه فقط سرزنش میکنن..یا حتی نزدیکترین و عزیزترین دوستام گاهی مسخره میکنن ....چه میشه کرد ...نمی دونم روچه حسابی خدا این گذاشته تو دامن ما....دیگه از دست خودم عاصی شدم ...

وای اگه منو ببینی
کلا میخوام سوراخ موش پیدا کنم برم توش بمیرم که هیچکس منو نبینه
مهمونی شده عذاب عظیم برام
درکت میکنم
به شدت درکت میکنم

سارا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 20:40

سلام تیلو جان ، روز اول همش فکر چالشمون بودمو فقط یه بخش روز که یه کم ناراحت شده بودم حواسم نبود که شروع کردم ناخن انگشت شست دست راستمو جویدم ولی دیگه با هیچکدوم انگشتام کاری نداشتم از فردا انشاالله این یدونه اشتباهی که شد رو هم انجام نمیدهماز صبا جون هم خیلی ممنونم برای پیشنهادشون فعلا همین کنترل ذهنی رو انجام میدهم ممکنه نتونم هر روز بیام ولی چالش رو ادامه خواهم داد و بر عهدمان هستم

من همش دارم بهش فکر میکنم و مراقبم

سارا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 23:09

سلام تیلو جان
دکتر سیف‌الاسلامی درمان دارویی، روان‌درمانی و رفتاردرمانی را همسو با یکدیگر موثر می‌داند و تاکید می‌کند: درمان برای کسانی که با انگیزه، میل و رغبت پیشقدم می‌شوند بسیار آسان‌تر و زمانی کوتاه‌تر دارد، اما بسیاری از افراد که با اجبار اطرافیان به پزشک مراجعه می‌کنند، به دلیل ناامیدی، خجالت‌زدگی و عصبانیت از ادامه درمان خودداری می‌کنند. بسیاری از بیماران از نظر روان‌شناسی وضع پایدار و ثابتی دارند و فقط نیازمند این هستند که مشکلشان از سوی یک پزشک یا والدین مورد بحث قرار گیرد؛ اما در مواردی که افراد مبتلا تمایلی برای مراجعه به پزشک ندارند، شاید بتوانند با فراگرفتن و انجام تکنیک‌های خاص سایه این بیماری را از سرشان کم کنند.

این روانپزشک تاکید می‌کند: اولین مرحله درمان چنین بیمارانی، آموزش آگاهی نام دارد. در این سطح فرد باید بلافاصله پس از این‌که موهای خود را می‌کند، تاریخ، ساعت، موقعیت، احساس و مدت زمان آن را یادداشت کند و دستانش را که در مقابل کندن مو بیرحم شده‌ است بیشتر کنترل کند.

در مرحله بعد بیمار باید وقتی میل کندن مو سراغش می‌آید بلافاصله خود را به فعالیت دیگری مشغول کند و از نظر جسمی در موقعیتی قرار گیرد که او را از انجام این عمل بازدارد. سپس مرحله آرامیدگی آغاز می‌شود که طی آن فرد با دویدن و شل‌سازی عضلات به صورت جدا و با هم تنفس‌های عمیق به مدت ۱۰ دقیقه در هر روز، می‌تواند از استرس خود بکاهد. تقویت و تحکیم رفتار جدید چهارمین مرحله از این تکنیک است. در این تمرین باید دانست شرط ادامه عادت‌های جدید این است که بیمار از سوی خود، خانواده یا دوستان تقویت شود و در نهایت، مقاومت در برابر میل به کندن مو را در موقعیت‌های مختلف فرابگیرد.
روشی که گفتن همون تصویر فکری منه و حتما میشه توسص ماهم انجام بشه من هم علاقه ای به رارو نرارم پس بایست این کار رو کنیم حتی اصل موضوع رو هم گفتن که بایست خورمون قلبه کنیم برای خورمون بنویسیم و برنامه مونو ارامه رهیم .
ببخشیر حرف d فارسی نمیرونستم کجای کیببرd این لپتاپ هست برای همین بجای dal اژ re فارسی استفاdه shode
فینگیلیش هم سخته
bebakhshid pas azizam

چقدر این مطلب مفید بود
ممنونم ازت

سارا چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 23:20

تیلو جان dar rastaye rahkar baraye chalshe mon oon payame ghabli ro serch kardam chon dar asl hamon tafakor mosbat ghavi hast ke lazem darim
cheghadr fingilish ba kibordi ke jaye horoof englishesham estakdard hamishegi nist sakht hast
shab bekheir
farda va fardaha en sha allah movafagh bashi azizam

منم برای فرداهای هممون دعا میکنم

بهار شیراز پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 07:59

منم تپلویم ، مبارزه با چاقی چالش منه

من باید یه دوره دوباره شروع کنم مبارزه با چاقی را
ولی این را میزارم برای بعد

خاله ریزه پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 09:55 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

اووم چه خوب.. آفرین موفق باشی
منم خیلی دلم میخواد غیبت کردن و زود قضاوت کردن رو بذارم کنار

خب وارد چالش بشین
شما هم بیاین
همه با هم میتونیم

نازلی پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 11:03

من الان کاملا سربلند زا چالش بیرون اومدم
سه روزه پاکم بخداا
چون هک شدن گوشی و بعد سوختنش ، بستن وبلاگم و تصادف ماشینم اونقدر داغونم کرده که وقت نمیکنم به اونی که نباید فکر کنم
وای که چقدر همیشه از تیرماه متنفرم . مال نزول بلاهاست واسه من

وای نازلی جان
اینهمه بد بیاری یک جا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینطوری نگو
امیدوارم همه چیز یهو درست بشه و آخر تیرماه نظرت در مورد تیرماه عوض بشه

نازلی پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 11:04

میتونه یک کامنت خصوصی باشه میتونه هم نه
تیلو مگه بیماری تو چیه ؟
اگر دوست داشتی بهم جواب بده اگرم نه نظرت محترم

نازلی عزیزم خلاصه ی فارسیش میشه جنون مو کندن
بی اراده موهام را میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد