روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

فنربندی خراب

سلام

اومدم کتاب یه آقایی که خیلی هم برای خودش کلاس میزاشت فنر بزنم.... وای 

اصلا دقت نکردم و الان نصف نوشته ها رفته توی سوراخ های فنر

یعنی بیاد من را دار میزنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


تقصیر من نبود

یعنی تقصیر من این بود که قبل از برش دقت نکردم که این کتاب جا برای فنر زدن نداره

اون که دیده بود جا نداره چرا آورد فنر بزنه؟

ازش پرسیدم کنارش جا داره ، گفت آره

یه نگاه سطحی کردم ، جا داشت

نگو بعضی از صفحه ها جاااااااااااااااااااااا نداشته.... وای وای

اگه دیگه نیومدم خبر داشته باشین آقاهه من را کشته.....

نظرات 16 + ارسال نظر
تبسم چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 17:40 http://tabasomshadi.blogsky.com

سلام
کشتت یا نکشتت?
اگر کشتت بیا خبر بده? ;)
پنج شنبه خوبی پیش رو داشته باشی :****

تبسم
نکشته منو
نکشته
ولی میکشه

تبسم چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 17:42 http://tabasomshadi.blogsky.com

سلام
کشتت یا نکشتت?
اگر کشتت بیا خبر بده? ;)
پنج شنبه خوبی پیش رو داشته باشی :****

نههههههههههههههههههههههههه

تبسم چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 17:43 http://tabasomshadi.blogsky.com

سلام
کشتت یا نکشتت?
اگر کشتت بیا خبر بده? ;)
پنج شنبه خوبی پیش رو داشته باشی :****

خب اگه بکشه که دیگه به پنجشنبه نمیرسم
هنوز نیومده
از شدت استرس مردم

حسین چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 18:54

خرما و حلوا هم میدید؟

هنوز نیومده
برنامه ریزی نکردیم
بزارید بیاد
ببینیم میخواد بکشه - اعدام کنه - گردن بزنه
بعد در مورد مراسم صحبت میکنیم

تبسم چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 20:16 http://tabasomshadi.blogsky.com

چرا پیغامام 3 تا 3 تا برات اومده :)))))

سلامت باشی :**

منم سه تا سه تا خوندم

مبی چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 20:22 http://inthisworld.blogsky.com

استرس نداشته باش دختر خوب. حل میشه

انشاله
نهایتا باید سی هزارتومن پول کتابش را بدم دیگه

گلشن چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 22:05

بیخود که میخواد بکشه تقصیر خودش بوده به تو چه? باز قضیه ۵۰ تومن شیرینی رو درنیار گندم جان که ناناحن میشم ها!
اگه چیزی گف قشنگ جلوش در بیا

باشه
محکم مقابلش می ایستم
ولی کاش چیزی نگه

ح مثل ... پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 08:59

انشالا که آدم گیری نباشه و اذیت نکنه

از استرس دارم بال بال میزنم
هنوز نیومده

اذر پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 11:09 http://azar1394.blogfa.com

ای وای چی میشه حالا
الان که نیستی یعنی کشته شدی ؟
بسم الله ........

سلام
زجر کش شدم
هنوز نیومده
قرار بود چهارشنبه عصر بیاد
هنوز نیومده

sevil جمعه 2 بهمن 1394 ساعت 01:45 http://ashpazisevil.persianblog.ir

سلام و خسته نباشید به شما و خسته نباشید به خودم که از ظهر دارم کل نوشته هاتون رو می خونم و الان نزدیک ساعت 2 نصف شب تموش کردم البته یکسره نخوندم وگرنه وبلاگ خوان حرفه ای هستم از وبلاگ مریم بانو اینجا شما رو پیدا کردم نوشته هاتون رو دوست داشتم به همین خاطر جذب شدم تا بقیه اش رو بخونم امیدوارم همیشه شادی هاتون ادامه داشته باشه

ممنون
منم به شما خسته نباشید میگم

گلشن جمعه 2 بهمن 1394 ساعت 10:35

کشتوندت یا نه آقاهه?

هنوز زنده ام
کاش یه وقتی بیاد که بابا نباشن
لااقل خودم یه طوری سر و ته قضیه را جمع کنم

مریم بانو جمعه 2 بهمن 1394 ساعت 13:13 http://rozhan313.blogsky.com


اگر حرفی زد بگو من وظیفه ندارم تک تک صفحات رو چک کنم که جا داره یا نه...

همین را میگم
ولی اگه آدم بدقلق یا بددهنی باشه چی؟
اگه از این پسر پرروهای طلبکار باشه چی
اگه آدم منطقی باشه چون خودش گفته و خودش داده فنر چیزی نمیگه
ولی.... اگه....

مبی جمعه 2 بهمن 1394 ساعت 17:27 http://inthisworld.blogsky.com

چی شدی دختر؟ فنریه چی شد؟ قرار عاشقانه چی؟

آقای فنری هنوز نیومده
قراره عاشقانه ام محشر بود
ممنونم که حواست هست

تبسم شنبه 3 بهمن 1394 ساعت 00:00 http://tabasomshadi.blogsky.com

سلام
خوبی?
:********

هنوز زنده ام

گلشن شنبه 3 بهمن 1394 ساعت 09:01

اینهمه فکر نداره بابا همچین صداتو بنداز به سرت بگو : مزاحم نشو آقااااا همسایه ها کمک کمک!
اصن متوجه نمیشم واسه همچین موضوعی چرا استرس داری?
من خودم اگه جای آقاهه بودم خودمو سرزنش میکردم که درست نگاه نکردم اگر جای تو هم بودم الان ریلکس بودم انگار نه انگار که میدونم

خب گلشن خانوم عزیز
معلومه که شما سابقه ی کاری نداری
برخورد اجتماعی کاری هم با ملت ندارین
اولا که من سالهاست شغلم اینه و سرو صدا و دعوا تو محل کارم معنی نداره
همه چیز در آرامش
بعدشم دفتر من به دقت خیلی زیاد بین سایر دفترها مشهوره (این را مدیون بابا هستیم که بسیار دقیق و حساسه توی کار)
و این میشه که من جای اون مشتری بی فکر استرس میگیرم
اگه یه ذره دقت بیشتری میکردم
من به جای اون نگاه میکردم و میدیدم کتاب جا نداره
الان سی هزار تومن کتاب به فنا نمیرفت
خب البته حق با شماست به من مربوط نیست
اون باید دقت میکرد و کتابی که جا نداشت برای برش و سوراخ شدن را نمی آورد برای فنر
اما من احساس مسئولیت میکنم
و حاضر نیستم حتی یه اخم مبنی بر نارضایتی مشتری را ببینم
این میشه که من نگرانننننننننننننننننننم

گلشن شنبه 3 بهمن 1394 ساعت 11:12

اون جمله اول رو که شوخی کردم بخندی استرست بره وگرنه در این حد شعور ربطی به کار نداره بالاخره سروصدا به حق هم باشه آبروریزیه چه برسه مزاحمت باشه!
ولی با همه چیزایی که گفتی من بودم استرس نداشتم چون کار اشتباهی نکردم به همین سادگی

گلشن جونم
تو ماهی
باورت نمیشه چقدر حرف زدن باهات را دوست دارم
خب حق با شماست
الان که اومد و رفت بازم استرس دارم... الان راحت دعوام کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد